
با امامرضاع عهد کردم
عصر شیعه : شبکه اجتماعی «اینستاگرام» جایی برای بیان حرفهای آدمهای عادی است؛ آدمهایی که آزادانه افکار و عقایدشان را بهدنبال کنندههایشان نشان میدهند.
منصوره معتمدي يكي از همين آدمهاست، با شكل زندگي و انتخابهاي خاص خودش. او يك دختر عكاس ايراني است كه به واسطه ازدواج با همسر اروپايياش حالا يكي از شهروندان كشور بوسني بهحساب ميآيد. با اين حال شكل زندگي در اروپا تأثيري بر عقايد اين دختر ايراني نداشته و او با حجاب كامل در ميان مردمي كه چندان مقيد به حجاب نيستند زندگي ميكند. با او درباره شكل آشنايي با «ياسكو مردان» همسر بوسنيايياش و البته منطقي كه او را در حفظ حجابش در اروپا مصمم كرده صحبت كردهايم.
- قبل از هر چيز درباره نحوه آشنايي با همسر اروپاييتان صحبت كنيد.
همسر من آقاي «ياسكو مردان» بوسنيايي هستند و نحوه آشنايي ما به 22بهمن سال گذشته برميگردد. او به مناسبت جشن پيروزي انقلاب اسلامي با يك گروه عكاسي كه از اسلوواني و بوسني به ايران اعزام شده بودند، به كشور ما سفر كرده بود و ما با هم در خانه عكاسان ايران آشنا شديم. ياسكو مسلمان بود و در همان برخورد اول جذب نوع پوشش و حجاب كامل من شد. جالب اينكه همين مسئله باب آشنايي ما را باز كرد و او از من درخواست ازدواج كرد. گروهي كه با همسرم به ايران آمده بودند اكثرا مسيحي بودند و تنها تعدادي از آنها مسلمان بودند كه همسر من هم يكي از مسلمانهاي جمع بود. البته من در ابتدا نميدانستم كه ياسكو مسلمان است اما آقايي كه مهمانها را معرفي ميكرد به مسلمان بودن همسرم اشاره كرد و من متوجه شدم او مسلمان است و همين مسئله باعث شد تا ما بيشتر با هم صحبت كنيم.
- با وجود اينكه همسرتان قبل از آشنايي با شما مسلمان بودند چه چيزي در نوع پوشش شما برايشان جالب بود؟
در بوسني اكثر مردم مسلمان هستند اما در رعايت حجاب خيلي مقيد نيستند. با توجه به اين ميزان آزادي كه او پيش از اين در كشورش ديده بود، چادر سر كردن من و اينكه من حجاب كامل يك زن مسلمان را انتخاب كرده بودم برايش جالب و البته مهم بود.
- ازآشنايي تا ازدواجتان چقدر طول كشيد؟
تقريبا زمان زيادي طول نكشيد. جالب اينكه به شكل عجيبي از زمان نخستين برخورد به نوعي، ارتباط قلبي بينمان برقرار شد. در كل فكر نميكنم اين آشنايي ابتدايي حتي يكماه هم بيشتر طول كشيده باشد و خيلي زود مقدمات آشنايي خانوادگي و ازدواج ما فراهم شد.
- مراسم ازدواجتان به چه شكلي انجام شد؟
من هميشه دوست داشتم هر زماني كه ازدواج كردم مراسم عقدم در حرم امامرضا(ع) برگزار شود، به همين دليل وقتي همسرم در جريان اين علاقه من قرار گرفت براي مراسم عقد به ايران آمد و ما به مشهد رفتيم.
- با توجه به خارجي بودن همسرتان شكل عقدتان در مشهد براي حاضرين جالب نبود؟
اتفاقا اين مسئله براي روحانيوني كه خطبههاي عقد زوجها را ميخوانند خيلي جالب بود؛ چون اكثر كساني كه براي عقد ميآمدند مشهدي بودند ولي اينكه يك نفر از خارج از كشور براي مراسم عقدش به مشهد آمده بود براي همه خيلي جالب بود.
- و اين خاطره سفر به مشهد و ازدواج در حرم مطهر امامرضا(ع) چقدر براي همسر شما بهياد ماندني شد؟
همسر من براي نخستين بار به مشهد سفر ميكرد. آنجا يكسري تشريفات را كه معمولا براي خارجيها انجام ميشود پشت سر گذاشتيم. مصاحبههايي شد و پس از آن با غذاي حضرتي از ما پذيرايي شد. مجموعه اينها باعث شد تا همسرم بهشدت تحتتأثير سفرش به مشهد و زيارت امامرضا(ع) قرار بگيرد و هميشه در خاطراتش از اين سفر بهعنوان يكي از بهترين سفرهاي عمرش ياد كند.
- در بوسني هم مراسمي براي ازدواجتان برگزار كرديد؟
خير. مراسم خاصي نداشتيم. فقط برايم مهم بود كه عقدم در حرم امامرضا(ع) برگزار شود كه با خواست خدا و تلاشي كه در اين زمينه كردم اين اتفاق رقم خورد. با اين حال مراسم ديگري نداشتيم و وقتي به بوسني رفتيم در حد آشنايي با بستگان و اقوام، مهماني كوچكي گرفته شد و من با اقوام همسرم آشنا شدم.
- اين روزها در ايران خيليها با تشريفات و هزينههاي گزاف، مراسم عروسي خودشان را برگزار ميكنند. اين مراسم بهطور معمول در بوسني به چه شكلي برگزار ميشود؟
اينجا تشريفات خاصي براي مراسمشان ندارند. اتفاقا من در يك مراسم ازدواج شركت كردم كه عروس و داماد به مسجد رفتند و آنجا عقد كردند و پس از آن با چند نفر از اقوام درجه يك به رستوران رفتند و شامي با هم خوردند و همين مراسم ازدواجشان بود. من نميدانم در ساير مناطق بوسني عروسيها چطور برگزار ميشود اما براساس شنيدههايم و مراسمي كه در سارايوو مهمان بودم، عروسيها برخلاف ايران تشريفات خاصي ندارد و خيلي ساده برگزار ميشود. جالب اينكه كاروانهاي عروسي در روز به خيابان ميروند و مراسم در ساعات اوليه شب به پايان ميرسد اما واقعا آرايشگاههاي گرانقيمت و لباس عروسهاي مجلل، خاص ايران است و من تا به حال چنين تشريفاتي را در بوسني نديدهام. در كل، اينكه مسلمانان در يك كشور اروپايي به اين شكل در مسجد عقد ميكنند و مراسمشان را ساده برگزار ميكنند برايم خيلي جالب است، با اين حال مراسم ازدواج خودمان كه در حرم مطهر امامرضا(ع) برگزار شد شيرينترين مراسمي است كه تا به حال ديدهام.
- سبك زندگي و فرهنگ مردم بوسني چه شباهتهايي با سبك زندگي مردم ايران دارد؟
نوع اهميت دادن به خانواده و رفتوآمدهاي خانوادگي شباهت زيادي به ايرانيها دارد؛ هر چند اين رفتوآمدها در تهران خيلي كمرنگتر شده و شايد اين فرهنگ در شهرستانها بيشتر باشد. اين فرهنگ خانوادهدوستي مردم بوسني من را خيلي ياد ايرانيها مياندازد و احساس ميكنم كه از اين بابت فرهنگ 2 كشور شبيه به هم باشد. اهالي بوسني بهخصوص زنها دورهميهاي خاص دارند اما خيلي مقيد به مهماني به صرف ناهار و شام نيستند. آنها عصرها به صرف قهوه و شيريني، زياد دور هم جمع ميشوند و صحبت ميكنند.
- جالبترين چيزي كه تا به حال در بوسني نظرتان را جلب كرده چه چيزي است؟
يكي از جالبترين مسائلي كه واقعا نظر من را بهخودش جلب كرده اين است كه در بوسني زنها خيلي كار ميكنند. در تمام فروشگاهها، بانكها و ادارات، كاركنان زن هستند و حتي كساني كه در عوارضي جادهها كار ميكنند خانمها هستند. در خيلي جاها شايد اصلا كارمند مرد نبينيد و تعداد زنها اصلا قابل مقايسه با مردها نيست. اين نقش پررنگ زنها در جامعه بوسني براي من خيلي جالب است.
- فضاي مذهبي و عقيدتي در بوسني به چه شكلي است؟
از نظر مذهبي اينجا بيشتر اهل سنت هستند و به باورهاي مذهبيشان خيلي مقيد و پايبند. يكي از نكات جالب در بوسني اين است كه نمازهاي جمعه در مساجد برگزار ميشود و جمع كثيري از مردان يا بهعبارتي ميتوان گفت تقريبا همه آنها به نمازجمعه ميروند و در اين جمع تعداد بيشماري از جوانان مثل يك فريضه واجب به نمازجمعه نگاه ميكنند. نكته جالب ديگر در اهميت به فرايض مذهبي اين است كه اينجا بهشدت به نماز اول وقت اهميت ميدهند. اگر در زمان اذان در خيابانهاي بوسني قدمبزنيد قطعا با شمار زيادي از افراد روبهرو ميشويد كه وقت نماز به سوي مسجدها ميروند و حتي خانمهايي كه چندان به حجاب اهميت نميدهند نزديك مسجد پوششان را درست ميكنند يا روسريهايشان را از كيفهايشان درآورده و سر ميكنند و براي اقامه نماز به مسجد ميروند.
- چگونه است كه زنان بوسني خيلي به حجاب عقيدهاي ندارند اما تا اين حد به نماز اهميت ميدهند؟
بين زنان بوسني حجاب و پوشش كامل اسلامي چندان جا نيفتاده و در اين كشور خانمهاي زيادي را با پوشش و حجاب كامل نميبينيم اما همين افراد بهشدت به نمازخواندن پايبند و در رعايت آداب و معاشرتهايي كه مورد پسند دين اسلام است بسيار مقيد هستند.
- رفتار آنها با خانمهاي محجبهاي مثل شما چطور است؟
آنها با خانمهاي محجبه رفتار خيلي خوبي دارند و بهشدت براي خانمهاي با پوشش اسلامي احترام قائل هستند. اما يك مرام و مسلك جالب بين محجبههاي بوسني رواج دارد و آن هم اينكه وقتي در خيابان يا اماكن مختلف با يكديگر روبهرو ميشوند بدون اينكه همديگر را بشناسند با هم سلام و عليك و خوش و بش ميكنند. حتي رفتار آنها با مني كه خارجي هستم و شايد حجابم خيلي متفاوت با آنها باشد هميشه توأم با احترام بوده. در كل ميخواهم بگويم بر عكس خيلي از كشورها كه متأسفانه به افراد محجبه احترام زيادي گذاشته نميشود برخورد مردم بوسني، حتي بيحجابها، با خانمهاي محجبه بسيارعالي است.
- بعد از ورود به بوسني كه يك كشور اروپايي و آزاد است هيچ وقت وسوسه نشديد چادرتان را كنار بگذاريد و يا حداقل پوشش سبكتري نسبت به چادر را انتخاب كنيد؟
من حجاب را با تمام وجود فهميده و عميقا فلسفه آن را درك كردهام بنابراين ديگر برايم فرقي نميكند كه كجا زندگي ميكنم و بقيه چه پوششي دارند. براي كسي كه نسبت به انتخابش مطمئن است، هيچ فرقي نميكند كه در آمريكا، اروپا، ايران يا هر جاي ديگري زندگي كند. حجاب براي من كاملا تعريف شده است. ارزشهاي حجاب براي من مشخص شده و در حال حاضر با پوشش چادرم كه كاملترين حجاب در دين اسلام است مأنوس شدهام. خيلي مواقع در شبكههاي مجازي و گروههاي مختلفي كه عضو آن هستم مطالبي در مخالفت با حجاب ميبينم و وقتي كمي در بحثهايشان دقيق ميشوم متوجه ميشوم كه اين افراد هيچ دركي از حجاب ندارند و به ارزش و فلسفه واقعي حجاب پي نبردهاند. آنها حجاب را زوري بالاي سرشان ميبينند و براي همين ميخواهند به هر نحوي كه شده با آن مبارزه كنند، به همين دليل وظيفه خود مبني بر حفظ حجاب را گردن نگاه بد مردان مياندازند درصورتي كه در فلسفه حجاب به هيچ وجه چنين ديدگاهي درست نيست.
- احتمالا بايد در زندگيتان با چالشي در مورد حجاب روبهرو شده باشيد كه در نهايت به چنين درك عميقي در مورد حجاب رسيدهايد. خودتان وجود اين چالش را قبول داريد؟
دقيقا همينطور است. من هم در اين زمينه با چالشي روبهرو شدم و بعد با خودم عهد كردم كه تا پايان عمرم حجاب چادرم را با هيچچيز ديگري عوض نكنم. من از زماني كه به سن تكليف رسيدم هميشه چادري بودم اما در ابتداي سنين جواني كه تازه وارد محيط كار شده بودم مدتي احساس كردم كه چادر دست و پايم را ميبندد و به همين دليل چادرم را كنار گذاشتم. با اين حال حجابم بدون چادر هم كامل بود و هميشه در پوششم از مانتوهاي گشاد و بلند استفاده ميكردم و روسريام ذرهاي عقب نميرفت. با اين حال هر بار يك خانم چادري را ميديدم در قلبم احساس عذاب وجدان كرده و احساس ميكردم با كنار گذاشتن چادرم كار اشتباهي انجام دادهام.
- مهمترين نكتهاي كه در قلبتان نسبت به فلسفه حجاب درك كردهايد چيست؟
در تمام تفسيرهاي حجاب، ما در نهايت به يك نكته مهم ميرسيم و آن محبوبيت و باارزش بودن زن در ميان خلقتهاي خداوند است. خدا اگر به ما زنها دستور حجاب داده براي حفظ شأن و عفتمان است و اين حجاب باعث ميشود تا از گزند خيلي از آسيبها دور بمانيم. خداوند به هيچ وجه با حجاب قصد محدودكردن زن را نداشته و اگر در نهايت به اين نتيجه برسيم كه حجاب به هيچ وجه عامل محدوديت ما نيست آن وقت پذيرش آن برايمان بسيار ساده و حتي دوستداشتني ميشود. در خلقت انسان، خدا نگاه خاصي به زن داشته و قطعا توجه خداوند به جنس زن بسيار خاصتر و لطيفتر است. به همين دليل در جوامعي كه از نظر فرهنگي در سطح پايينتري قرار دارند گاهي به اشتباه زن را جنس ضعيف تلقي ميكنند، درحاليكه در نگاه اسلام، زن به هيچ وجه ضعيف نيست بلكه بسيار خاص، لطيف و حساس است. ما اگر به اين نگاه خاص و ارزش والاي خودمان پي ببريم آن وقت بدون هيچ زور و اجباري در پي محافظت از آن برميآييم. من سالهاست كه به اين باور رسيدهام اما نكته اصلي اين است كه با گذشت زمان من بر باور و اعتقادم مصممتر شدهام و سعي ميكنم روزبهروز اين باور را در خودم قويتر كنم. من در بوسني يا كشور خودمان با خانمهايي با پوشش نامناسب روبهرو ميشوم و دلم براي آنها ميسوزد و دوست دارم به زباني اين حس و باورم درباره حجاب را به آنها برسانم ولي در نهايت ميبينم كه انتقال اين درك با يك صحبت كوتاه حاصل نميشود؛ بنابراين در دلم حسرت ميخورم و ميگويم كه اي كاش اين افراد قدر و ارزش خودشان را بدانند و آنقدر داراييهاي باارزش خودشان را راحت در اختيار نگاههاي ديگران نگذارند.
- خيلي از مخالفان حجاب، اجبار حجاب در كشورهاي اسلامي مثل ايران را عاملي براي حساسيت و تحريك بيشتر مردان براي فساد در خفا ميدانند. نظر شما بهعنوان بانوي محجبهاي كه در خارج از ايران زندگي ميكنيد در اينباره چيست؟
من بارها با اين بحث روبهرو شدهام كه چون در ايران حجاب اجباري بوده برخي از مردها حريصتر شدهاند. من اين مسئله را با همسرم درميان گذاشتم و به او گفتم تو از اول در كشوري متولد شده و زندگي كردهاي كه همهچيز آزاد بوده است و از او پرسيدم آيا براي تو فرق ميكند زني محجبه يا بيحجاب باشد؟! همسرم به من اينطور پاسخ داد كه مردها بهصورت طبيعي به جنس مخالف گرايش دارند و زني كه پوشش نامناسبي داشته باشد حتي باعث لغزش و تحريك سالمترين مردها ميشود و اين هيچ ارتباطي به اجبار حجاب يا آزادي آن در كشورهاي مختلف ندارد. تمايل مردان به جذب جنس مخالف يك غريزه طبيعي است كه خداوند در وجود آنها قرار داده است و به همين دليل ما زنها بايد در هر كجاي دنيا فارغ از محدوديتهاي جغرافيايي و اجبارها بهصورت خودجوش در زمينه حفظ آن تلاش كنيم.
- تا به حال تلاش كردهايد كسي را به حجاب علاقهمند كنيد؟
من بيشتر تلاش ميكنم با عملم اين كار را انجام دهم. گاهي از شكل و نوع بيان، برداشتهاي مختلفي ميشود اما رفتارها تأثيرگذاري بيشتري دارند؛ مثلا هميشه سعي ميكنم عكسها و تصاوير زيبايي از حجاب در صفحه اينستاگرامام بگذارم و به اين شكل ديگران را به حجاب علاقهمند كنم. شخصا فكر ميكنم استفاده از هنرهايي مثل عكاسي و نويسندگي تأثير بيشتري داشته باشد تا اينكه مستقيما به كسي بگوييم اين حجابي كه شما داريد كامل نيست و شكل درست اين است. اما خب، دوستاني داشتهام كه تحتتأثير حجاب چادر من قرار گرفته و چادري شدهاند. زماني كه من در ايران بودم و شغلم عكاسي خبري بود خيلي از دوستانم ميگفتند چطور ممكن است يك عكاس با چادر بتواند راحت عكاسي كند و وقتي ميديدند من بدون هيچ مشكلي با پوششم عكاسي ميكنم آنها هم به چادر علاقهمند شده و چادري شدند.
- در بوسني هم سعي كردهايد با رفتارتان چنين كاري بكنيد؟
من اغلب بهدنبال اين هستم تا سؤال را در ذهن مخاطبانم ايجاد كنم و آنها را بهدنبال پاسخ اين سؤال بفرستم؛ مثلا از بستگان همسرم، افراد زيادي دنبالكننده صفحه اينستاگرامام هستند، به همين دليل در مناسبتهاي مذهبي مثل ولادتها يا شهادتها عكسهاي مرتبط با اين مناسبتها را منتشر ميكنم يا اينكه در مناسبتي مثل نيمهشعبان و ولادت امامزمان(عج) براي برخي از دوستان و آشنايان پيام تبريك ميفرستم. اين در حالي است كه مردم بوسني اغلب اهل سنت هستند و حتي ائمه معصومين را نميشناسند. با اين حال اين پيام من در ذهن آنها سؤال ايجاد ميكند و باعث ميشود آنها در مورد امام زمان (عج) پرس و جو كنند چون او را نميشناسند. جالب اينكه همسرم به من ميگفت فردي كه تو اين پيام را برايش ميفرستي اصلا امامزمان(عج) را نميشناسد اما من به او ميگفتم: ايرادي ندارد بگذار برايش سؤال بهوجود بيايد و در اينباره از ما يا شيعه ديگري بپرسد كه اين كسي كه تولدش را به من تبريك ميگويند چهكسي است؟
- تا به حال شده از بين خانمهاي اروپايي كسي از شما در مورد حجاب و پوششتان سؤال كند؟
من مدت زمان زيادي نيست كه در بوسني زندگي ميكنم. شايد يك سال و حتي كمتر. البته نه اينكه به اين مسئله علاقه نداشته باشم ، قصد اين را دارم كه اگر خدا بخواهد تلاشهايي در زمينه حجاب و بهخصوص مذهب شيعه انجام دهم. اينجا اكثر مردم مسلمان هستند اما تعداد مسلمانان شيعه بين آنها كم است.ايران در زمان جنگ بوسني كمك زيادي به اين كشور كرد اما متأسفانه پس از جنگ كه اوج نياز اين كشور به كمكهاي فرهنگي بود بوسني را به حال خود رها كرد.
- اين كمكاري فرهنگي را بيشتر در چه زمينهاي ميبينيد؟
در حال حاضر وهابيت بهشدت در بوسني فعال است، بهخصوص اينكه شمار زيادي از مبلغان وهابي از عربستان به بوسني آمدهاند و با تبليغ وهابيت و كوبيدن مذهب شيعه در اين زمينه فعاليت ميكنند، به همين دليل فكر ميكنم اگر ايران پس از جنگ در اين زمينه فعاليت بيشتري در بوسني انجام ميداد، وهابيت تا اينحد در بوسني رشد نميكرد.
- پس با وجود فعاليت وهابيت، شيعيان بوسني بايد درگير محدوديتهاي زيادي باشند؟
بله. متأسفانه اينجا تعداد شيعيان بسيار كم است. همين باعث شده تا شيعيان با محدوديتهايي روبهرو باشند؛ مثلا در ايام محرم مراسم عزاداري در خفا و در تعداد محدودي از حسينيهها برگزار ميشود و فقط شيعيان بهصورت مخفيانه ميدانند كه در فلان روز و فلان ساعت، در حسينيه بهخصوصي مراسم برگزار ميشود. شيعيان بوسني به هيچوجه اجازه نصب پرچم با نام ائمهاطهار را ندارند و حتي وقتي من عكس تعدادي از بچههاي بوسنيايي در حسينيه را در اينستاگرامام منتشر كردم، خانوادههايشان از من خواستند كه فورا عكسها را پاك كنم تا مبادا خطري از سوي وهابيون برايشان بهوجود بيايد. در مقابل اما عربستان با ساخت مساجد و كتابخانههاي بزرگ در بوسني براي وهابيت تبليغ ميكند و بهطور رايگان كتابهايي براي تبليغ وهابيت در اختيار مردم بوسني ميگذارد. بنابراين با تمام وجود از خدا ميخواهم به من قدرتي بدهد تا بتوانم مذهب شيعه را از زير فشار وهابيت در بوسني نجات دهم.
- ياسكو مردان: زن محجبه، جواهري گرانبها در قلب همسرش است
ياسكو مردان، همسر بوسنيايي منصوره معتمدي، دختر محجبه ايراني، وقتي نخستين بار براي تهيه گزارش از مراسم 22بهمن وارد ايران شد، باور نداشت كه شايد با ورودش به ايران سرنوشت زندگياش تا اين حد تغيير كند. او در مقابل درخواست ازدواجش با منصوره معتمدي با يك درخواست عجيب و جالب روبهرو شد؛ اينكه بايد حداقل 5 نفر را جذب مذهب شيعه كند. ياسكو اين درخواست را پذيرفت و حالا تلاشهاي زيادي در زمينه آشنايي هموطنانش با مذهب شيعه انجام داده است. او در مورد پوشش چادر همسر ايرانياش ميگويد: «در دورهاي كه زنان در بسياري از نقاط دنيا از پوشش كامل اسلامي فاصله گرفتهاند و تقريبا بهصورت نيمه عريان در مجامع حاضر ميشوند، پوشش همسرم برايم بسيار باارزش و گرانبهاست.
زني كه پوشش حجاب را براي محافظت از خودش انتخاب ميكند، نهتنها در نگاه مردان غريبه با احترام ويژهاي ديده ميشود بلكه در نگاه همسرش هم حكم جواهر باارزشي را دارد كه تنها متعلق بهخود او است و سرمايه خاص زندگياش محسوب ميشود».
ياسكو مردان همچنين با اشاره به دين اسلام و مذهب شيعه توضيح ميدهد:« فردي كه شناختي از اسلام و بهخصوص مذهب شيعه نداشته باشد، مانند كسي است كه درعالم بيكران آفرينش گم شده و با بسياري از راز و رمزهاي خلقت فاصله دارد و زماني كه با مذهب شيعه آشنا ميشود تازه درمييابد كه تاكنون در قصر بزرگي حضور داشته و تنها از يك اتاق آن استفاده كرده است».
مردان در پايان تأكيد ميكند: «تاكنون مطالعات زيادي در زمينه مذهب شيعه داشتهام و سعي ميكنم در دورهاي كه وهابيت در تلاش است چهره شيعه و حتي اسلام را مخدوش كند به هموطنانم مذهب ناب شيعه را معرفي كنم».