
شهر امام رضا(ع)؛ بدون یک نمونه پیوست فرهنگی
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی گفت: متأسفانه امروز شاهدیم که اطراف حرم مطهر را مراکز تجاری و هتلهای بلندقامت احاطه کرده و این در حالی است که ماهیت مشهد باید بعد زیارتی آن باشد.
دبیرخانه شورای فرهنگی آستان قدس در گفتگویی با نماینده مشهد در مجلس شورای اسلامی به بررسی اوضاع فرهنگی این شهر به ویژه اطراف حرم مطهر پرداخت.
در مقدمه این گفتگو آمده است: تصویر مشهد در زمان فعلی و آینده چه خواهد بود؟ آیا این کلانشهر مذهبی میخواهد مأموریت خود را به بالا بردن بهره معنوی زائرانی معطوف سازد که برای زیارت به مشهد میآیند یا قرار است اهدافی چندمنظوره و آمیخته با زیارت و توسعه مراکز تفریحی و خرید موردتوجه قرار گیرد؟ امروزه موضوع پیوست فرهنگی به عنوان یکی از ابزارهای متناسب سازی اقدامات دستگاههای مسئول با هویت هر شهری مطرح میشود، اما این مسئله در مشهد یکی از شعاریترین و درعینحال پرمطالبهترین موضوعات در زبان مسئولین است، با این حال چرا تاکنون حتی یک پیوست فرهنگی قابلتوجه در این شهر به نگارش و اجرا درنیامده است؟ پیوست فرهنگی یا بررسی اثرات اجتماعی و فرهنگی پروژهها نزدیک به هشت سال پیش توسط رهبر انقلاب مطرح شد اما طی این هشت سال چه دستاوردی داشتهایم؟ پاسخ تأسفبرانگیز است، اقدامی سطحی تنها محدود به طراحی نمازخانه در برخی از مراکز تجاری، آنهم بعد از ساخت و بهرهبرداری.
هرچند اجرای پروژههای مختلف برای پیشرفت زندگی شهروندان امری طبیعی است اما اینکه بدون در نظر گرفتن و لحاظ کردن ابعاد فرهنگی و اجتماعی، پروژههای متعددی اجرایی شود، پیامدهای بیشماری به دنبال دارد و تأثیرات نامطلوبی را بر فرهنگ و شیوه زندگی اعضای جامعه باقی میگذارد و حتی به توسعه نامتوازن و فاجعهای فرهنگی- اجتماعی منجر میشود.
نمونه این مسئله را میتوان در شهر مشهد دید که هنوز محور توسعه آن محل مناقشه مسئولین و تصمیمگیران است، در چنین شرایطی چگونه پیوست فرهنگی میتواند در این شهر به توسعه زیارت یا هرگونه توسعه دیگری، کمک کند؟ در همین ارتباط با عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، حجتالاسلام والمسلمین نصرالله پژمانفر به گفتگو پرداختهایم، آنچه در ادامه میخوانید حاصل گفتگوی ما با این نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی است.
*یکی از مسائل مهم این روزهای پایتخت معنوی ایران، توسعه نامتوازن با هویت زیارتی است، درواقع هویت شهر مشهد هنوز برای بسیاری از مسئولین و کارشناسان محل مناقشه است، در چنین شرایطی آیا تدوین پیوست فرهنگی کارگشاست؟
در ابتدا باید بگویم که پیوست فرهنگی به معنای بررسی و شناسایی پیامدهای اجتماعی فرهنگی ناشی از اجرای یک اقدام توسعهای است، این موضوع به دنبال واژگان «مهندسی فرهنگی» و «مدیریت فرهنگی» از سوی مقام معظم رهبری در سال ۸۶ مطرح شد و ایشان در حقیقت شهرداریها را ملزم به همراه کردن پیوستهای فرهنگی اجتماعی در پروژههای شهری کردند.
همواره در طول تاریخ برای شکلگیری هر شهری انگیزهها و اهدافی وجود داشته و همین مجموعه انگیزهها سبب شده است تا افراد مختلفی به شهرهای صنعتی، اقتصادی و زیارتی سفر و زندگی کنند، در همین زمینه انسانهای بسیاری به خاطر وجود بارگاه منور رضوی و روحیه معنوی و زیارتی حاکم بر آن به این نقطه معنوی آمدهاند؛ بنابراین توجه به مسئله پیوست فرهنگی و اجتماعی در این کلانشهر مذهبی موضوعی اساسی است و نمیتوان از کنار آن بهسادگی عبور کرد ولی موضوع مهمتر این است که نباید با تدوین پیوست فرهنگی گمان کنیم که شهر ما به نقطه ایدهآل رسیده است.
پیوست فرهنگی به معنای هماهنگی در توسعه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی با محوریت فرهنگ ایرانی اسلامی است و بیتردید این پیوست زمانی کارگشاست که بتوان با در اختیار داشتن ابزارهایی، مدیریت راهبردی فرهنگی را در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و حتی امور سیاسی مدنظر قرار داد و از این طریق در فرآیند برنامهریزی و مدیریت موفق عمل کرد.
اما اینکه صحبت از توسعه نامتوازن با هویت زیارتی مشهد مطرح میشود، امری درست و بهجاست و بنده بهعنوان یکی از اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس بر این مسئله اذعان و تأکیددارم که در واقع هنوز هویت این شهر برای مسئولان ما محل مناقشه است و بسیاری از آنان با وجود مشاهده بارگاه مطهر رضوی در پایتخت معنوی بازهم اعتقاد دارند که باید ابعاد اقتصادی و سرمایهگذاری را بیش از سایر بخشها در این شهر تقویت کرد، حالآنکه معنویت و فرهنگ دو اصل مهم و محوری برای این شهر محسوب میشود؛ در چنین مواردی جای خالی پیوست فرهنگی و نبود تعریفی درست در اجرای پروژههای این شهر سبب شده تا همچنان ماهیت و هویت مشهد محل مناقشه و اختلافنظر باشد.
*اگر بپذیریم که محوریت توسعه شهر مشهد بایستی زیارت باشد، نقش و اهمیت تدوین پیوستهای فرهنگی چیست؟ چگونه پیوست فرهنگی میتواند به توسعه زیارت کمک کند؟ به نظر شما کدام حوزهها برای پیوست فرهنگی در اولویت هستند؟
مراکز تجاری و ساختمانها بیش از سایر بخشها باید دارای پیوست فرهنگی باشد اما اینکه چگونه میتواند با تدوین پیوست فرهنگی به توسعه زیارت کمک کرد منوط به حفظ هویت دینی این کلانشهر مذهبی است و بدون شک با تدوین این پیوست، هویت مذهبی مشهد گم نخواهد شد و همین امر منشاء توسعه زیارت است.
*با اینکه مقام معظم رهبری از سال ۸۶ موضوع پیوست فرهنگی را مطرح کردند، به نظر میرسد هنوز به مرحله گفتمانی هم نرسیده و فقط تنها شعار مسئولین شهر مشهد است دلیل این مسئله را در چه میدانید؟ اصلاً نمونهای در مشهد وجود دارد که پیوست فرهنگی برای آن نگاشته شده باشد؟
بنده با این مسئله موافقم که مسئله پیوست فرهنگی هنوز در محدوده شعارها و حرفها باقیمانده و هیچگاه به مرحله گفتمانی نرسیده است، به نظر میرسد تنها دلیل این مسئله به عدم دغدغهمندی مسئولان ذیربط و دستگاههای متولی بازمیگردد و از سوی دیگر کمبود افراد آشنا و مسلط بر امور فرهنگی و اجتماعی دراینارتباط دخیل است؛ در حال حاضر برای هیچ پروژهای این پیوست فرهنگی رعایت نشده و نمیتوان حتی یک پروژه که در آن این پیوست رعایت شده را مثال زد.
*در حال حاضر ۳۵۷ مرکز تجاری فعال و ۲۴۸ مرکز در حال ساخت وجود دارد، آیا مشهد بهعنوان شهری زیارتی نباید برای این مراکز در حال ساخت پیوست فرهنگی داشته باشد؟ این پیوست چه الزاماتی باید داشته باشد؟
آنچه مسلم بوده این است که پایتخت معنوی باید برای تمام پروژهها حتی کوچکترین آنها برنامهریزی لازم و پیوست فرهنگی را داشته باشد اما در حال حاضر شرایط اصلاً مناسب نیست و در مواردی محدود هم که این پیوست رعایت میشود تنها برای رفع تکلیف بوده و این در حالی است که نوشتن چند صفحه به معنای پیوست فرهنگی نیست و درواقع در این پیوست باید نگرانیها و آسیبهای فرهنگی رفع شود.
موضوع پیوست فرهنگی نباید به امری تشریفاتی بدل شود، به تعبیر دیگر نباید بهصرف سیاه کردن چندین صفحه گمان کنیم که این پیوست رعایت شده است، بنابراین مهمترین الزام برای رعایت این موضوع میزان تأثیرگذاری آن بر روی زندگی افراد جامعه، ساختار شغلی، روابط اجتماعی، فرهنگ مردم و سنتها و باورهای آنها است، همچنین در این پیوست باید خواستهها و روحیات زائران و شهروندان نیز لحاظ و در نظر گرفته شود، تمامی مواردی که ذکر شد بخشی از الزاماتی است که باید در یک پیوست فرهنگی مدنظر قرار گیرد.
*آیا مراد از رعایت پیوست فرهنگی در یک مرکز تجاری در حال ساخت این است که فقط نمازخانه داشته باشد یا تأثیرات اجتماعی آن نیز مورد توجه است؟
در پیوست فرهنگی هم جنبه فرهنگ و هم بعد اجتماعی و اقتصادی باید در صدر توجهات قرار گیرد لذا منظور از این پیوست تنها این نیست که ما در یک مرکز تجاری و تفریحی و یا سایر پروژهها تنها به دنبال ایجاد نمازخانه باشیم بلکه باید ابعاد دیگر را نیز در نظر گرفت. افزایش احساس تعلق اجتماعی در میان افراد مختلف و کاهش هزینهها در اجرای پروژهها از مواردی است که در این پیوست باید موردتوجه باشد، یعنی بعد اجتماعی و اقتصادی این پیوست بهاندازه بعد فرهنگی آن دارای اهمیت و مورد تأکید است.
*چگونه میتواند قبل از ساخت یک مرکز یا اجرای یک پروژه، پیوست فرهنگی را در آن رعایت کرد؟
این مسئله به اراده مسئولان و دستگاههایی که در این رابطه مأموریت دارند، بازمیگردد و اگر آنها به معنای واقعی کلمه پایکار باشند، میتوان پیش از ساخت یک مجموعه، پیوست فرهنگی را رعایت کرد زیرا ما اعتقادداریم، اجرای پیوست فرهنگی باید پیش از ساخت و ایجاد یک مرکز مدنظر قرار گیرد. هماکنون در کشورهای توسعهیافته ابتدا اثرات فرهنگی و اجتماعی و تغییراتی که اجرای یک پروژه بر روی سبک و کیفیت زندگی مردم منطقه باقی میگذارد، بررسی و سپس احداث آن در دستور کار قرار میگیرد اما در کشور ما نهتنها این پیوست رعایت نمیشود بلکه بعد از احداث یک مرکز نیز، تبعات اجتماعی و فرهنگی آن پروژه بررسی نمی شود.
*آیا رویکرد متفاوت و خاصی در تهیه پیوست فرهنگی برای پروژه های اقتصادی پایتخت معنوی باید وجود داشته باشد؟
الزاماتی که برای تهیه یک پیوست فرهنگی نامبرده میشود، گسترده است ولی به اعتقاد من در این پیوست باید به این مسئله توجه شود که زائران و مسافران برای زیارت و نه سیاحت به این کلانشهر مذهبی میآیند اما متأسفانه امروز شاهدیم که اطراف حرم مطهر را مراکز تجاری و هتلهای بلندقامت احاطه کرده و این در حالی است که ماهیت مشهد باید بعد زیارتی آن باشد، امروز ما به علت عدم رعایت پیوست فرهنگی کاری کردهایم که نهتنها در سایر نقاط شهر بلکه در اطراف حریم رضوی هم هویت دینی موردتوجه نباشد.
*یکی از آسیبهای نگارش پیوست فرهنگی در مشهد، نبود افراد و شرکتهای تخصصی در این زمینه است، آیا شما هم به این مسئله معتقد هستید؟ برای حل آن باید چه کرد، سراغ چه نهادی را باید گرفت؟
پیوست نگاری کاری دقیق و حسابشده است و مسائل فرهنگی ویژگیهای خاص خود را دارد اما متأسفانه شرکتهای متخصص و قوی برای این کار وجود ندارند و آن تعداد انگشتشماری هم که میتوانند دراینارتباط فعالیت داشته باشند، به این عرصه ورود پیدا نمیکنند زیرا انگیزه و دغدغهای برای فعالیت در این بخش وجود ندارد. در این ارتباط حتی نمیتوان از نهادی خاصی نبرد و همه تقصیرها را بر گردن یک بخش یا دستگاه خاص انداخت زیرا تا هنگامیکه حس دغدغه و نیاز در همه مسئولان شهری به وجود نیاید و برای پیوستهای فرهنگی؛ سازوکارهای اجرایی، نظارتی و مالی تعیین نشود، نمیتوان به رعایت این پیوست برای بهبود زندگی شهروندان خوشبین بود.
*یکی از مهمترین عرصههایی که پیوست فرهنگی یا طرح بررسی تأثیرات اجتماعی برای آن بااهمیت است، بافت فرسوده اطراف حرم رضوی است، ارزیابی شما از این مسئله چیست، آیا کار از کار گذشته و باید منتظر پیامدهای اجتماعی آن بنشینیم یا اینکه هنوز فرصت اقدامی هست؟ نقش دستگاههای مختلف را در این مسئله چگونه میبینید؟
پیوست فرهنگی در اطراف حرم مطهر رضوی به معنای این نیست که تنها به نوع پنجرهها، رنگبندی و کاشیکاری در این پروژه توجه کنیم و بعد اعلام کنیم که رعایت این موارد یعنی پیوست فرهنگی؛ در قالب پیوست فرهنگی نباید حرکتهای ضد فرهنگی صورت پذیرد و بهعنوان نمونه هزینههای بالایی را برای ساختمانها و مراکز اطراف حرم مطهر اعلام کنیم تا فقط افرادی که توانمندی اقتصادی بالایی داشته و مرفه هستند از آن استفاده کنند و افراد متعلق به طبقات پایین جامعه از آن محروم باشند.
خانههای بافت فرسوده در اطراف حرم رضوی بهگونهای بهسازی و بازسازی میشود که مشخص است با بالاترین قیمت به افراد مرفه جامعه فروخته میشود و این اصلاً به معنای رعایت پیوست فرهنگی و در نظر گرفتن شرایط اجتماعی و فرهنگی و خواسته شهروندان نیست، در بافت فرسوده پیرامون حرم رضوی دیگر کار از کار گذشته و از همینالان باید منتظر پیامدهای اجتماعی این موضوع بود.
برای تعریف و ارائه کارکردهای فرهنگی یک پروژه نباید تنها به ظواهر دینی و فرهنگی بسنده کرد، یعنی اینکه باید در عمق یک پروژه این موارد تعریف شود و منظور از پیوست فرهنگی نگاه تحلیلی و بررسی درست آثار مثبت و منفی یک پروژه در جامعه است اما متأسفانه این مسئله کمتر مورد توجه مسئولان قرار گرفته است.
همچنین هماکنون هتلهای پنج ستاره و گران و مراکز تجاری لوکس پیرامون این مضجع شریف قرارگرفته و این امر واقعاً مایه تعجب و تأسف است چراکه بیش از ۷۰ درصد زائرانی که به مشهدالرضا سفر میکنند متعلق به طبقات پایین و متوسط جامعه هستند و نمیتوانند در این هتلها اقامت کرده یا سوغات و خریدهای خود را از دل این مراکز تجاری لوکس خریداری کنند، بنابراین ما امروز شاهد تبعات و پیامدهای منفی این موضوع هستیم و اگر ذرهای به پیوست فرهنگی توجه میشد، این اتفاق روی نمیداد.
*ارزیابی شما از عملکرد دستگاههای مختلف در تدوین پیوست فرهنگی در شهر زیارتی مشهد چیست؟
تمامی دستگاههای متولی نظیر استانداری و شهرداری عملکرد قابل قبولی در این بخش نداشتهاند و از سوی دیگر شورای عالی انقلاب فرهنگی در این بخش وظایفی دارد اما هیچکدام بهخوبی به این بحث ورود پیدا نکردهاند. مسئولان باید این مسئله را در نظر داشته باشند که رعایت پیوست فرهنگی به یک جامعه هویت داده و رغبت مردم به پروژهها را افزایش و به همان نسبت از دوبارهکاری و صرف هزینههای اضافی برای اجرای یک پروژه میکاهد.