
استدلال اخلاقی، سیره جوادالائمه(ع) در رفع مشکلات اعتقادی
امام نهم (ع) از نظر علمی چه جایگاهی داشتند و این مرتبه و توان علمی در جامعه آن دوران چگونه بروز و ظهور داشت؟
- نه تنها امام نهم (ع) بلکه همه ائمه (ع) طبق روایات مسلم در بالاترین رتبه علمی قرار
داشته اند که دامنه این علم تنها در مسائل فقهی و حقوقی نبوده است بلکه در همه علوم برتری داشتند حتی به زبانهای مختلف آگاه
بودند.
ماجرایی نقل میکند که در جلسهای با حضور خلیفه و یحیی ابن اکثم که از بزرگان زمان در علم و دانش بود، این دانشمند سؤالی را از امام جواد(ع) مبنی بر حکم شخص محرمی که صید کرده باشد میپرسد، آن حضرت (ع) در پاسخ، مسأله را به 22 قسم تقسیم میکنند همچون آنکه آیا محرم در بیرون حرم صید کرده یا درون و مواردی از این قبیل و در نهایت یحیی ابن اکثم درمانده و آثار ضعف علمی در چهره او آشکار میشود. از این رو، ایشان از سنین کودکی توان حل مسائل را داشته اند و تفوق ایشان بر بزرگ ترین دانشمند جهان اسلام روشن است.
باید توجه داشت که در زمان امام نهم (ع) مراکز علمی جهان اسلام عبارت بودند از مدینه، کوفه، بصره و بغداد؛ در بغداد حدود 30 مکتب یا دانشگاه یا مرکز علمی وجود داشت با کتابخانههای بزرگ که منصور دوانیقی و مامون کتاب هایشان را به این کتابخانه داده و از سوی دیگر کتب روم را نیز وارد آن کرده بودند و علوم رومی را نیز وارد مراکز علمی بغداد کرده بودند، اما علی رغم تربیت علما و دانشمندان در این مراکز، امام نهم (ع) هم در بغداد و هم در مدینه در هر زمینهای که سوالی مطرح میشد ایشان بهترین پاسخ را بیان میکردند. جالب آنکه تاریخ ثابت کرده که این غلبه علمی حضرت از کودکی رخ داده است؛ در تاریخ آمده مامون در جلسهای که حضرت (ع) به سوالات دانشمندان پاسخ دادند گفت اینها خانوادهای هستند که سن و سال بر علومشان تأثیری ندارد، اعتراف خلیفه به این امر برای کسی که در سنین پایین بودند، جای توجه دارد و در همان جلسه بود که دختر مامون به عقد امام در آمد.
امام جواد(ع) در مواجهه با دستگاه خلافت و مبارزه با جبهههای فکری مخالف چه شیوهای را بکار میگرفتند و آیا این شیوه برای امروز هم کاربرد دارد؟
- شکی نیست که ائمه در هر زمان متناسب با وضعیت حکام و خلفای زمان به مبارزه با آنها پرداخته و برای بیان حق شیوهای خاص داشته اند، ما نیز اگر بخواهیم با مخالفان متناسب با سیره آن حضرات برخورد کنیم باید شیوه را به تناسب مخالفان خود برگزینیم.
امام نهم (ع) معجزات و کراماتی داشته اند که دوست و دشمن در مقابل آن عاجز بودهاند همین کرامات در کودکی دشمن را متحیر کرده بود، مامون عباسی در ظاهر با حضرت (ع) به خوبی و مدارا رفتار میکرد و حتی دختر خود را به عقد ایشان درآورد. بدین ترتیب این روش ظاهری حضرت به گونهای بود که شیعیان نه آزادی مطلق اما حدودی از آن را داشتند برای بیان سوالات و رفت و آمد و ایشان با اجازه خلیفه از بغداد به مدینه رفتند و شیعیان در آنجا بهتر از دستورات دینی ایشان بهره مند میشدند اما در زمان متعصم ایشان به بغداد فرا خوانده شدند تا زیر نظر باشند.
باید توجه داشت که خلفا مقید بودند که امام(ع) را زیر نظر داشته باشند و حضرت هم در ظاهر با آنها درگیری نداشتند، اما سعی میکردند معارف حقه را به جهان اسلام نفوذ دهند و در مقابل بدعتهای خلفا ایستادگی کرده و یا حداقل کاری کنند که امضای امام پای این بدعتها نباشد.
شیوه مواجهه امام(ع) با نحلههای فکری مختلف و جریانات انحرافی چگونه بود؟
- جواد الائمه(ع) فقه جعفری یا همان سنت نبوی را برای مردم بیان و در مسائل کلامی هم آنچه را که از زمان امیرالمومنین (ع) وجود داشت را تبیین کردند، یعنی همان توحیدی که در نهج البلاغه آمده بود، روش استدلال حضرت جواد(ع) هم شبیه امامان پنجم و ششم(ع) بود یعنی استدلال جواد الائمه(ع) غربی و شرقی و یا افلاطونی و ارسطویی نبود بلکه وجدانی و اخلاقی رفتار و استدلال میکردند به گونهای که دوست و دشمن میپذیرفتند. اگرچه فرقههای مختلفی در زمان حضرت وجود داشتند که در کنار دستگاه خلافت میکوشیدند مقابل امام (ع) قرار بگیرند اما همه در برابر حضرت (ع) وعلم استدلال ایشان از دایره خارج میشدند.
چه جریاناتی به شهادت ایشان به دست خلافت منجر شد؟
- وقتی آواز ابعاد شخصیتی حضرت (ع) به گوش معتصم عباسی میرسید، عقده حقارتش را تحریک میکرد و از طرفی وی از کسی که همه این صفات را دارد از علم و جود و حل مشکلات و از همه مهمتر مردمی بودن آن حضرت (ع) که به عنوان امام و ابن امام هشتم (ع) محل رجوع و امین مردم بودند، میترسید لذا ایشان را از مدینه به بغداد فرا خواند و بوسیله ام فضل، دختر مامون که همسر حضرت (ع) بود زهر به ایشان خوراند و ایشان را در غربت و تنهایی به شهادت رساند.