
برخورد با انحرافات فكری و كژرویهای اعتقادی؛ يكی از فصول مهم زندگی علمی امام صادق(ع)
عصر شیعه ـ حجتالاسلام و المسلمين عزالدين رضانژاد، رئيس پژوهشكده علوم اسلامی جامعةالمصطفی(ص) العالميه در گفتوگو با ايكنا تصريح كرد: دوران ائمه به تناسب زمان و مكان و نيز مردم و حكومتها و گروههايی كه حاكم بودند متفاوت بوده است و شيوهای كه ائمه(ع) برای مواجهه با حاكمان اتخاذ میكردند به تناسب اين شرايط تغيير میكرد.
وی افزود: زمان امام صادق(ع) يك قرن و نيم از ظهور اسلام گذشته بود و تحولاتی در جهان به وجود آمده بود كه برخی از اين تحولات مربوط به بخشهای دينی و اعتقادی جوامع مختلف از جمله جامعهای كه امام و مسلمانها و اصحاب و گروههای ديگر زندگی میكردند، بود.
عضو هيئت علمی جامعةالمصطفی(ص) العالميه با بيان اينكه يكی از ويژگیهای بارز زمان امام صادق(ع) رشد علمی و فرهنگی بود اظهار كرد: آزادیهايی نسبت به گذشته در زمان امام صادق(ع) برای ايشان و شاگردانشان فراهم شده بود؛ يعنی بعد از سرنگونی بنی اميه در سال 132 هجری و به روی كار آمدن بنیعباس تقريبا بيش از يك دهه آزادی وجود داشت و توانستند از اين فرصت جهت تبيين علوم و معارف اهل بيت(ع) به خوبی استفاده كنند؛ بر اساس اين رويكرد آموزههايی كه امام صادق(ع) برای مردم مطرح میكرد متفاوت با زمان امام حسين(ع) و امام سجاد(ع) بوده است، چنان كه در زمان امام رضا(ع)، امام جواد(ع) و امام هادی(ع) ما ظرف زمان ديگری داشتيم كه حضرات معصومين(ع) كارهای متفاوتی در قبال تشيع و حكام وقت انجام دادهاند.
حجتالاسلام رضا نژاد ابراز كرد: ويژگیهای آن زمان فعال شدن گروههای جديد و شكلگيری فرقهها و جريانهای جديد مثل معتزله، جريان سياسی زيديه و از سر گيری جريان خوارج و نيز مرجعه و قَعَده و شكلگيری اهل حديث بود.
وی در ادامه افزود: امام صادق(ع) به مسائل فرهنگی بينالمللی آن زمان و رفت و آمدهايی كه بين مسلمانان و اديان مختلف به ويژه مسيحيت وجود داشت، توجه ويژهای داشتند؛ مسيحيان در عصر امام صادق(ع) از اطراف و اكناف به ويژه شامات به طرف مدينه میآمدند و گاهی امام صادق(ع) با آنها مناظره میكردند و گاهی شاگردان خاص ايشان اين كار را متقبل میشدند كه در اين اوضاع وضعيت فرهنگی ويژهای بين مسلمانان و مسيحيان، يهوديان و زنادقه به وجود آمده بود.
رئيس پژوهشكده اسلامی جامعةالمصطفی(ص) العالميه تأكيد كرد: با توجه به اين نكات، ويژگی ديگر دوران امام صادق(ع) اين است كه وضعيت و موقعيت زمانی امام صادق(ع) موقعيتی است برای تبيين بهتر مباحث فقهی، تفسيری، كلامی و اعتقادی، و آموزههای دينی كه ايشان با توجه به نياز زمان و مخاطبان خود عرضه كردند توانست زمينهای برای پرورش شاگردانی را در حوزههای مختلف علوم ايجاد كند.
وی در ادامه اضافه كرد: برخی از موضوعات وجود دارد كه امام صادق(ع) مطرح كردهاند؛ به عنوان مثال در مباحث فقهی تطبيق بسياری از مباحث و احكام دينی مخصوصا روايات مربوط به حج در قالب جزئيات بيان شد و نيز در احكام ديات و برخی از فرعيات مربوط به ديه يا قصاص و ديگر مسائل فقهی با توجه به خواسته زمانی امام صادق(ع) و فرق آن زمان نسبت به زمان پيامبر(ص) توسط ايشان بيان شد.
حجتالاسلام رضانژاد اظهار كرد: امام صادق(ع) اهتمام ويژهای به طرح مباحث تفسيری داشتند و شاگردان متخصصی در اين زمينه تربيت كرده و خود نيز اصول آموزشی خود را به قرآن و آيات مورد نياز تكيه دادهاند؛ در نتيجه بخش زيادی از روايات امام(ع) در ارتباط با علوم قرآنی و تفسير قرآن بوده است.
وی تصريح كرد: در بخش عقايد و كلام امام صادق(ع) در چند زمينه فعاليت گسترده داشتند و اصحاب را وادار به اهتمام خاص نسبت به اين مباحث میكردند؛ به طور مثال در باب توحيد ايشان جلسات مختلف برای مفضل برگزار میكنند و با توجه به فهم مفضل و فهم جهان علمی آن روز نشانههای مربوط به توحيد را برای مفضل توضيح میدهند كه از آن جمله میتوان به ترغيب و تشويق به تفكر در كيفيت آفرينش اشاره كرد.
