( 4.7 امتیاز از 1356 )

عصر شیعه ـ با شعله ور شدن انقلابهاي عربي كه از تونس شروع و به مصر كشيده شد و در ادامه اين انقلابها در ليبي و يمن و سپس بحرين و بقيه كشورها، ملتها و متفكران دنياي عرب و همچنين علماي كشورهاي اسلامي را به شگفتي و التهاب وا داشت. ولي ما شاهد كاهش انگيزه مردم در مورد بحرين هستيم عليرغم اينكه مشابه انقلابهاي ديگر مي‌باشد و متاسفانه ثابت شد كه اين معيارها تغییر یافته و دچار اختلال گشت. اين موضوع را با عالم و انديشمند بزرگ دكتر احمد السائح در ميان گذاشتيم و شرح اين گفتگو را مي‌خوانيد:

س) تحليل شما در مورد انقلابهایي كه در كشورهاي عربي رخ مي‌دهد و برتمامی این كشورها سايه انداخته است چيست؟
ج) دكتر احمد السائح گفت: به نظرم بر علیه دنياي اسلام توطئه‌اي چيده شده است و اين توطئه به صورتهاي مختلفي است مانند تضییع آرمانهای امت اسلامي و زير پاگذاشتن اراده كشورها و ملتها به نفع آمريكا و اهميت ندادن به پيشرفتهاي ملي و ايستادن در برابر عزم ملتها و در مقابله با صهيونيستها و آمريكايها مخصوصا تجاوز آنها به ثروتهاي امت اسلامي و اشغال كشورهاي اسلامي مسائلي است كه ملتها را به تحرك واداشت و علت اصلي سرگيري اين انقلابها بود اضافه بر آن سردمداران عرب، خاضع و تابع آمريكا و غرب شدند و غرب سعي مي‌كند ازاين اختلافها سوءاستفاده کرده و كانونهاي بحران در داخل امت اسلامي ايجاد كند و نمونه آن وارد كردن كشور اتيوپي براي ساختن سد براي جلوگیری از آبرسانی به مصر بود. بدون شك در امت اسلامي يك نوع بيداري و آگاهي بوجود آمده است .ولي غرب از انقلابهايی که ملت‌هاي عربي با آن روبرو هستند به نفع خود سوء استفاده كرد و آن بيداري و آگاهي را از ملتهاي اسلامي دزديد، پس بايد به اين توطئه‌ها كه در تاريكي چيده مي‌شود توجه كنيم چون در حالي كه ما مشغول اصلاح اوضاع داخلي خودمان هستيم غربيها به فريب ما مشغول هستند و همه توطئه‌هايشان را بر عليه منطقه اجرا مي‌كنند.

س) بسياري از فتواها در مدت اخير شنيده شد كه حق راهپيمايي و بيان نظرات را از نظر شرعي، حرام برشمردند و برخي آنرا خارج از دين دانستند. نظر شما در اين مورد چيست؟
ج) اولا ما به سخنان خداوند متعال استناد مي‌كنيم كه در قرآن در سوره رعد مي‌فرمايد:" ان الله لا يغير ما بقوم حتي يغيروا ما بانفسهم" خداوند تغييري در گروهي نمي‌دهد مگر اينكه آن قوم در خود تغييري انجام دهد.
پس تغيير از خود انسا‌ن‌ها منشا مي‌گيرد و هر شخص بايد از خودش شروع كند و سپس حكم و اراده خدا مي‌آيد زيرا كه اصلاح بايد از پايه باشد كه ساختمان به درستي بالا رود پس اگر هر انساني از خانه و خانواده و خودش شروع كند، هر شخص اصلاح خواهد شد و سپس خانواده‌اش و طبيعتا كل جامعه اصلاح مي‌شود، ولی اين فتواها گمراه كننده مي‌باشد و صاحبان اين فتواها هم شناخته شده هستند زيرا آنها روحانيون درباري و مدافع دربار هستند و هيچگاه از مدافعين اسلام و مسائل روز امت اسلامي نبودند.

س)برخي تلاش دارند كه انقلاب بحرين را تحريف كرده و آن را به يك انقلاب مذهبي تبديل كنند و نشان دهند كه داراي درخواستهاي مذهبي است درحاليكه درخواستهايش مربوط به تمام ملت ونه فقط يك مذهب خاص مي باشد.بنابراين به نظرتان چرا مشخصاً اين انقلاب را اينگونه نشان ميدهند؟
ج) آنچه در بحرين رخ مي دهد چيزي بجز بيان آرزوي ملتهاي تحقیر شده نيست، زيرا ۷۰ درصد ملت بحرين شيعه هستند و علیرغم اينكه اقليت، زمام امور را بدست دارند اكثريت مردم هيچگونه درخواستهاي مذهبي نداشتند و به وضوح شعارها را ديديم كه مي گفتند: "نه تشيع نه تسنن فقط اتحاد ملي" و من كه يك فرد سني هستم به وضوح مي گويم كه در بحرين، نگرش عادلانه نيست و ما ميخواهيم فقط عدالت و منطق عدالت بر ما حكمفرمايي كند و معيارهايمان غيرعادلانه نباشد، پس هنگامي كه عصيان اكثريت برعليه مجموعه اي كوچك باشد، اين عمل در راه محقق شدن آرزوها و درخواستها مشروعشان كاملاً درست است و اسلام كاري ميكند كه انسان با عزت و كرامت و صلح و ارامش زندگي كند بنابراين تظاهركنندگان چه اشتباهي مرتكب شدند ايا براي اينكه درخواست يك زندگي با عزت و كرامت داشته باشند بايد كشته شوند آيا براي اينكه ميخواهند با آزادي زندگي كنند بايد با تانك در ميدانها انها را سرکوب كنيم و سپس آنها را به طرفداري از مذهب متهم سازيم و بگوييم انقلابشان يك انقلاب مذهبي است و نهايت درخواست هايشان اجرا كردن برنامه هاي كشورهاي خارجي است. اين واقعا ظلم است.
آنچه را كه ملت بحرين ميخواهند عزت و كرامت و آزادي است كه قرآن و اسلام هم در مورد آن صحبت كرده اند.

س: به نظر شما آنچه كه براي ملت بحرين اتفاق مي افتد یک كربلاي جديد است آنچنانكه آقاي رجب طيب اردوغان نخست وزير تركيه به آن اشاره كرد بدين معنا كه ما اكنون شاهد كربلاي ديگري هستيم؟

ج: شايد منظور نخست وزير تركيه از اين توصيف تشابه ظاهري نباشد بلكه منظور مظلوميتي است كه دو حادثه در آن تشابه دارند و با اين تعريف بايد اين حادثه را به گذشته ربط دهيم چرا كه گذشته براي عبرت گرفتن است. زيرا آنچه در بحرين اتفاق مي افتد بيانگر مظلوميت يك ملت است و آن عبارت است از آرزوهایی که ميخواهند در واقعيت محقق شوند زيرا ملت بحرين داراي يك فلسفه حياتي هستند و ميخواهند شروع به مشاركت در ساخت تمدني بهتر نمايند و امت عربي و اسلامي را به رتبه اي بالاتر، قويتر و مهمتر برسانند و ما نميخواهيم كه وضعيت را يك رويداد ساده كه به راحتي خواهد گذشت ، جلوه دهيم.
برعكس، اسلام و تمامي اديان الهي آنچه در حق تظاهركنندگان اتفاق مي افتد را نمي پذيرد زيرا اسلام هيچگاه دستور به كشتار بيگناهان نميدهد مخصوصا اگر اين تظاهرات صلح آميز باشد و به هيچ كس ضرري نرساند. چراکه این تظاهرات ناله هاي مظلومين است.

