
عملکرد برخی سریالهاي تلويزيوني در ترويج بیاخلاقی مشهود است
عصر شیعه ـ توجه ویژه به اخلاق اسلامی در محیط فردی و اجتماعی از ضروریات کشور است. بدون شک پرداختن به مباحث نظری اخلاق و تربیت اسلامی برای ارتقای سطح فرهنگ جامعه مفید است، اما توجه به اخلاق عملی و نهادینهسازی آن در جان انسانها جامعه را در برابر عوامل مخرب و زیانبار واکسینه میسازد، به منظور بررسی راهکارهای تربیت نسل جدید با محوریت اخلاق عملی اسلامی با حجتالاسلام والمسلمین «محمد عالمزاده نوری» مدیر گروه اخلاق و پژوهشگر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفتوگویی ترتیب دادهایم که در پی میآید:
ضرورت وجود مراکز تخصصی اخلاق و تربیت اسلامی در سراسر کشور
* چگونه اخلاق عملی در جامعه نهادینه میشود؟
ـ نباید انتظار داشته باشیم که یک عامل اعجازآمیز به طور معجزه آسایی بتواند در نهادینه کردن اخلاق یک شبه عمل کند و نسل آینده از نظر اخلاقی به یکباره ارتقا یابد، همان گونه که اگر بخواهیم نسل آینده را از نظر جسمی سالم و بدون عوارض پرورش دهیم، هرگز انتظار نداریم که یک شبه این اتفاق بیفتد، ملاحظه کنید برای سلامت جسمانی شهروندان نهاد گستردهای به نام «وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی» با نظام منسجم پدید آمده است که تلاش میکند، بهداشت و درمان نسل آینده را تامین کند، لذا برای گسترش اخلاق در جامعه نیز باید یک نظام هماهنگ گسترده داشته باشیم، تا این هدف بزرگ محقق شود، همه نهادها از پدر، مادر و درون خانواده گرفته تا صداوسیما، نشریات و مدرسه که نیمی از عمر مفید فرزندان در مدرسه گذرانده میشود، باید دست به دست هم بدهند و با هم هماهنگ شوند تا این تربیت اخلاقی شکل گیرد.
متأسفانه حداکثر سابقه مراکز آموزش عالی اخلاق و تربیت اسلامی و مراکز پژوهشی در این عرصه کمتر از 10 سال است، رشته «اخلاق و تربیت اسلامی» اخیراً در حوزه و دانشگاه به رسمیت شناخته شده است، البته در حوزهها عنایت به اخلاق طلبهها همواره وجود داشته و اخلاق عملی برای تربیت طلبهها دایر بوده است، اما «اخلاق و تربیت اسلامی» به عنوان یک علم و یک تخصص اخیراً به رسمیت شناخته شده و مرکز تخصصی اخلاق و تربیت در قم و برخی شهرهای دیگر فعال شده است.
ضرورت وجود 5 تیپ تخصصی برای اشاعه اخلاق اسلامی در جامعه
* برای ترویج اخلاق عملی در جامعه نیازمند چه بسترهایی هستيم؟
- با توجه به اینکه در ترویج اخلاق عملی در جامعه نیروی کافی نداریم، پیش از هر اقدامی باید نیروی لازم در این قسمت را پرورش دهیم، مانند وزارت بهداشت و درمان پزشکی که نیروی گستردهای را برای رشتههای پزشکی، پیراپزشکی، و بهداشتی آموزش میدهد، اگر اخلاق و تربیت اسلامی برای ما اهمیت دارد، باید یک مرکز آموزشی تخصصی برای آن تاسیس شود تا جوانان مستعد برای این کار پرورش یابند، از این رو دست کم 5 تیپ تخصصی در این زمینه احتیاج داریم که بتوانیم «اخلاق و تربیت اسلامی» را اجرایی کنیم ، این 5 تیپ عبارتاند از:
1. «پژوهشگر اخلاق»، او کسی است که توان بیان علمی مسائل اخلاقی را در قالب گزارههای منسجم تخصصی داشته باشد و بتواند به سؤالها و ابهامهای تئوریک پاسخ قانعکننده و روشن بدهد و از ساحت مجهولات اخلاقی، بنبستشکنی و گرهگشایی کند، دانشمندی که راه تخلق به اخلاق الهی را به صورت نظری و علمی کشف کند و توان دفاع از معارف اخلاقی را به زبان گویای علمی داشته باشد، باید توجه داشت که هر انسان راه یافته متخلقی الزاماً توان بیان علمی سرمایههای اخلاقی خود را ندارد، از این رو برای پرورش پژوهشگران و عالمان اخلاق نیاز به پیمودن مسیر ویژهای در کنار تربیت اخلاقی و معنوی آنها هستیم، پژوهشگر اخلاق علاوه بر آشنایی با میراث اخلاقی و توان بهرهگیری از آن باید با علوم پیرااخلاقی مانند روانشناسی و فلسفه اخلاق و عرفان عملی نیز آشنا باشد و از آنها در زایندگی دانش اخلاق بهره گیرد.
2. «مدرس اخلاق»، گرچه مطلوبتر این است که محققان اخلاق، هنر ارائه و انتقال یافتههای علمی خویش را فرا گیرند و خود به این مهم بپردازند، اما بیشک هر عالمی، معلم خوبی نیست، ممکن است کسی توان علمی بالایی داشته باشد و یک محقق برجسته برای ابهامزدایی و حل مسأله باشد، اما در مقام آموختن نتواند موفق عمل کند.
از این رو علاوه بر پژوهشگران اخلاق که دغدغه اصلی آنان پاسخ به ابهامها و کشف افقهای نوین است، باید کسانی نیز باشند که در ارائه مباحث اخلاقی و انتقال آن به جامعه علمی، مهارتهای لازم را کسب کرده باشند و عمده زمان و توان خود را به این مهم اختصاص دهند. مدرس اخلاق در صدد انتقال موثر آخرین یافتههای نظری دانش اخلاق به حلقات تخصصی است و با توده مردم کاری ندارد، همچنین مخاطب اصلی مدرس، ذهن متعلم است و در وهله اول به جان او و عمل او نظری ندارد، یعنی صرفاً ارتباط نظری با متعلم خود برقرار میکند.
3. «مروج یا مبلغ اخلاق»، مروج اخلاق کسی است که آموزههای عمومیتر دانش اخلاق را انتخاب کرده و متناسب با سطح توده مردم به غیرمتخصصان عرضه میکند، مروج میکوشد تا دستاوردهای علم اخلاق را درک کند و از میان آنان گزینشی حکیمانه داشته باشد و آن را به زبان مردم عادی ترجمه و روانسازی کند و در قالبهای مؤثر و نافذ به آنان ارائه کند، دغدغه اصلی مروجان، تولید علم نیست. تربیت به معنای کامل آن نیز نیست بلکه نوعی آموزش عمومی در سطوح کاربردی و مورد ابتلاست. نویسندگان و تولیدکنندگان آثار تأثیرگذار عمومی، در زمره مروجان و مبلغان اخلاق به شمار میروند.
4. «مشاور اخلاق»، مشاور اخلاق کسی است که مشکلات اخلاقی تربیتی را بررسی میکند و تلاش میکند که گزارههای کلان را در مصادیق خاص تطبیق و به صورت موردی پیاده کند، مشاور اخلاق مرجع پاسخگویی به مشکلات اشخاص و ارائه رهنمود متناسب به مُراجع است.
5. «مربی اخلاق»، مربی اخلاق کسی است که توان تربیت عملی انسانها را داشته باشد و بتواند متربی خود را گام به گام در سلوک اخلاقی و معنوی راهنمایی، دستگیری و راهبری کند، مربی اخلاق در یک بازه زمانی طولانی به صورت بالینی با متربی خود ارتباط مستمر داشته، از موقعیت و شرایط او اطلاع دارد و نسخه عملی ویژهای با تطبیق کلیات علم اخلاق بر احوال شخصی او صادر میکند، مربی اخلاق تنها در صدد پرکردن ذهن متربی خود نیست، بلکه میخواهد یک تحول واقعی در وجود او ایجاد کند و او را برای انجام عمل اخلاقی بدون تکلف، انگیزهمند سازد و ارزشهای اخلاقی را برای او درونی و پایدار سازد. مربی اخلاق کار مشاور اخلاق را کاملاً انجام میدهد و علاوه بر آن متربی را در مسیر تحول اخلاقی همراهی میکند، هرجا که بتواند خود مستقلاً اقدام میکند و هر جا که نتواند بهترین کسان را برای اقدام موثر به متربی معرفی میکند و او را به آنان ارجاع میدهد.
شبیه این که در نظام بهداشت و درمان دست کم پنج تخصص وجود دارد، گروه اول؛ «دانشمندان پژوهشگر پزشکی» که در آزمایشگاهها و مراکز تحقیقاتی به دنبال کشف داروهای جدید یا آسانسازی مسیر درمان تلاش میکنند، این پژوهشگران نوعاً با توده مردم سر و کار ندارند، گروه دوم؛ «مدرسان و اساتید رشته پزشکی» هستند که در دانشگاهها، آخرین یافتههای آن پژوهشگران را به دانشجویان این رشته یعنی به حلقه متخصصان انتقال میدهند. گروه سوم؛ «مروجان پزشکی» هستند که آموزش عمومی مسائل بهداشتی درمانی را برای توده جامعه بر عهده دارند.
گروه چهارم؛ «پزشکاناند» که پس از جذب و دریافت آموزههای تخصصی در معرض مراجعه بیماران قرار دارند و به صورت بالینی احوال بیماران را رسیدگی میکنند و آن آموزههای کلی را بر احوال جزئی آنان تطبیق میدهند،. «پزشک خانواده» نیز به وزان مربی اخلاق است که با راهنمایی و همراهی، نظارت و ارزیابی و انگیزش و دلداری مستمر، فرایند سلامت و درمان را در یک ارتباط طولانی تا نقطه نهایی دنبال میکند. پزشک خانواده نه تنها در صدد رفع بیماری از افراد خانواده است، بلکه تلاش میکند سطح بهداشت و سلامت را در آنها بالاتر برد.
عملکرد معکوس برخی سریالها، در گسترش بیاخلاقی جامعه مؤثر است
اخيراً مشاهده میشود، صدا و سیمای جمهوری اسلامی سریالهایی پخش میکند که بر روی جوانان اثر منفی میگذارد، برنامههایی که در آن دروغگویی، کلاه گذاشتن بر سر دیگران، بیصداقتی و اهانت به وفور دیده میشود که چه بلایی بر سر اخلاق فرزندان ما میآورد؟ این مواردی که از صداوسیما پخش میشود، آسیبهای جدی به اخلاق اسلامی وارد میکند.
پس اگر انتظار داریم که فرزندان ما دروغ نگویند، باید برای آنها الگوسازی کنیم، صدا وسیما باید این نقش الگوسازی را به خوبی بر عهده گیرد نه این که کاری کند که بسیاری از خانوادههای متدین مشاهده این قبیل برنامهها را برای فرزندان خود ممنوع کنند.
حوصله و مدارا راهکاری برای نهادینه کردن اخلاق عملی در نسل جوان
* پیاده کردن اخلاق عملی در اجتماع چگونه محقق میشود؟
- از یک مثال در پاسخ به این سوال استفاده میکنم؛ ملاحظه کنید در نهادینه کردن قوانین رانندگی، دو گونه تلاش توسط اداره راهنمایی و رانندگی صورت گرفته است، یکی به صورت اثباتی و دیگری به صورت سلبی، در قسمت اثباتی با فرهنگسازی توسط صداوسیما نظیر کارتون، تیزر و تبلیغات یک سری معضلات و آسیبها مانند تند رانندگی کردن و عدم مراعات قانون را گوشزد کردند و در حیطه سلبی نیز با جریمه کردن، مؤاخذه کردن رانندگان متخلف سعی کردند، معضلات رانندگی را کاهش دهند.
در نهادینه سازی اخلاق اجتماعی نیز باید این دو روش ایجابی و سلبی را به کار گرفت، در این زمینه دشواریهای زیادی وجود دارد، چرا که یک چوب جادویی وجود ندارد که یک دفعه انسانها را اخلاقی کنیم! دشواری به این است که به هر حال افرادی در جامعه غیر اخلاقی بار آمدهاند، یعنی 50 سال به صورت غیر اخلاقی زندگی کردند و به جهت اینکه در محیط غیراخلاقی بزرگ شدهاند، به رفتارهای غیراخلاقی عادت کردهاند، کسی که 50 سال غیراخلاقی بار آمده است، نمیشود یک شبه یا حتی یک ساله او را اخلاقی بار آورد، برای چنین کسی باید با سختگیری وارد شد تا حرکات ضد اخلاقی در جامعه بروز نداشته باشد.
همه باید در این رابطه تدبیر و مقابله کنیم، نمیشود با نسل گذشته تنها به صورت تربیتی برخورد کرد، در مواردی باید با آنها برخورد قضایی و حقوقی قاطع صورت گیرد، اما در مورد نسل جدید انتظار رفتارهای تربیتی پسندیدهتر است، یعنی با حوصله و مدارا در یک اقدام هماهنگ نسل جدید را اخلاقی تربیت کنیم.