رئيس پژوهشكده علوم اسلامی جامعةالمصطفی(ص) العالميه با اشاره به مواجهه امام با انحرافات فكری در جامعه اسلامی و شيعی آن زمان تصريح كرد: يكی از ابعاد علمی امام صادق (ع)، در برخورد با غلوّ و غاليان ظهور میكند؛ ايشان همواره میكوشيدند از راههای گوناگون با انحرافات فكری و كژرویهای عقيدتی مبارزه كنند از اين رو مبارزه علمی با غلوّ و غاليان، فصل مهمی از زندگی ايشان را تشكيل میدهد، در آن زمان كسانی بودند كه غلو میكردند و برای غير خدا جنبه الوهيت و رازقيت قائل میشدند كه امام هم با آنها مناظره علمی میكردند و در قبال افرادی كه جزء غلات بودند موضع گيریهايی همانند حذف آنها از جامعه اسلامی، بها ندادن به آنها و عدم همنشينی با آنها و نيز جلوگيری از پخش ويروسهای فكری كه آنها پخش میكردند، اتخاذ میفرمودند.
وی افزود: نكته ديگر در زمان امام(ع) اين است كه شبهات به صورت گسترده هم عليه اسلام و هم عليه تفكرات شيعی وجود داشت و امام صادق(ع) به تبيين آن موضوعات حساس مانند بحث رجعت، بداء و موعود پيامبر(ص) يعنی امام زمان (عج) و نيز بحثهايی در مورد حقانيت اديان الهی در مواجهه با زنادقه میپرداختند؛ امام در اين رابطه به پرورش عده ويژهای از صحابه كه تخصص ويژهای در علم كلام داشتند پرداخته بودند، از اين رو برای مناظرات گاهی از اصحاب خود مانند هشام ابن حكم و دهها شاگرد كلامی ديگر استفاده میكردند.
وی ابراز كرد: امام بعضی از علومی كه مجموعه دانشمندان آن زمان به تازگی به آن رسيده بودند نكاتی را برای برخی از ياران خود میفرمودند؛ مانند علم كيميا، تأويل و شيمی كه امام مثلا برای جابر ابن حيان در علم شيمی دروسی را میفرمودند و بعد خود جابر كتابی را در اين خصوص نوشت كه دانشمندان آينده از آن استفاده كردند، و اين شيوه نشان دهنده اين است كه امام به تناسب ظرفيت زمان و ظرفيت وجودی افراد جامعه در علوم مختلف اطلاعرسانی میكردند و به تربيت شاگرد میپرداختند.
عضو هيئت علمی جامعةالمصطفی(ص) العالميه تأكيد كرد: امام در آن موقعيت زمانی از طرفی شاگردان ويژهای را تربيت میكردند و از طرف ديگر برای پاسخگويی عمومی مسلمانان نيز برنامه درسی داشتند كه به مجموعه علوم كلی اسلام مانند درس تفسير و تاريخ كه اصلا نيازی به شيعه بودن يا قائل به امامت و عدم امامت بودن ندارد، میپرداختند؛ لذا شاگردانی داشتند كه در اين دروس عمومی شركت میكردند كه برخی از اين افراد از فرق مختلف بودند، در عين حال امام (ع) كرسیهای درسی را برای شاگردان خاص خود به طور خصوصی برپا میكردند.
وی ادامه داد: فرقه كيسانيه بعد از شهادت امام حسين(ع) شكل گرفت و زمان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) شروع به گسترش فعاليت خود كرد، روشنگری امام صادق(ع) موجب شد كه برخی از سران كيسانيه دست از اعتقادات خود بردارند و به تشيع گرايش پيدا كنند و معروف ترين فرد در اين زمينه «سيد حيدری» است كه خود شاعر و عالم آن زمان بود كه ابتدا از سران كيسانيه بود و بعد از آشنايی با امام صادق(ع) در مجالس علمی عمومی و خصوصی و مطرح كردن موضوعات مختلف با آن حضرت به تشيع گرايش پيدا كرد و پس از آن شعری را سرود كه به شعر من جعفری شدم شهره شد؛ اين قضيه را در اديان مختلف نيز داريم كه عدهای از زنادقه و مسيحيت و يهود در مجالس مناظره امام صادق(ع) به تشيع گرايش پيدا كردند.
رضانژاد با اشاره به اينكه در زمان امام صادق(ع) مذاهب اربعه وجود نداشت و مذاهب اربعه بعد از امام صادق(ع) بوجود آمدند ابراز كرد: ابو حنيفه كه از رهبران اهل سنت است، در سال 150 هجری يعنی دو سال بعداز وفات امام صادق(ع) از دنيا رفت در زمان امام از فقهای زمان بود و به عنوان يك فقيه از محضر امام(ع) استفاده میكرد، اگر كسی در زمان امام صادق(ع) سنی بود گرايش وی عموميت داشت و اهل سنت در آن زمان به دو اصل توحيد و نبوت اعتقاد داشته و در بحث خلافت و امامت با تشيع اختلاف داشتند و بيشتر حكومتها به اين اختلافها دامن میزدند.
وی در پايان با اشاره به فعاليت فرقه زيديه افزود: فرقه زيديه در آن زمان يك جريان سياسی بود نه يك جريان اعتقادی و كلامی، زيد ابن علی فرزند امام سجاد (ع) در آن زمان برای خونخواهی از پدران خود و انتقام از بنی اميه دست به قيام زده و علم قيام عليه بنی اميه بلند كرد؛ امام صادق(ع) از خود زيد به دليل سليم النفس و متقی بودن وی تجليل میكردند و مجموعه رواياتی در معجم الرجال از مرحوم آيتالله العظمی خويی داريم كه امام میفرمود اگر زيد به حكومت میرسيد حكومت را به ما میداد.