س: آيا شكوفايي انقلابهاي عربي با گرايشهاي مذهبي كه غرب تلاش به ایجاد آنها دارد مانند اختلاف بين اهل سنت و تشيع و مسيحيان و مسلمانان و استفاده از اين مسايل براي خفه كردن انقلابها تناقض دارد؟

ج: بنظرم غرب ميتواند هركاري كه بخواهد برعليه ما انجام دهد تا وقتيكه ملتها و دولتهاي عربي ضعيف باشند آنها در اين حالت ميتوانند از موضوعات بسياري مانند اختلافات مذهبي بين اهل سنت و تشيع براي مشتت كردن امت و از بين بردن پايه آنها استفاده كنند با وجود اينكه اصل هردو مذهب يكی است وآن قران و سنت پيامبر است و همچنين ايجاد فتنه مذهبي بين مسلمانان و مسيحيان همانگونه که در مصر مدتي قبل شاهد آن بودیم. اما اگر دولتها و ملتهاي عربي متوجه اين توطئه ها باشند حتما ميتوانند از اين بحرانها و توطئه هايي كه براي آنها در نظر گرفته شده است به راحتي بگذرند.

س: ارزيابي شما از دخالت كشورهاي حاشيه خليج فارس در بحرين چيست؟ و ايا اين دخالت نوعي از انواع تقويت منشور همكاري كشورهاي حاشيه خليج فارس است يا براي سركوب هر جنبش واقعي و مردمي حتي صلح آميز است؟
ج: بنظرم دخالت كشورهاي منطقه كاري غير قابل قبول از نظر شرعي است زيرا اصلاح يك مسلمان با نيروي نظامي و اشغالگري نميشود. خداوند متعال ميفرمايد: و ان طائفتان من المؤمنين اقتتلوا فأصلحوا بينهمافإن بغت احداهما علي الأخري فقاتلوا التي تبغي حتي تفئ الي امر الله فإن فائت فأصلحوا بينهما بالعدل و اقسطوا ان الله يحب المقسطين. در اينجا خداوند متعال دستور داده است كه در ابتدا با عدالت قضاوت كنيم و گناهكار و صاحب حق و ظالم و مظلوم را مشخص كنيم سپس اگر يكي از انان را ستمكار يافتيم بايد او را اصلاح كنيم كه به راه درست بازگردد و بايد او را با عقل و عدالت و نه با زور و خشونت اصلاح كنيم. پيامبر(ص) ميفرمايد: الا ادلكم علي افضل من درجة صلاة و صيام و الصدقة، قالوا بلي يا رسول الله قال اصلاح و ذات البين.
آيا ميخواهيد شما را به چيزي بهتر از نماز و روزه و صدقه راهنمايي كنم. گفتند: بله يا رسول الله، فرمود: اصلاح روابط بین دو نفر يعني اصلاح فساد در جامعه چون كه بايد دو نفر را اصلاح كنند نه اينكه طرفي را بر عليه طرف ديگر كمك كنند ولي آنچه در بحرين اتفاق مي افتد به اين صورت است كه انقلابيون مورد تهاجم قرار گرفته و بازداشت شده اند در حاليكه حق با آنان بود زيرا آنان درخواست عدالت و مساوات داشتند پس بايد در كنار دولت بحرين یا در کنار مظلوم ،آنچنان که خداوند ما را دعوت کرده است،بایستیم؟

س: انقلاب بحرين نشان داد كه شاهد رفتار يك بام و دو هوا در مقابل انقلابهاي عربي به عنوان مثال ليبي هستيم ،كه اتحاديه كشورهاي عربي و جامعه بين الملل به كمك آن شتافتند در حاليكه هيچكس به ياري صاحبان حق در بحرين نشتافت.
ج: اين بهترين دليل بر صحت آنچه هميشه گفتيم است و آن نبود معيار حقيقت وعدالت است و آنچه دنيا را فرا گرفته است زور است ونه حقيقت. براي همين آرزومنديم منطق حق همه جا را فرا گيرد و نه منطق زور يا زور حق، ومتاسفانه علماي اسلام در خواب هستند و تكيه بر رواياتي دارند كه هيچ پايه و صحتي ندارند و ميراث متراكمي كه تصوير مسلمانان را خراب كرده است،باعث ایجاد اين مشكل شده است و ما درخواست تصحيح كتابهاي تاریخی را داريم كه تصوير مسلمانان را در غرب و تصوير اسلام را بصورت كلي تصحيح نماییم. زيرا آن كتابها و روايات چيزي جز كاشتن نفرت و اختلاف بين اهل سنت و تشيع و مشغول كردن آنها به سخنان بيهوده حاشيه اي به دور از پايه هاي مشترك بين آنها و نشان دادن اختلاف و تقويت آن و دوري كامل از اشتراكات نمیباشد .زيرا كه اختلافات بين اهل سنت و تشيع اختلافاتي در فروع است و نه در اصول و درصد نزديكي بين آنها قريب به ۹۰ درصد ميباشد و اين موضوع باعث احساس سهل انگاري نسبت به آنچه در بحرين اتفاق مي افتد شد.زيرا آنچه اينجا درموردش صحبت ميشود گرايش به مذهب است نه گرايش به اسلام.

س: آيا اين درگيري در حقيقت تلاش برخي از احزاب سلفي براي تحميل يك نگرش واحد بر منطقه ميباشد؟
ج: واضح است كه امريكا و اروپا مخصوصا انگلستان، اين احزاب و وهابيت را كه امتداد غنومي باطني هستند كه دكتر علي سالم نشار در كتابش، تفسير فلسفي در اسلام ،بدان اشاره كرده است زيرا خطر اين مذاهب باطني ازخطر امريكا و اسرائيل بر امت اسلامي و عربي و يكپارچگي اش بیشتر است و استعمار آن را گسترش داده و در دل اين امت قرار داد كه آرامش را از آن بگيرد و هميشه در اضطراب و عدم استقرار قرار دهد و اسلام در واقع يك دين معتدل است و كاملا دور از تعصب و تندروي حتي در مذاهب اربعه مي باشد و در اختلافشان به خاطر اختلاف شرايط و اختلاف هر انسان با ديگري ،رحمتي وجود داشت و هنگاميكه اسلام به وجود امد براي آسان كردن امور بر مومنان بود. پس اگر به اعتدال اسلام برگرديم وهابيت يا ديگر فرقه ها نمي توانند نگرش خود يا ديگران را بر ما تحميل كنند.

س: نگرش شما در مورد آينده منطقه عربي چيست. و آيا منطقه واقعا به سمت نزديكي روابط با جمهوري اسلامي ايران و همچنين تركيه با توجه به اينكه دو الگو از مهمترين ضلعهاي مثلثي هستند كه ضلع سوم آن با وجود مصر كامل ميشود،می رود؟
ج: بي شك الگوي ايراني تاثير زيادي مخصوصا بر فرهيختگان كه داراي مطالعات و اطلاعات بسياري هستند، دارد. لذا حتما در آينده دور تاثيرگذار خواهد بود.ميدانيم كه بسياري و مخصوصا كشورهاي حاشيه خليج فارس از اين الگوي ايراني در هراسند ولي سوالي كه مطرح ميشود اين است كه آيا الگوي ايراني در ساختن كشوري قوي موفق نشده است كه بتواند در مقابل امريكا و غرب بايستد و كشورهاي عربي و اسلامي را در جنگ بر عليه صهيونيستها حمايت كند پس به الگوي ايراني و الگوي تركي با همديگر در كنار الگوي مصري كه همگان منتظر آن هستند خوشامد می گوییم،چون كه اين مثلث، نيروي بزرگی در منطقه تشکیل می دهد بطوريكه اين نيرو ميتواند بسياري از معادلات منطقه را تغيير دهد و اين همان چيزي است كه ما توقع آن را داريم و آن بازگرداندن دوباره عظمت ديرينه اسلام و كرامت و عزتمان است.

اين گفتگو را احمد السيوفي از قاهره انجام داد.

 

تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر