
شاد کردن مردم هنر است
این روزها شادی و شاد کردن دیگران از موضوعاتی است که رقابتی را بین افراد مختلف در شرایط و موقعیتهای گوناگون برقرار کرده. نمود عینی آن را در برنامههای صداوسیما و شبکههای مجازی شاهد هستیم. برخی معتقدند با برگزاری استندآپ کمدی و برنامههایی از این دست در مسیر شادیآفرینی برای مردم و به تعبیری «ادخال سرور» گام بر میدارند، اما اینکه این حرکت چقدر توانسته و میتواند مسیر شادیآفرینی را به معنای حقیقی محقق کند خود جای تأمل دارد.
برای بررسی و رسیدن به این مهم و تحقق هدف «ادخال سرور» شاید مهمترین مرحله، شناخت شادی است. شادی یکی از حالتهای درونی انسان بوده که نمود بیرونی آن قابل رؤیت است. این حالت را میتوان نتیجه رسیدن به اهداف و یا آرزوها دانست، پس وقتی حس پیروزی و رضایتمندی در فردی ایجاد شود، شادی ظهور پیدا میکند و هنگامی که انسان به هدف خود نمیرسد یا در برابر آرزوهای خود موانعی میبیند، حالت غم و اندوه بر او حاصل میشود.
"حجتالاسلام علی سرلک" در گفتوگو با "تبیان" در تعریف شادی این نظر را تأیید کرده و گفت: شادی عبارت است از هیجانی که در مسیر رسیدن انسان به هدفش به وجود میآید. یعنی اینکه انسان هدفمند و تلاشگر استحقاق این را دارد که شادی را تجربه کند. آدمهایی که به سمت کمال و افقهای بلند و به سمت آرمانهایشان هدفگیری کرده و امکاناتشان را به میدان میآورند، این آدمها بهواقع یک شادی اصیل را تجربه میکنند.
وی با بیان مثالی بحث را اینگونه ادامه داد: اگر طرفداران یک تیم فوتبال بعد از اینکه تیم محبوبشان گل میزند خوشحالی میکنند، نتیجه همین تعبیر از تعریف شادی است که آنها فکر میکنند در حال نزدیک شدن به هدفشان هستند و تیم محبوبشان در ردهبندی جدول شرایط مطلوبتری را کسب میکند.
پس در شادی واقعی دو عنصر وجود دارد یک «هدفمندی» و دیگری «تلاش برای دستیابی به هدف». البته به اندازهای که هدفها اشتباه انتخاب شوند و یا تلاشها دقیق انجام نشوند، شادیها جنس حقیقی خود را از دست داده و از جنس الکیخوشها شده، در نتیجه از مسیر اصلی خود خارج به شکل غیراستاندارد و غیر اصیل تبدیل میشود.
رمزی برای رشد و موفقیت
سرلک در بیان ارتباط بین کلیدواژه «ادخال سرور» و بهجت آفرینی برای دیگران با بهجت و موفقیت خود انسانها ادامه داد: اگر معنای شادی را درست درک کردیم آنوقت است که میتوانیم بگوییم تلاش ما برای اینکه بتوانیم دیگران را برای حرکت به سوی اهداف و موفقیت، شاد و امیدوار کرده بهطوریکه با نشاط به سمت هدفهای بلند گام بردارند و مشکلات، سختیها، درگیریها و موانع آنها را از حرکت منصرف نکند، دقیقاً به معنای پویا کردن جامعه جزو آن اتفاقاتی است که تحت کلیدواژه ادخال سرور در قلوب دیگران، خود ما را بهنوعی به بهجت و موفقیت نزدیک میکند.
این که در روایات داریم مؤمن "بشره فی وجهه و حزنه فی قلبه" شادیاش در چهره و اگر غمی دارد آن غم در نهانخانه دلش است، بدینجهت بوده که انسانها از رهگذر مواجهه با یکدیگر باید به احساس امید، حرکت، پویایی و تلاش دست یابند و این یکی از بهترین و موثرترین تصمیماتی است که ما میتوانیم برای رشد خودمان و حرکت دیگران انجام دهیم.
خندههایی تلختر از گریه
سرلک در رابطه با کسانی که عهدهدار ادخال سرور در جامعه هستند گفت: با تعریفی که از شادی ارائه دادم، مشخص میشود بعضی از رفتارهایی که شادیهای لحظهای را به همراه دارد نه تنها شادی نبوده، بلکه ضد شادی هستند. بعضی از استندآپ کمدینها و برنامههایی که به اسم شادی و خنده در فضای رسانه و شبکههای مجازی منعکس میشود، برای خنداندن، سرمایهای جز گریاندن و به گریه انداختن و آسیب به ارزشها، فرهنگها، اخلاق و خانواده ندارد.
اینگونه روشها درست شبیه این میمانند که شما به جای اینکه به ورزشکاری برای موفق شدن و بر سکوی پیشرفت ایستادن تمرینهای گوناگون را پیشنهاد دهید، به او مواد نیروزا داده تا دوپینگ کند. اگرچه او با مصرف این مواد به سکوی اول هم برسد، اما همه میدانیم با این روش هم جسمش آسیب میخورد و هم اینکه در درازمدت این مدال و سکو از او گرفته شده و آبرویش رفته و به محرومیت اجتماعی میرسد.
اینکه شاعر میفرماید: خنده تلخ من از گریه غمانگیزتر است/ کارم از گریه گذشته که به آن میخندم، مصداق اینگونه رفتارها است.
هر رفتاری شادیآور نیست
با توجه به نظر کارشناسان و محققان، به این نکته باید توجه کرد، هر چیزی که بهعنوان شادی در جامعه مطرح و منعکس میشود، شادی نیست. بهطور مثال مصرف مواد مخدر و یا مشروبات الکلی که سرخوشیهای کوتاهمدتی را به همراه دارند، شادی نیست؛ چراکه در طول زمان، میبینیم که این افراد به آسیبهای جسمی بزرگ، روحی، اجتماعی و اخلاقی دچار میشوند.
متون دینی و روایی ما پیشنهاداتی را برای چگونه شاد کردن دیگران و به عبارتی ادخال السرور معرفی میکنند که وقتی با دقت به آنها توجه کنیم به نکات درخور توجهی مواجه می شویم.
در روایتی از امام صادق (ع) آمده که حضرت پس از بیان ارزش والای شاد کردن دل مؤمن، سه راهکار برای آن ذکر میکنند؛ «إِدْخَالُ السُّرُورِ عَلَی الْمُؤْمِنِ إِشْبَاعُ جَوْعَتِهِ أَوْ تَنْفِیسُ کُرْبَتِهِ أَوْ قَضَاءُ دَیْنِهِ»: حضرت رفع گرسنگی، غمزدایی از چهره مؤمن و ادای بدهی او را از راههای مسرور کردن مؤمن معرفی میکنند. (1)
در روایتی دیگر داریم که امام صادق (ع) در نامهای به حاکم وقت اهواز و فارس و برخی از زیردستانش نوشتند: برادرت را خوشحال کن تا خدا تو را خوشحال کند. وقتی نامه به دست حاکم رسید بیست هزار درهم از مالیات را به آورنده نامه برگرداند. دستور داد تا به او مرکب و کنیز و غلام دهند؛ خانهاش را فرش کنند و هر مشکلی که در زندگی دارد برطرف کنند. پسازآنکه تمام این امور به نحو احسن انجام شد آن مرد نزد امام صادق (ع) برگشت و جریان را تعریف کرد. حضرت به او فرمود حاکم با خوشحال کردن تو خدا و رسولش را خوشحال کرد. (2)
شادکردن مردم هنر است
سرلک در تبیین روایت امام صادق (ع) در معرفی راههای شاد کردن مردم، با اشاره به لایهها و مراحل شادی به آیهای از قرآن کریم اشاره کرد و گفت: شاد کردن مردم به معنای واقعی از هنرها و توفیقاتی است که هرکسی این هنر و توفیق را ندارد. قرآن کریم میفرماید؛ «قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذَٰلِكَ فَلْیَفْرَحُوا»(3). در حقیقت کسی، هم خود به شادی نزدیک میشود و هم میتواند دیگران را شاد کند که فضل، رحمت و لطف خداوند را باور کرده و بر اساس این فضل و رحمت گرسنهای را سیر میکند، برهنهای را میپوشاند. چنین فردی با غمخوار مظلومان بودن، در حقیقت روح خود را با شادی حقیقی آبیاری میکند.
کسی به فضل و رحمت خدا اطمینان حاصل میکند و از این واسطه جوان دمبختی را سروسامان میدهد، جهیزیه عروس گرفتاری را تهیه میکند، هزینه بیماری ناتوان را متقبل میشود، چنین انسانی به معنای واقعی عمق و حقیقت شادی را اول خودش درک کرده و توانسته این حقیقت شادی را برای دیگران به وجود آورد.
پی نوشت:
1- الکافی، ج 2، ص 192
2- وسائلالشیعه، ج 16، ص 353
3- سوره یونس، آیه 58