( 4.8 امتیاز از 1092 )

عصر شیعه ـ سيد رضي الدين علي بن موسي بن جعفر طاووس، از نوادگان امام حسن مجتبي و امام سجاد عليهم السلام در 15 محرم سال 589 هجري در شهر حله به دنيا آمد، جد هفتم ايشان، محمد بن اسحاق، كه به خاطر زيبايي و سلامتش به طاووس مشهور شده بود، از سادات بزرگوار مدينه محسوب مي شود، مادر بزرگ طاووس نيز نوه شيخ طوسي بود.

ابتداي تحصيلات سيد بن طاووس در شهر حله بود كه از محضر پدر و جد خود و رام بن ابي فراس علوم مقدماتي را آموخت. سيد با دركي قوي و هوشي سرشار قدم در راه علم نهاد و در اندك زماني از تمام همشاگردي هاي خود سبقت گرفت. وي در كشف المحجه مي گويد: «وقتي من وارد كلاس شدم آنچه را ديگران در طول چند سال آموخته بودند در يك سال آموختم و از آنها پيشي گرفتم.» او مدت دو سال و نيم به تحصيل فقه پرداخت و پس از آن خود را از استاد بي نياز ديد و بقيه كتاب فقهي عصر خويش را به تنهايي مطالعه كرد.

ابن طاووس كه از محضر استادان حله استفاده كرده بود، براي استفاده از علماي ديگر عازم شهرهاي كاظمين، بغداد، مشهد، نجف و كربلا شد.

ابن طاووس حدود 50 تاليف دارد كه بسياري از آنها در موضوعات ادعيه و زيارت است. سيد كتابخانه اي غني با حدود 1500 كتاب داشت كه در تاليف كتاب هاي خويش از آنها استفاده مي برد؛ بسياري از كتب مرجع سيد در طول زمان از بين رفته و تنها منبع اطلاعاتي ما از آنها نوشته هاي امثال سيد بن طاووس است و اين نكته ارزش تاليفات سيد را دو چندان مي كند.

سيد ابن طاووس در بين علما و مردم زمان خويش از احترام خاصي برخوردار بود، با اينكه فقيهي نام آور بود، اما شهرت اصلي وي در زهد و تقوا و عرفان است و اكثر تاليفاتش در موضوع ادعيه و زيارت مي باشد.

وي تشرفات متعددي به حضور امام زمان (عج) داشته كه معروفترين آنها شنيدن صداي دعاي حضرت ولي عصر (عج) در سرداب سامراست كه براي شيعيان خود دعا مي فرمود؛ «خدايا شيعيان ما را از شعاع نور ما و بقيه طينت ما خلق كرده اي. آنها گناهان زيادي با اتكا بر محبت به ما و ولايت ما كرده اند، اگر گناهان آنها گناهي است كه در ارتباط با تو است از آن ما بگذر، كه ما را راضي كرده اي و اگر گناهان از گناهي است كه در ارتباط با خودشان است، خودت بين آنها را اصلاح كن و از خمسي كه حق ماست به آنها بده تا راضي شوند و آنها را از آتش جهنم نجات بده و آنها را با دشمنان ما در صف خود جمع نفرما.»

همچنين امام زمان (عج) در ماجراي تشرف اسماعيل هرقلي سيد بن طاووس را پسر خود خوانده است و به اسماعيل هرقلي كه توسط ايشان شفا گرفته بود، امر كردند كه از «المستنصر»، خليفه وقت پولي قبول نكند، اما به نزد طاووس برود و از او كمك بخواهد.

سيد بن طاووس به علت علم و زهد بالايي كه داشت از طرف دولت عباسي تحت فشار بود تا پست هاي حكومتي را بپذيرد؛ اين فشارها به حدي بود كه سيد را مجبور كرد تا از بغداد به زادگاه خويش، حله مراجعت كند.

سيد در رد پيشنهادهاي وزارت و سفارت به المستنصر چنين گفت: «اگر من طبق مصلحت شما عمل كنم رابطه خويش را با خدا قطع مي نمايم و اگر طبق اوامر الهي و عدل و انصاف حركت كنم، خاندان تو و بقيه وزرا و سفرا و فرماندهان تو آن را تحمل نخواهند كرد و چنين خواهند گفت كه علي بن طاووس با اين رويه مي خواهد بگويد اگر حكومت به ما برسد اين چنين عمل مي كنيم و اين روشي است بر خلاف سيره حكمرانان قبل از تو و در واقع مردود دانستن حكومت هاي آنهاست.»

سيد به خوبي دريافته بود كه خاندان عصمت و طهارت هميشه از ورود شيعيانشان به دستگاه هاي حكومتي اكراه شديد داشته، اما زماني كه مصلحت مومنين اقتضا مي كرد و خير شيعيان را در پي داشت، اجازه پذيرفتن مناصب حكومتي را صادر كرده بودند، لذا در سال 661 براي كمك به علويان و سادات وارد دستگاه حكومتي شد و نقابت علويان را پذيرفت.

نقيب  بزرگترين شخصيت علمي و ديني سادات بود كه كليه امور مربوط به سادات را عهده دار مي شد، اين وظايف شامل قضاوت، مشاجرات، رسيدگي به مساكين و مستمندان و سرپرستي ايتام بود؛ البته سيدبن طاووس تاكيد داشت كه تنها به خاطر حفظ جان دوستان و شيعيان كه در معرض قتل و غارت مغول قرار داشتند، اين منصب را پذيرفته است؛ چنان چه در احاديث شيعه به جايگاه حساس و تاثيرگذار علما در دين اشاره شده كه «اگر نبودند علمايي كه بعد از غيبت قائم ما باقي مي مانند و به او دعوت، و به سوي او راهنمايي مي كنند و با حجت‌هاي الهي از دين دفاع مي نمايند و بندگان ضعيف خدا را از دام‌هاي ابليس و ياران او و غاصبان نجات مي دهند، احدي نمي ماند مگر آن كه از دين خود بر مي گشت.»

 

تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر