( 4.5 امتیاز از 1652 )

عصر شیعه ـ  سر در منزل ما، آزینی از عبارتی زیبا داشت، آزینی که تمام اعضای خانواده برای آن احترامی خاص قایل بودیم و پدرم، به عنوان یک معمار ساختمان و برادر بزرگترم فوأد به عنوان یک ادیب و شاعر، شیفته آن بودند. عبارت چنین بود: «لافتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار». من بعد از سالها تحقیق، شیعه را در یک کلمه یافتم و آن هم «اخلاق» بود. بنده شیعه هستم و از نظر من، راه رسیدن به غدیر از کربلاست، راه رسیدن به مذهب شیعه، عاشوراست. کسانی که سرشت پاکی دارند، یقیناً با مطالعه مصیبت کربلا به غدیر می‌رسند.»

این عبارات بخشی از خاطرات جُرج سمعان جُرداق نویسنده کتاب مشهور «امام علی (ع)، صدای عدالت انسانی» است. وی که چهارشنبه ۱۴آبان ماه جاری دار فانی را وداع گفت، یکی از نویسندگان مسیحی عرب بود که به عاشقی علی بن ابیطالب (ع) شهرت دارد، اما نام وی حدود شصت سال پیش، زمانی آوازه عام و خاص شد که جُرج سمعان در آن زمان، جوانی بیست و یک ساله بود که آن کتاب منحصر به فرد را درباره مولای متقیان (ع) تألیف و منتشر کرد. این نویسنده و متفکر عرب، آخرین نسل از مسیحیان لبنانی بود که با نام علی بن ابی طالب (ع) عشق بازی می‌کردند. برخی از آنها از کودکی و با زندگی کردن در محله‌هایی آمیخته از شیعه و مسیحی با نام اهل بیت پیامبر(ص) آشنا شدند، و برخی نیز در دانشگاه و جالب اینکه در نیمه قرن بیستم، یکی از متون کهنی که در دانشکده ادبیات و زبان عرب دانشگاه لبنان تدریس می‌شد، «نهج البلاغه» بود. اگر چه که جُرداق آثار مکتوب دیگری نیز از خود بر جای گذاشته است، اما کتاب «امام علی (ع)، صدای عدالت انسانی» وی را تا همیشه تاریخ، ماندگار کرد.

به بهانه درگذشت این نویسنده مسیحی، فرازهای زندگی وی را در گفت‌و‌گو با حجت الاسلام والمسلمین دکترمحمدرضا زائری؛ نویسنده، پژوهشگر و مدیر عامل مجموعه فرهنگی سرچشمه مورد بررسی قرار داده‌ایم که مدتی از دوران زندگی خویش را با حسن همجواری در کنار این اندیشمند مسیحی و در لبنان سپری کرده است. این گفت‌و‌گو را بخوانید.

 

جناب دکتر زائری! جُرج جرداق در مقام یک نویسنده و متفکر عرب مسیحی چه جایگاهی در میان شیعیان داشت؟

جُرج جرداق را در ایران و کشورهای اسلامی و جهان تشیع با کتاب «امام علی (ع) صدای عدالت انسانی» می‌شناسند، اما وی در لبنان و کشورهای عربی به خاطر ترانه‌هایش شهرت دارد و در واقع بسیاری از خوانندگان مشهور عرب بر اساس اشعار او شعرهای زیادی سرودند. در کل به عنوان یک چهره فرهنگی و ادیب و یک شخص بسیار توانمند در حوزه ادبیات عربی شناخته می‌شود و سالهاست که به عنوان یک چهره ماندگار فرهنگی در لبنان مورد تجلیل قرار می‌گرفته است. با توجه به اینکه کتابهای خودش را در سنین جوانی نوشته، یعنی یکی از کتابهای او به نام «واگنر و زَن» که دیدگاه‌های هنرمند مشهور اروپایی به نام واگنر را مورد مطالعه قرار داده بود، از سوی طا‌ها حسین به عنوان متن درسی دکترای زبان عربی انتخاب شد و نویسندگان و ادبای بزرگ جهان عرب، قلم او را بسیار ستایش می‌کردند و جالب اینکه جرداق این کتاب را در هجده سالگی تألیف کرد.

 

و کتاب «امام علی (ع)، صدای عدالت انسانی» را در چه سنی به رشته تحریر درآورد؟

به نکته خوبی اشاره داشتید، زیرا این کتاب چنان در ‌‌نهایت بلاغت و فصاحت نوشته شده که هر فردی بعد از مطالعه آن تصور می‌کند که مثلاً نویسنده آن در سنین ۵۰ تا ۶۰ سالگی این کتاب را تألیف کرده، حال آنکه جرداق این کتاب را در سن بیست و یک سالگی تألیف کرد که هیچ کدام از کتابهای دیگر جرداق، به شهرت و اعتبار این کتاب نرسید.

 

جرداق، اندیشمند مسیحی عربی است که محبت اهل بیت (ع) و بخصوص مولای متقیان (ع) را از محیط خانواده می‌آموزد، آیا این ویژگی خانوادگی، وی را به مسیر نگارش کتابی در وصف حضرت علی (ع) سوق داد یا اینکه نکته دیگری محرک این نویسنده مسیحی برای تألیف کتاب شد؟

جو عمومی لبنان، فضای آشنایی با شخصیت واندیشه‌های امام علی (ع) را در خود دارد و از این جهت خانواده‌های مسیحی لبنان هم از کودکی با کلمات و عبارات مولای متقیان آشنا می‌شوند. در بسیاری از خانه‌های مسیحیان لبنان تابلوهایی به در و دیوار نصب شده از کلمات و عبارات حضرت علی (ع) یا خود آنها برخی از عبارات و مطالب نهج البلاغه را حفظ هستند و حتی عبارات امیرالمؤمنین به عنوان امثال و ضرب المثل در زبان مردم می‌گردد.

در همین فضا پدر جُرج جرداق یعنی مرحوم سمعان کسی است که عبارت «لافتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار» را برلوح سنگی و درسر در خانه خود نصب کرده و جرج جرداق هر روز از سایه نام مقدس مولای متقیان از خانه خارج و باز برمی گردد.

جرج جرداق برای من نقل می‌کرد که وقتی کوچک بود، برادر بزرگترش فواد که مهندس کشاورزی بود، ولی ذوق ادبی داشت، اشعار زیادی در مدح حضرت 
علی (ع) سروده بود، در سنین نوجوانی نهج البلاغه را به من هدیه داد و خواست که هر روز آن را بخوانم و تأکید داشت، هر چه بخواهی در این کتاب خواهی یافت. آشنایی و انس این اندیشمند مسیحی با نهج البلاغه باعث شد که او ارادت، انس و اشتیاق ویژه‌ای با امام علی (ع) برقرار کند که همین مسأله زمینه‌ای می‌شود برای اینکه وی بزرگترین تألیف خودش و یکی از بهترین کتابها در مورد حضرت علی (ع) را تألیف کند.

 

جُرداق در این کتاب به مسأله عدالت مولای متقیان بسیار ظریف و موشکافانه پرداخته است، این نویسنده مسیحی با طرح این مسأله در جست و جوی روشنگری درباره کدام وجه شخصیت مولی الموحدین بود؟

برای پاسخ به این پرسش باز هم به حرفهای خود جرداق رجوع می‌کنم که اشاره داشت، وقتی می‌خواستم کلمات امام علی (ع) را برای تعلیم و آموزش به نوجوانان مسیحی تدریس کنم؛ شروع کردم به مطالعه درباره این امام بزرگ آنجا بود که دریافتم شخصیت امیرالمؤمنین (ع) و اندیشه‌ها و افکار ایشان به درستی شناخته نشده و بسیار حسرت می‌بردم که چرا چنین شخصیت ارزشمند و بزرگی منحصر شده به برخی اختلافات اعتقادی، کلامی و حاشیه‌ها.

جرداق عقیده داشت که امام علی (ع) فقط متعلق به یک دوره تاریخی یا شیعیان نیست، بلکه او هدیه خداوند برای همه بشریت است و با این نگاه و باور شروع کرد به نوشتن درباره حضرت علی (ع) و از زوایای مختلفی همچون حقوق بشر یا مقایسه با انقلاب فرانسه، که در آن دوره تاریخی بسیار مورد توجه مردم بود، سعی کرد شخصیت مولی الموحدین را معرفی کند.

جالب اینکه در دوره‌ای که جریانهای کمونیستی و الحادی در کشورهای عربی و حتی لبنان بسیار گسترده و فعال بودند و جوانان را جذب می‌کردند، جُرج جرداق آمد و با یک زبان متفاوت و ادبیات جدید امام علی (ع) را به مخاطب بین المللی و جهانی معرفی کرد، برای اینکه نگاه وی به ایشان نگاه انسانی یعنی نگاه فرا زمانی و فرا مکانی بود.

 

اما این اندیشمند مسیحی جایی اعلام می‌کند که من شیعه‌ام، چون مبتنی بر اخلاق زندگی می‌کنم و حال آنکه وی بر آیین مسیحیت باقی ماند، از نگاه جناب عالی چه نکاتی در این زمینه قابل طرح است؟

ببینید، افرادی مثل جرداق به جهت مذهبی و اعتقادی هرگز تغییری در مذهب خود ندادند، ولی در الفاظ و کلماتی که به کار می‌برند، توجه و گرایش آنها به تشیع مشهود است. چنانکه مشابه این تعبیر «جرداق» را «پولس سلامه» دیگر اندیشمند مسیحی لبنانی هم دارد که می‌گوید، اگر شیعه به معنای پیروی از امام علی (ع) است، من شیعه هستم. آنها به این مسأله اعتقاد دارند که مولای متقیان اگر شاخص و شیعه بودن به معنای پیروی از ایشان است، ما همه شیعه هستیم. بنابراین رویکرد اخلاقی، فضایل رفتاری و ارزشهای کلام امام علی (ع) است که جرداق خود را شیعه معرفی می‌کند. وی راه نجات بشر و جهان را پیروی از اندیشه‌های حضرت علی(ع) می‌داند.

 

آقای دکتر! در آن دوره‌ای که همجواراین اندیشمند مسیحی در لبنان زندگی می‌کردید، آیا جرج جرداق به نکاتی درباره شرایط و لحظات نگارش کتاب «امام علی (ع) صدای عدالت انسانی» اشاره داشت؟

یکی از نکاتی که وی خیلی به آن اشاره می‌کرد، استقبالی بود که خود مسیحیان از این کتاب داشتند و در واقع جرداق می‌گفت، یکی از نکات تشویق من برای نگارش این کتاب همین بود که خود کشیشهای مسیحی برای چاپ نخست این کتاب اقدام کردند و من را ترغیب کردند که ادامه آن را بنویسم. چون این کتاب را اوایل به صورت بریده بریده در جراید لبنان منتشر می‌کرد و کشیشهای مسیحی از وی خواستند که این مقالات را به صورت یک کتاب منتشر کند که پس از انتشار اولین جلد کتاب و استقبال پرشور، به فکر ادامه آن افتاد که در ‌‌نهایت کتابش را در پنج جلد تکمیل و عرضه کرد. جالب اینکه اول، کتاب در جهان مسیحیت مورد توجه قرار می‌گیرد و بعد از آن به جهان اسلام هم ورود پیدا می‌کند.

 

آیا اندیشمندان دیگری هم هستند که تحت تأثیر مکتب علمی جرداق، آثار دیگری را برای اهل بیت (ع) تألیف کرده باشند؟

بله و خوشبختانه نمونه‌هایی از این آثار در ادبیات مسیحی بسیار دیده می‌شود و نویسندگان نامدار و شاخصی بخصوص در لبنان بوده‌اند که آثار مکتوبی را درباره مکتب تشیع تألیف کردند. افرادی همچون جبران خلیل جبران، آنتوان بارا، پولس سلامه و... در مورد قرآن کریم، پیامبر اکرم (ص)، حضرت علی (ع) و حتی حادثه عاشورا آثار قابل تاملی را تألیف کرده‌اند که اتفاقاً یکی از افرادی که باعث تقویت این فضا شد، جرج جرداق است. حتی یکی از نویسندگان مسیحی لبنانی دیگر «سلیمان کتانی» است که ۹ کتاب درباره اهل بیت (ع) نوشت و تا امام هفتم حضرت موسی کاظم (ع) ادامه داد و بعد از آن از دنیا رفت و نتوانست ادامه دهد.

 

به نظر شما چرا جامعه مسیحی تا این حد به صفات اخلاقی حضرت علی (ع) علاقه نشان می‌دهد؟

یکی از مهمترین دلایل به باورهای عقاید مسیحیان لبنان به حضرت علی (ع) اختصاص دارد که ایشان را به عنوان یک قدیس می‌دانند و در سفرنامه ابن بطوطه هم آمده که به کلیسایی رفتم و به یک تمثال قدیسان برخورد کردم که یک تمثال هم از علی بن ابیطالب (ع) در میان آنها قرار داشت و خود امام علی (ع) هم در بیانات خود به شخصیت حضرت مسیح(ع) اشاره کردند و ایشان را مورد تکریم قرار دادند که همین مسأله موجب علاقه و پیوستگی ویژه مسیحیان با حضرت علی (ع) شده است.

اما دلیل دیگر آن هم به فضای خاص لبنان اختصاص دارد که هم مسیحیان و هم شیعیان لبنان در طول تاریخ مورد ظلم قرار گرفتند و بسیاری از ادوار تاریخ آواره و مورد آزار‌ها و فشارهای سیاسی بودند و پیوسته برای رهایی دعا و نیایش می‌کردند که همین دعا‌ها پیوستگی خاصی میان شیعیان و مسیحیان لبنان ایجاد کرد.

آیا امام موسی صدر در توسعه علاقه به مولای متقیان و فرهنگ شیعه در میان مسیحیان لبنان تأثیر داشت؟

بله و امام موسی صدر در این زمینه دو نکته تأثیر گذار داشت، اول اینکه مستقیماً این افراد را تشویق می‌کرد و جالب اینکه یک جلسه‌ای در دفتر خودش در مجلس اسلامی شیعیان لبنان برگزار کرد و جرج جرداق را تشویق و تکریم کرد. از طرف دیگر هم رفتار، کردار و عملکرد امام موسی صدر که برخی حتی او را مسیح لبنان نام گذاشته بودند، موجب شد که علاقه و ارادت مسیحیان نسبت به پیشوایان تشیع و اهل بیت پیامبر(ص) افزایش پیدا کند.

 

ایجاد یک رابطه مسالمت آمیز میان مذاهب و ادیان مختلف زمینه معرفی مکتب شیعه را فراهم می‌کند، نقش اندیشمندان مسلمان را در این زمینه چطور ارزیابی می‌کنید و پیشنهاد شما برای این مسأله چیست؟

به اعتقاد من با توجه به اتفاقاتی که در جهان و خاورمیانه افتاده و فعالیتی که جریانهای تکفیری دارند و تصویری که از اسلام و تعالیم دینی معرفی کردند، در بهترین زمان برای معرفی مکتب اهل بیت (ع) و ارزشهای اسلامی و باورهای خاص ائمه هدی هستیم. در واقع این خلأ هیچ وقت تا این حد وجود نداشته و امروز به طور جدی در جهان و منطقه بین نخبگان و مردم این تقاضا و نیاز وجود دارد که در برابر خشونت طلبی‌ها و رفتارهای منحرف گروه‌های تکفیری؛ یک نگاه متفاوت، انسانی و معقول ببینند و قطعاً اندیشمندان مسلمان فرصتی بسیار قیمتی دارند که در چنین شرایطی باورهای اهل بیت (ع) را به درستی عرضه کنند.

 

و یک خاطره ویژه از علاقه جرج جرداق به مولای متقیان (ع)؟

یکی از نکاتی که در زندگی جرداق بسیار مشهود بود، این بود که علاقه و احترام او به امیرالمؤمنین(ع) یک عمق و ریشه درونی داشت. حتی اواخر عمرش که بسیار بیمار و رنج دیده بود، با این حال هر وقت صحبت امام علی(ع) به میان می‌آمد، حس و حال ویژه‌ای پیدا می‌کرد و به قولی جوان می‌شد. ارادت او به مولای متقیان بی‌حد و مرز بود و هر وقت نام ایشان به میان می‌آمد، این عبارت را تکرار می‌کرد که امام علی (ع) متعلق به همه انسانهاست و تأکید داشت که این امام همام پاسخگوی همه نیازهای بشریت است و درد‌ها و مشکلات امروز تنها در گرو توسل و توجه به امام علی (ع) برطرف می‌شود و حتی این اواخر با شکل گیری جریانهای تروریستی القاعده، داعش و... بار‌ها تأکید داشت که اگر امام علی (ع) امروز حضور داشت، اوضاع جهان این چنین نبود و باید به نهج البلاغه رجوع کنیم و مسیر حق را از کلام علی (ع) بجوییم.

تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر