( 4.4 امتیاز از 1779 )

یکی از مباحث مهم کلامی موضوع جبر و اختیار است. سه دیدگاه مهم در این حوزه مطرح می باشد: دیدگاه جبر، دیدگاه اختیار، دیدگاه امر بین الامرین. امام رضا (علیه السلام) با دیدگاه جبر و اختیار به سختی مقابله نموده و این دیدگاه ها را نفی و پیروان این تفکرات را کافر و مشرک برشمرده اند. به نظر ایشان دیدگاه صحیح دیدگاه امر بین الامرین می باشد. زیرا خداوند بر آنچه که توانائی انجامش را به بندگان بخشیده است قادر است و از طرف دیگر مانع افعال نیک و بد آنان نیز نمی گردد.
کلید واژگان: امام رضا (علیه السلام)، انسان، اختیار، جبر، تفویض، امر بین الامرین.
 
بیان مسأله:
بحث جبر و اختیار و دیدگاه های مختلفی که پیرامون آن مطرح است پیشینه ای بسیار قدیمی و گسترده دارد. لغت جبر از اضداد، یعنی دارای معانی مقابل، است و به معانی مختلف به کار می رود، به ستم به کاری واداشتن، علوّ و بلندی. (مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی، ص183؛ منتهی العرب، صفی پور، ج 1، ص 154؛ شفاء العلیل، ابن قیم جوزیه، ص207) در اصطلاح آن است که رفتار و کارهای انسان بر اساس اختیار نیست و هر چه از او سر می زند بدون قدرت و اراده است، به گونه ای که نمی تواند به ترک آن اقدام کند. (شرح المصطلاحات الکلامیه، ج ۱، ص ۹۳-۹۴) اختیار در لغت به معنی انتخاب و گزینش است. (ضمن الهوامل و الشوامل، مسکویه، ج 1، ص223) در اصطلاح نیز، در برابر جبر قرار دارد و به معنی انتخاب یک چیز از میان دو یا چند چیز با اراده آزاد انسانی است، بدان شرط که انتخاب به اجبار و اکراه صورت نگیرد. (الحدود، قطب‌الدین نیشابوری، ج۱، ص۹۷)
 
مدار مسأله جبر و اختیار افعالی است که از روی علم و اندیشه از انسان صادر می شود. اینکه گفته می شود محور بحث جبر و اختیار افعالی است مقرون به علم، منظور صرف آگاهی انسان از اصل فعل نیست، به گونه ای که هیچ تأثیری در صدور این فعل نداشته باشد. پرسشی که در راستای این نظریه مطرح است دیدگاه امام رضا (علیه السلام) در این حوزه است؟ آیا ایشان در برهه ای که بحث های کلامی رواج داشته است رویکرد ویژه ای به این موضوعات داشته اند؟ نظر ایشان به سمت کدام دیدگاه بوده است؟
آراء و نظریات مطرح شده در این عرصه در کلام اسلامی، سه نظریه عمده است:
1- نظریه جبر محض 2- نظریه تفویض 3- نظریه امر بین الامرین
 
1- نظریه جبرگرایی:
جبرگرایی از جمله مسائل مهم و ریشه دار دوره ی امام رضا (علیه السلام) بود. جبریون می گویند: انسان در هیچ کاری، از خود اراده و اختیاری ندارد و هر چه انجام می دهد به صورت جبری است. (تاریخ المذاهب الاسلامیه، ابوزهره، ج1، ص104) درباره ی اینکه تفکر جبری در اسلام به وسیله ی چه کسی به وجود آمد، بین مورخان اختلاف زیادی وجود دارد، ولی آنچه مسلم است این است که این تفکر در اوایل عصر اموی شایع شد و در پایان آن به صورت یک مکتب درآمد. (تاریخ المذاهب الاسلامیه، ابوزهره، ج1، ص105؛ جبر و اختیار، ربانی گلپایگانی، ص8) درباره ی اولین کسی که این تفکر را در بین مسلمانان منتشر کرد نیز اختلاف است، گفته اند اولین کسی که این تفکر را بین مسلمانان منتشر کرد جعد بن درهم بود که از یهودیان شام آموخته بود و در بصره آن را منتشر کرد و جهم بن صفوان این تفکر را از او آموخت. (تاریخ المذاهب الاسلامیه، ابوزهره، ج1، ص105؛ رسائل، سیدمرتضی، ج2، ص181) شاهد بر اینکه تفکر جبری، تفکری یهودی است و ربطی به اسلام ندارد، کلام حضرت رضا (علیه السلام) در مناظره سلیمان مروزی است، وقتی سلیمان بداء را انکار کرد حضرت فرمودند: تفکرات شبیه تفکر یهود در این باب است، سلیمان پرسید یهود چه تفکری دارند؟ امام رضا (علیه السلام) فرمود: خداوند از قول یهود نقل می کند که یهود گفته اند که دست خدا بسته است.[1] (مائده: 94) ایشان فرمودند مقصود آنان از این سخن این بود که کار خدا در عالم تمام شده و هیچ تغییری در آن رخ نمی دهد - همه چیز به صورت جبر و قهر به وجود می آید - ولی خداوند فرمود: (غلت ایدیهم و لعنوا بما قالوا)[2] (مائده: 64) (عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، ابن بابویه، ج1، ص182)
 
امام رضا (علیه السلام) حتی در پاسخ پرسش مأمون از ایشان درباره ی آیه ی (وَلَوْ شَاء رَبُّکَ لآمَنَ مَن فِی الأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعًا ... ) و اجبار در ایمان آوردن از علی بن ابی طالب (علیه السلام) نقل کرده است که: مسلمانان به پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله و سلم) عرضه داشتند. یا رسول الله اگر آن کسانی را که بر آن قدرت داشتی، مجبور می کردی مسلمان شوند، تعداد ما زیاد می شد و در مقابل دشمنان نیرومند می شدیم، حضرت فرمودند: من نمی خواهم با بدعتی که خداوند در مورد آن دستوری به من نداده است، خداوند را ملاقات کنم و من کسی نیستم که بخواهم در کاری که به من مربوط نیست دخالت کنم. سپس خداوند آیه ی فوق را نازل فرمود که: اگر خدا می خواست همه را مجبور می کرد که در دنیا ایمان می آورند، و اگر این کار را با آن انجام می داد دیگر مستحق احترام و اکرام و نزدیکی به من و جاودانگی در بهشت جاودان باشند و اما این قسمت از آیه که می فرماید: (وَ ما کانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُومِنَ إِلاّ بِإِذْنِ اللّهِ) هیچ نفسی نیست مگر ایمان به اذن و اراده خداوند می­آورد. گفته­اند اذن، لطف و توفیق الهی است و نیز بمعنی علم است. یعنی هیچ کس ایمان نمی­آورد مگر آنکه علم الهی به آن تعلق گرفته است و در ازل می دانسته که به او اختیار خود ایمان می آورد.[3](التوحید، صدوق، ص 341-342؛ عیون اخبار الرضا، ابن بابویه، ج1، ص134-135)
روایات های متعددی از امام رضا (علیه السلام) نقل شده که به فراخور پرسش پرسش گر، دیدگاه جبرگرایانه را نفی کرده و با آن مخالفت نموده اند.
حضرت رضا (علیه السلام) در پاسخ کسی که به ایشان عرض کرد: آیا خداوند بندگان را به عصیان وادار می سازد؟ ایشان فرمودند: خداوند عادل تر و حکیم تر از آن است که بندگان را بر انجام گناهان مجبور سازد[4] (الکافی، کلینی، ج1، ص382)
موضع امام رضا (علیه السلام) در مقابل جبریه بسیار محکم و مقتدارنه­ است و با سلب این دیدگاه ‌فرموده اند: «کسانی که جبری هستند به آنها زکات و صدقات ندهید و شهادتش را نپذیرید.»[5] (التوحید، صدوق، ص362)
 
در روایتی که از حسین بن خالد از امام رضا (علیه السلام) در مخالفت با این دیدگاه نقل شده است بیان کرده اند همان گونه که روایاتی که به نام پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در خصوص اتهام به تشبیه و جبر نقل شده جعلی و افترا است، روایاتی که در این خصوص به پدرانم منتسب می کنند نیز جعلی و فاقد صحت است.[6] (التوحید، صدوق، ص363؛ مرآه العقول، مجلسی، ج2، ص157)
و در کلامی دیگر می فرماید: هر کس قائل به جبر و تشبیه باشد (مشبه) کافر و مشرک است ما در دنیا و آخرت از او بیزاریم.[7] (التوحید، صدوق، ص364) به خاطر اینکه اینها فاسد العقیده می شوند.
 
2- نظریه تفویض:
مفوضه معتقدند در کارهای انسان اراده­ی خدا هیچ نقشی ندارد و تمام کارها را خود انسان ها انجام می دهند. (تاریخ المذاهب الاسلامیه، ابوزهره، ج1، ص111-112) درباره ی اینکه، این تفکر به وسیله ی چه کسی در اسلام به وجود آمده است، گفته اند: اولین کسی که در این زمینه اظهار نظر کرده است، مردی نصرانی از اهل عراق است که مسلمان شده بود، و بعد مسیحی شد و معبد الجهنی و غیلان الدمشقی از او، این تفکر را گرفته اند. (شرح کشف المراد، علامه حلی، ص186) این تفکر ربطی به اسلام ندارد بلکه از خارج حوزه ی اسلامی وارد اسلام شده است. (تاریخ المذاهب الاسلامیه، ابوزهره، ج1، ص112 -113)
امام رضا (علیه السلام) در خلال سخنانی که به رد نظریه تفویض می پردازد، دیدگاه کلامی و متقن خود را توضیح و تشریح می نمایند.
یاسر خادم به امام رضا (علیه السلام) عرض کرد: نظر شما درباره ی تفویض چیست؟ امام (علیه السلام) فرمودند: خدا امور دینش را به پیامبرش (صل الله علیه و آله وسلم) واگذار کرده است که فرمود: هر چه پیغمبر آورد بپذیرید و از هر چه شما را منع کرد، اجتناب کنید (حشر: 7) اما امور خلقت و روزی را خدا به دیگران واگذار نکرده است که خداوند فرمود:«خداست که آفریدگار هر چیزی است که و او نگهبان هر چیزی است»[8] (زمر: 62) و فرمود: خداست که شما را بیافرید، سپس روزی داد، سپس می میراند، سپس زنده می کند، آیا کسانی که شریک خدا می سازید، هیچ از یک کارها توانند؟ (روم: 4)[9] منزه است او، و از هر چه برایش شریک آورند، برتر است.[10] (عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، ابن بابویه، ج2، ص202)
 
حضرت رضا (علیه السلام) در پاسخ یکی از اصحاب که پرسید: آیا خداوند امور را به بندگان تفویض کرده؟ چنین فرمود: خداوند عزیزتر از آن است که امور را به بندگان واگذارد،[11] (الکافی، کلینی، ج1، ص382) علت رد تفویض آن است که فرد گناهکار از جهت وجود و اوصاف و افعال خود به خدا نیازمند است، از این جهت راه گریزی در آسمان و زمین ندارد، جز آنکه از خداوند نیرو گیرد. زیرا خدای متعال می تواند آنان را هنگام رفت و آمد در زمین فراگیرد؛ از این رو توان غلبه بر قدرت مطلقه نامتناهی او را ندارند.
 
3- نظریه امر بین الامرین:
جبر و تفویض هر دو از امور وجودی هستند که یکی در نهایت افراط است (تفویض) و دیگری در نهایت تفریط (جبر) و میان این دو مرتبه ای است که گستره آن از فاصله میان آسمان و زمین فراخ­تر است.[12] (الکافی، کلینی، ج1، ص386)
عموماً در روایات نقل شده از امام رضا (علیه السلام) ایشان در ضمن نقد دیدگاه جبرگرایی و تفویض، نظریه امر بین الامرین را مطرح کرده و در نهایت آن را به عنوان نظریه مقبول می پذیرند. ایشان می فرماید:
خداوند، نه با اکراه اطاعت می شود و نه با غلبه معصیت می گردد و نه در ملک خویش بندگان را به خود وانهاده است، و او خود مالک آن­چه را که به ملک آنان در آورده است می باشد و بر آنچه که توانائیشان بخشیده است قادر است، پس اگر بندگان بر طاعتش فرمان برند خداوند از آن منع نمی کند و اگر به نافرمانیش معصیّت کنند پس بخواهد میان آنان و عمل شان حایل شود می تواند. و اگر حایل نشود و آنان آن را انجام دهند این طور نیست که خدا آنان را بر آن عمل وا داشته باشد.[13] (التوحید، صدوق، ص361؛ کشف الغمه، اربلی، ج2، ص289) 
اینکه ایشان می فرماید: (خداوند از روی اکراه اطاعت نمی شود) در حقیقت ناظر به ابطال جبر است. چون انسان مطیع در اطاعت کردن خود کاملاً مختار است و هیچ گونه اجباری در کار نیست، هم چنان که گناهکاران نیز در نافرمانی خود مختارند و از روی اکراه مرتکب گناه نمی شوند، زیرا اگر خداوند فردی را بر طاعت و دیگری را به نافرمانی وادار سازد، آنگاه فرد نخست را در بهشت پاداش دهد و دومی را در جهنم به کیفر رساند، در این صورت حکمت و عدل الهی آسیب می بیند. زیرا ترجیح یکی از این دو نفر به واداشتن بر فرمان برداری و انتخاب دیگری برای وادار ساختن به نافرمانی عملی، کاملاً گزاف و غیر حکیمانه است. (فلسفه ی الهی از منظر امام رضا (علیه السلام)، جوادی آملی، ص 112)
 
هم چنین تمیم بن عبدالله بن قرشی از امام رضا (علیه السلام) در مورد امر بین الامرین می پرسد. ایشان در پاسخ می فرماید: هر کس گمان کند که خدا امور مردم و روزی ایشان را به حجت های خود واگذاشته است، به تفویض معتقد شده است، با آنکه جبرگرایان کافر و معتقدان تفویض مشرک هستند. اما امر بین الامرین راهی است که خداوند در اختیار آدمیان نهاده تا در آن مسیر، اوامر او را به جا آورند و نواهی او را ترک کنند. دوباره به حضرت رضا (علیه السلام) عرض شد: آیا خدای والا در خصوص افعال آدمیان اراده ای دارد؟ حضرت رضا (علیه السلام) پاسخ داد: اراده خداوند در مورد طاعات، عبارتست از رضایت خداوند به آن عمل و کمک نمودن بندگان در انجام آن و اراده و مشیّت خدا در مورد معاصى عبارتست از نهى کردن از آن عمل و یارى نکردن بندگان در انجام آن ...»[14] (عیون الاخبار رضا (علیه السلام)، ابن بابویه، ج1، ص124) فرمایش حضرت رضا (علیه السلام) درباره ی کفر جبرگرایان و شرک معتقدان به تفویض تنها شامل کسانی می شود که به مفسده جبر و تفویض آگاه و پیامدهای فاسد آن نیز ملتزم باشند، و گرنه کافر و مشرک به شمار نمی روند. زیرا جبر و تفویض یکی از مسائل نظری عمیق است که صرف اعتقاد نظری به آن سبب کفر و شرک نمی شود، مگر آنکه بگوییم در محاسبات اخروی معتقدان به این دو (جبر و تفویض) کافر یا مشرک به حساب می آیند.
 
3-1-  انتساب افعال انسان به خودش:
امام رضا (علیه السلام) گاهی با بیان انتساب افعال بندگان به خودشان به رد نظریه جبر، و روشن شدن دیدگاه امربین الامرین می پردازد.
انسان با دو خصوصیت تفکر و اختیار نزدیک ترین مبدأ برای افعال خود است. به عبارت دیگر فعل او دارای عمل و اسباب گوناگونی است که اولین سبب خود انسان است و پس از او علل میانی و سرانجام مسبب الاسباب قرار دارد.
 
این مطلب را می توان از حدیث یونس بن عبدالرحمن نیز به دست آورد: ای یونس، به اعتقادات قدریه (معتقدان به تفویض) اعتنا نکن چون آنان نه مانند سخن اهل بهشت و نه هم چون سخن جهنمیان و نه مثل سخن ابلیس می گویند. زیرا بهشتیان می گویند: (الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَـذَا وَمَا کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْلا أَنْ هَدَانَا اللّهُ) و جهنمیان می گویند: (رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَیْنَا شِقْوَتُنَا وَکُنَّا قَوْمًا ضَالِّینَ) و ابلیس می گوید (رَبِّ بِمَآ أَغْوَیْتَنِی) یونس می گوید: به حضرت عرض کردم به خدا سوگند من هم چون قدریه سخن نمی گویم، بلکه بر این اعتقادم که هیچ چیزی موجود نمی شود. مگر اراده و قضا و قدر خداوند در موجودیت آن دخالت دارد. حضرت رضا (علیه السلام) فرمود: یونس هیچ چیزی موجود نمی شود مگر آنکه خودش مشیت[15] و اراده[16] و قضا[17] و قدر[18] خداوند است.
اینکه حضرت رضا (علیه السلام) فرمود: لیس هکذا، لایکون الا ما شاء ... ، شاید برای از بین بردن توهم جبر بوده است که پس از باطل ساختن اعتقاد به تفویض، مطرح فرموده اند:زیرا احتمال داشت از این سخن یونس که هر چیزی به مشیت و اراده و قضا و قدر خداوند موجود می شود، چنین برداشت شود که فاعل مستقیم در هر امری همان خداوند سبحان است به گونه ای که تأثیری برای غیر خود نمی گذارد. رفع این توهم در گرو تفسیر واژه های مزبور بوده است. (مشیت، اراده، قضا و قدر) یعنی این امور نخستین مبادی بر اشیایی هستند که آنها مبادی قریب در ایجاد آثارند.[19] (الکافی، کلینی، ج1، ص382)
هم چنین روایت مشابه دیگری از ابن ابی نصر نقل شده که از امام رضا (علیه السلام) می پرسد: «عده­ای از هم مسلکان ما معتقد به جبرند و عده ای معتقد به استطاعت،[20] نظر شما چیست؟ امام (علیه السلام) فرمود بنویس که خدا فرمود: ای فرزند آدم، آنچه اراده می کنی به خواست من است، و آنچه از واجبات را به جا می آوری، با قدرت و توان من است و با نعمت من است که تو، توان معصیت پیدا کردی، این منم که تو را شنوا، بینا و توانا قرار دادم. آنچه کار خوب انجام دهی از خداست و آنچه کار بد انجام دهی از خودت می باشد، چون من به کارهای خوب، تو از تو سزاوارترم و تو به کارهای بد خود، از من سزاوارتری، ... »[21] (قرب الاسناد، حمیری، 354؛ بحارالانوار، مجلسی، ج5، ص57) مراد از اولویت در این حدیث همان تعین و حتیمت است هم چون آیه (اولوالارحام بعضهم اولی ببعض) (انفال: 75)

 

نتایج:

مسأله جبر و اختیار از موضوعات مهم کلامی می باشد که در زمان امام رضا (علیه السلام) مطرح بوده است. ایشان در خلال سخنان و مناظرات شان به طرد نظریه جبر و اختیار می پردازند و نظریه امر بین الامرین را برگزیده اند. زیرا اجبار انسان بر انجام فعل خیر یا شر و سپس پاداش دادن بر اساس آن با عدالت و حکمت خداوند در تضاد می باشد. از طرف دیگر خداوند متعال بر آن چه انسان قادر بر انجام آن است توانایی دارد و وی مالک انسان می باشد. پس هر دو نظریه به صورت مطلق مورد پذیرش ایشان نمی باشد. اندیشه درست در این حوزه با توجه به نظرات امام رضا (علیه السلام) باید با لحاظ کردن هم قدرت و تسلط خداوند بر امور انسان و از طرف دیگر توجه به اراده ما بر انجام کارها باشد. به نظر می رسد دیدگاه جبر و اختیار در زمان معاصر با چالش ها و شبهات جدیدی روبه رو است که شایستگی تأمل و بررسی بیشتر دارد.
 
فهرست منابع:
قرآن کریم
بحارالانوار، مجلسی، محمد باقر، چاپ دوم، بیروت، دارالحیاء التراث العربی، 1403.
تاریخ المذاهب الاسلامیه، ابوزهره، محمد، القاهره، دارالفکرالعربی، 1989.
تحف العقول، ابن شعبه حرانی، حسن، چاپ دوم، قم، جامعه المدرسین، 1404.
التوحید (للصدوق)، ابن بابویه، محمد بن على، چاپ اول، قم، جامعه مدرسین، 1398ق.
جبر و اختیار، ربانی گلپایگانی، علی، چاپ اول، قم، مؤسسه تحقیقاتی سید الشهداء، 1368.
الحدود، قطب‌الدین نیشابوری، محمد، قم، مؤسسه الامام صادق (علیه السلام)، ۱۴۱۴ق.
رسائل، سیدمرتضی، علی، قم، دار القرآن الکریم،۱۴۰۵ق.
شرح المصطلاحات الکلامیه، قسم الکلام فی مجمع البحوث الاسلامیه، مجمع البحوث الاسلامیه، مشهد، ۱۴۱۵ق.
شرح کشف المراد، علامه حلی، مترجم: علی محمدی، چاپ اول، قم، اندیشه مولانا،1390.
شفاءالعلیل فی مسائل القضاء و القدر و الحکمة و التعلیل، ابن قیّم جوزیّه، شمس الدین، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1407ق.
ضمن الهوامل و الشوامل، مسکویه، ابوعلی، ناشر:احمد امین و احمد صقر، قاهره، ۱۳۷۰ق.
عیون أخبار الرضا علیه السلام، ابن بابویه، محمد بن على، چاپ اول، تهران، نشر جهان، 1378ق.
فلسفه­ی الهی از منظر امام رضا (علیه السلام)، جوادی آملی، عبدالله، چاپ اول، قم، مرکز نشر اسراء، 1383.
قرب الإسناد، حمیرى، عبد الله بن جعفر، چاپ اول، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، 1413 ق.
کشف الغمه فی المعرفه الائمه، اربلی، علی بن عیسی، چاپ اول، تبریز، انتشارات بنی هاشمی، 1381ق.
الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، چاپ اول، قم، دار الحدیث، ‏1429ق.
مرآه العقول، مجلسی، محمد باقر، چاپ دوم، تهران، دارالکتاب الاسلامیه، 1404ق.
مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی، حسین بن محمد، چاپ اول، بیروت، دارالقلم – دارالشامیه، 1412ق.
منتهی العرب فی لغه العرب، صفی پور، عبدالرحیم، تهران، کتابخانه سنایی، بی­تا.
 
پی نوشت ها:
[1]- و قالت الیهود ید الله مغلوله
[2]- سُلَیْمَانَ فَقَالَ أَحْسَبُکَ ضَاهَیْتَ‏ الْیَهُودَ فِی هَذَا الْبَابِ قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ ذَلِکَ وَ مَا قَالَتِ الْیَهُودُ قَالَ‏ قالَتِ‏ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ‏ مَغْلُولَةٌ یَعْنُونَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَدْ فَرَغَ مِنَ الْأَمْرِ فَلَیْسَ یُحْدِثُ شَیْئاً فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا
[3]- حَدَّثَنَا تَمِیمُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ تَمِیمٍ الْقُرَشِیُّ قَالَ: سَأَلَ الْمَأْمُونُ یَوْماً عَلِیَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا ع فَقَالَ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا مَعْنَى قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ لَوْ شاءَ رَبُّکَ لَآمَنَ مَنْ فِی الْأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعاً أَ فَأَنْتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ. وَ ما کانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ... فَقَالَ الرِّضَا ع حَدَّثَنِی أَبِی مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ... عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع أَنَّ الْمُسْلِمِینَ قَالُوا لِرَسُولِ اللَّهِ ص لَوْ أَکْرَهْتَ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ قَدَرْتَ عَلَیْهِ مِنَ النَّاسِ عَلَى الْإِسْلَامِ لَکَثُرَ عَدَدُنَا وَ قَوِینَا عَلَى عَدُوِّنَا فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا کُنْتُ لِأَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِبِدْعَةٍ لَمْ یُحْدِثْ إِلَیَّ فِیهَا شَیْئاً- وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفِینَ‏ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى ...
[4]- الله اعدل و احکم من ذالک
[5]- أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع یَقُولُ‏ مَنْ قَالَ بِالْجَبْرِ فَلَا تُعْطُوهُ مِنَ الزَّکَاةِ وَ لَا تَقْبَلُوا لَهُ شَهَادَةً
[6]- عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّ النَّاسَ یَنْسُبُونَنَا إِلَى الْقَوْلِ بِالتَّشْبِیهِ وَ الْجَبْرِ لِمَا رُوِیَ مِنَ الْأَخْبَارِ فِی ذَلِکَ عَنْ آبَائِکَ الْأَئِمَّةِ ع فَقَالَ یَا ابْنَ خَالِدٍ أَخْبِرْنِی عَنِ الْأَخْبَارِ الَّتِی رُوِیَتْ عَنْ آبَائِیَ الْأَئِمَّةِ ع فِی التَّشْبِیهِ وَ الْجَبْرِ أَکْثَرُ أَمِ الْأَخْبَارُ الَّتِی رُوِیَتْ َ ...
[7]- فَلْیَقُولُوا فِی آبَائِی ع إِنَّهُمْ لَمْ یَقُولُوا مِنْ ذَلِکَ شَیْئاً وَ إِنَّمَا رُوِیَ عَلَیْهِمْ ثُمَّ قَالَ ع مَنْ قَالَ بِالتَّشْبِیهِ وَ الْجَبْرِ فَهُوَ کَافِرٌ مُشْرِک
[8]- اللّهُ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ
[9]- اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکُمْ ثُمَّ رَزَقَکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ هَلْ مِن شُرَکَائِکُم مَّن یَفْعَلُ مِن ذَلِکُم مِّن شَیْءٍ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ
[10]- امام رضا (علیه السلام) در این خصوص آموزه ویژه­ای مطرح کرده است و آن تفکیک میان "خلق تقدیر" و "خلق تکوین" است. ایشان افعال عباد را مخلوق به معنای خلق تقدیر می­داند، یعنی در مورد افعال انسان به مخلوقیت به معنای مقدر بودن است. "ان افعال العباد مخلوقه خلق تقدیر لاخلق تکوین" (تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص421) مراد آن است که تقدیر افعال مخلوق خداست، نه ایجاد آن­ها.
[11]- عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ: سَأَلْتُهُ فَقُلْتُ اللَّهُ فَوَّضَ الْأَمْرَ إِلَى الْعِبَادِ قَالَ اللَّهُ‏ أَعَزُّ مِنْ ذَلِکَ
[12]- أَوْسَعُ‏ مِمَّا بَیْنَ‏ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ
[13]- إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ‏ یُطَعْ‏ بِإِکْرَاهٍ‏ وَ لَمْ یُعْصَ بِغَلَبَةٍ وَ لَمْ یُهْمِلِ الْعِبَادَ فِی مُلْکِهِ هُوَ الْمَالِکُ لِمَا مَلَّکَهُمْ وَ الْقَادِرُ عَلَى مَا أَقْدَرَهُمْ عَلَیْهِ فَإِنِ ائْتَمَرَ الْعِبَادُ بِطَاعَتِهِ لَمْ یَکُنِ اللَّهُ عَنْهَا صَادّاً وَ لَا مِنْهَا مَانِعاً وَ إِنِ ائْتَمَرُوا بِمَعْصِیَتِهِ فَشَاءَ ...
[14]- حَدَّثَنَا تَمِیمُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقُرَشِیُّ ... قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا بِمَرْوَ فَقُلْتُ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ رُوِیَ لَنَا عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع قَالَ إِنَّهُ لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِیضَ بَلْ أَمْرٌ بَیْنَ أَمْرَیْنِ فَمَا مَعْنَاهُ قَالَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ أَفْعَالَنَا ثُمَّ یُعَذِّبُنَا عَلَیْهَا فَقَدْ قَالَ بِالْجَبْرِ وَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ ...
[15]- مشیت همان ذکر نخست است. (صورت علمیه هر چیزی که نزد خداوند است)
[16]- اراده همان قصد بر چیزی است که مشیت به آن تعلق گرفته است.
[17]- قضا محکم و تثبیت کردن موجودات و برپا داشتن عالم خارج است.
[18]- هندسه و قراردادن محدوده هر چیزی از جهت بقا و فنا، همان قدر است
[19]- عَنْ یُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمنِ، قَالَ: أَبُو الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام: «یَا یُونُسُ، لَاتَقُلْ‏ بِقَوْلِ‏ الْقَدَرِیَّةِ ؛ فَإِنَّ الْقَدَرِیَّةَ لَمْ یَقُولُوا بِقَوْلِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، وَ لَا بِقَوْلِ أَهْلِ النَّارِ، وَ لَا بِقَوْلِ إِبْلِیسَ؛ فَإِنَّ أَهْلَ الْجَنَّةِ قَالُوا:«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدانا لِهذا وَ ما کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ‏» وَ قَالَ أَهْلُ النَّارِ: «رَبَّنا غَلَبَتْ عَلَیْنا شِقْوَتُنا وَ کُنَّا قَوْماً ضالِّینَ‏» وَ قَالَ إِبْلِیسُ: «رَبِّ بِما أَغْوَیْتَنِی‏» فَقُلْتُ: وَ اللَّهِ، مَا أَقُولُ بِقَوْلِهِمْ، وَ لکِنِّی أَقُولُ: لَایَکُونُ‏ إِلَّا بِمَا شَاءَ اللَّهُ وَ أَرَادَ، وَ قَدَّرَ وَ قَضى‏، فَقَالَ‏ : «یَا یُونُسُ، لَیْسَ هکَذَا، لَایَکُونُ إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ وَ أَرَادَ، وَ قَدَّرَ وَ قَضى‏؛ ...».
[20]- عقیده اختیار گاهی در قالب قول به استطاعت یعنی توان و قدرت بر انجام کار توسط انسان مطرح می شود.
[21]- قُلْتُ لِلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِنَّ أَصْحَابَنَا بَعْضُهُمْ یَقُولُ بِالْجَبْرِ وَ بَعْضُهُمْ یَقُولُ‏ بِالاسْتِطَاعَةِ. فَقَالَ لِی: «اکْتُبْ: قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى: یَا بْنَ آدَمَ، بِمَشِیئَتِی کُنْتَ أَنْتَ الَّذِی تَشَاءُ، وَ بِقُوَّتِی أَدَّیْتَ فَرَائِضِی، وَ بِنِعْمَتِی قَوِیتَ عَلَى مَعْصِیَتِی، جَعَلْتُکَ سَمِیعاً بَصِیراً قَوِیّاً، مَا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ، وَ مَا أَصَابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ، ...»
 
 
فاطمه کراچیان ثانی، دانشجوی دکتری فقه و مبانی حقوق اسلامی
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر