
کمتوجهی به منابع شیعی مهمترین نقد به دایرةالمعارف قرآن است
هفتصد مدخل کوتاه و بلند این اثر به مفاهیم، شخصیتها، رویدادها و باورهای ذکرشده در قرآن یا مرتبط با قرآن و نیز به موضوعات و مسائل بحثانگیز در حوزه مطالعات قرآنی اختصاص دارند. ترجمه فارسی این دائرةالمعارف کمنظیر، علاوه بر عرضه تصویری واقعی از فضای مطالعات قرآنی در غرب، رهیافتها، مسئلهها و دغدغههای جدیدی را به دستاندرکاران حوزه مطالعات اسلامی در جامعه ما نشان خواهد داد.
برای آشنایی هر چه بیشتر با این دایرةالمعارف و تفاوت آن با دایرةالمعارفهای قرآنی تدوین شده در ایران، به سراغ حسین خندقآبادی، یکی از سرویراستاران آن رفته و گفتوگویی با وی انجام دادهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
اغلب دایرةالمعارفهای ایران کامل نیست
ارزیابی شما از دایرةالمعارفهای قرآن تدوین شده در ایران چیست؟
در ایران تاکنون چندین دایرةالمعارف قرآن تدوین شده است که یکی یکی دانشنامه قرآنپژوهی بهاء الدین خرمشاهی است که به صورت کامل منتشر شده و دیگری دایرةالمعارفی است که در قم انجام میشود و هنوز کامل نشده است و سالهای زیادی طول میکشد تا به اتمام برسد و این یکی از مشکلات تمام دایرةالمعارفهاییاست که در ایران کار میشود؛ چرا که به انتها رسیدن آنها مشخص نیست.
هر یک از این دایرةالمعارفها چه ویژگی دارند؟
دانشنامه قرآنپژوهی، معرفی کوتاهی از تمام مدخلها با تکیه بر منابع اصلی است، اما دایرةالمعارف قرآنی که هنوز کامل نشده و در قم در حال انجام است، بنا دارند با تحقیقات بیشتری آن را تدوین کنند.
دایرةالمعارفهای قرآن ترجمهای را چگونه ارزیابی میکنید؟
دایرةالمعارفهای قرآن ترجمهای نظیر اولیور لیمن شبیه کاری است که استاد خرمشاهی انجام داده و معرفی کوتاهی و اطلاعات کلی از قرآن داده شده است و میتوان آن را دایرةالمعارف عمومی و نه تخصصی قرآن به شمار آورد.
بار علمی و جامعیت موضوعی؛ ویژگی دایرةالمعارف قرآن
دایرةالمعارفهای قرآن ترجمه شده چه مزایایی دارند؟
مهمترین مزایای دایرةالمعارف ترجمه شده این است که به سرانجام رسیده و تمام مدخلها را دربرمیگیرند. نظیر همین دایرةالمعارف قرآن که در پنج جلد به همراه نمایه منتشر میشود و تمام مدخلها در آن وجود دارد و این دایرةالمعارف تحقیقیترین دایرةالمعارف قرآنی است که با این حجم کار شده است و از سوی دیگر دایرةالمعارفهای قرآنی که در بریل منتشر شده با سابقه شناختی که بریل از معارف اسلامی داشت، تلاش کرد تا از تمام محققان و دانشمندان جهان اسلام استفاده و این دایرةالمعارف را منتشر کند.
این امر باعث شد تا این دایرةالمعارف از نظر علمی برجسته باشد و در حال حاضر در فکر ویرایش بعدی آن هستند؛ از این رو بار علمی آن و حجم کاری که انجام شده از مزایای دایرةالمعارف قرآن محسوب میشود.
مهمترین نقدی که به این دایرةالمعارف قرآن وارد است، چیست؟
یک نقطه ضعف عمومی برای همه دایرةالمعارفها وجود دارد و آن اینکه از افراد مختلف استفاده میشود و همه مقالات در یک سطح نیستند، اما مهمترین نکته این است که تکیه اصلی آن بر روی منابع اهل سنت است و التفات جدی هم عرض منابع اهل سنت به منابع شیعی نشده است. البته نه اینکه توجه نشده، بلکه نسبت به دایرةالمعارفهای گذشته هم از دانشمندان شیعی استفاده کرده و هم مدخلهای شیعی دارد، اما به هر حال این منابع در اقلیت است و این ایرادی هست که به آن وارد است.
سبک نگارش این دایرةالمعارف با دایرةالمعارفهای ایرانی چه تفاوتی دارد؟
در این دایرةالمعارف سعی شده تا هر مقاله به کسی داده شود که قبلاً در این زمینه کاری انجام داده باشد، از این رو آن فرد، از تمام منابع موجود استفاده کرده است، که ممکن است ما به آن منابع دسترسی نداشته باشیم و یکی از حسنهای کار ترجمه این است که فرد میداند که چه مقالاتی ذیل آن موضوع ترجمه شده که ما بیخبریم و نکته دیگر اینکه برخی از موضوعات هستند که کسی در ایران روی آنها کار نکرده است، نظیر باستانشناسی کتیبههایی که ربط قرآنی دارند و یا مطالعات قرآنی در یکی از کشورهایی که با آن آشنایی نداریم.
مدخلها بر اساس نظام الفبایی انگلیسی تنظیم شده بود
در ترجمه این دایرةالمعارف با چه مشکلاتی مواجه بودید؟
مشکلات عام این کار، برگرداندن برخی از اسامی افراد و مکانها بود؛ چرا که برای اولین بار به فارسی برگردانده میشد و نحوه آوانگاری آنها مشکل بود، از این رو این اسامی استخراج شده و به افراد کارشناس داده شد تا نظرات خود را اعلام کنند. همچنین از شیوهنامههای مختلفی که در ایران وجود داشت، استفاده شد و این کار زمانبری بود که سعی کردیم تا جایی که ممکن است از نظرات همه استفاده شود.
با توجه به اینکه این دایرةالمعارف برای مخاطبان غربی ارائه شده است، از این رو عنوان مدخلها را عربی انتخاب نکرده بودند، بلکه سعی کرده بودند تا یک واژه جامع انگلیسی را که برای مخاطبان غربی آشنایی دارد، انتخاب کنند. اما در فارسی اگر میخواستیم آن را به فارسی ترجمه کنیم، لزوما در این کار باید مخاطبان ایرانی را در نظر گرفته و عنوانی را انتخاب میکردیم که برای آنها قابل استفاده باشد و این امر یک سال زمان برد و از سوی دیگر مدخلها بر اساس نظام الفبایی انگلیسی تنظیم شده بود و از این نظر هم آنها را به صورت نظام الفبایی فارسی تنظیم کردیم.
تدوین دایرةالمعارف مستلزم وجود تحقیقات است
این مشکلات چند درصد از دایرةالمعارف قرآن را شامل میشد؟
این مشکلات کمتر از 10 درصد آن را شامل میشد و این موضوع در رابطه با مدخلهایی بود که نویسنده اصلی آن زبان اولش انگلیسی نبود و این موضوع، فهم و ادبیات مدخل را دشوار کرده بود و یا نویسندهای که اغلب با گرایش پست مدرن به نگارش مقالات میپردازد، سبب شده که فهم مقاله مشکل باشد. در حالی که مقاله باید موجز باشد و این موضوع سبب شد تا کار بیشتری روی مقالات انجام شود و به ترجمه قابل قبولی دست یابیم.
چرا دانشمندان غربی اقدام به تدوین دایرةالمعارف قرآن کردند؟
ویراستاران این دایرةالمعارف احساس کردند که پس از سالها تحقیقات و پژوهشهای قرآنی که انجام شده به حدی رسیده است که نیاز به تدوین دایرةالمعارف باشد؛ چرا که تدوین دایرةالمعارف مستلزم وجود تحقیقات است، تا برآیند آنها نشان داده شود، به همین دلیل از مولفانی استفاده کردند که در آن زمینه مقاله، کتاب و رساله تدوین کرده بودند و تحقیقاتشان به زبان غربی بود و از این روست که تعداد مسلمانهایی که در این کار هستند، کماند؛ چرا که بسیاری از تحقیقات آنها یا به زبان عربی و یا فارسی است و به زبان غربی نیامده که نویسندگان غربی با آن آشنایی داشته و از آن استفاده کنند.
کارهایی که به زبان غیرغربی بوده، سعی کردند از آثار کلاسیک استفاده کنند، ولی در بحثهای تحقیقاتی به دنبال کسی بودند که این کار را به زبان غربی انجام داده باشد و در چندین دهه اخیر تعداد افراد مسلمانی که به محافل آکادمیک غربی راه مییابند، کم کم زیاد شده است و به همین دلیل حضور مؤلفان اسلامی در این دایرةالمعارف نیز کم نیست. البته تعداد آنها قابل مقایسه با دانشمندان غربی نیست.
مدخلی که وحیانی بودن قرآن را زیرسؤال برده است
آیا علاوه بر شش مجلد دایرةالمعارف، نقدی بر آن نوشته میشود؟
دایرةالمعارف قرآن در اصل در پنج جلد است و یک جلد نیز نمایه است که اهمیت بالایی دارد، اما برخی از مدخلها را به دلیل اینکه کاملا مخالف با اعتقادات اسلامی بود، نتوانستیم آنها را ترجمه کنیم و یا نیازمند اصلاحات جدی بود؛ از این رو جلد هفتمی منتشر میشود که نقد سراسری به دایرةالمعارف را دربرمیگیرد و سفارش خواهیم داد تا مقالات خاصی را نقد کنند و بعد از اتمام کار انجام می شود.
کدام مدخلها ترجمه نشده و یا مشکل اساسی داشتند؟
در این اثر به خواننده اطلاع داده شده است، تا خواننده مطمئن باشد که چه مقالاتی ترجمه نشده است و با علامت ستاره در فهرست مشخص شده، که از جمله آنها یک مقاله با عنوان «بهائیت و قرآن» است که ترجمه نشده و در جلد نخست است؛ چرا که احساس کردیم جانبدارانه نوشته شده است و مقاله دیگری نیز با عنوان «الهیات و قرآن» است که نویسنده معتقد است قرآن برای اینکه تدوین شود، به منابع دیگری مراجعه شده است و منبع وحیانی ندارد که با اعتقادات مسلمانان مخالف بود که ترجمه این مقاله به همراه نقد در مجلد هفتم آمده است.
ایکنا