
علامه حلي زمينهساز به رسميتشناختن مذهب تشيع شد
عصر شیعه - حسن بن يوسف بن مطهر معروف به «علامه حلي» در بيست و يكم ماه محرم در سال 726 هجري قمري در شهر حله عراق دارفاني را وداع گفت.
علامه حلي در خانوادهاي با تقوا و مؤمن و اهل علم و دانش تربيت يافت، به گونهاي كه پدرش، شيخ يوسف بن مطهر از علماي نامآور و صاحبنظر در فقه شيعه و استاد علامه است و شهيد اول از پدر علامه به «امام اعظم و حجت و افضل المجتهدين» ياد ميكند.
برادر علامه، شيخ علي بن يوسف از فقيهان و نويسندگان شيعه و صاحب كتاب «العدد القويه» است، دايي وي، شيخ جعفر بن حسن بن يحيي حلي معروف به «محقق حلي» است. فرزندش، فخرالمحققين صاحب كتاب «ايضاح الفوائد في الشرح القواعد» است كه علامه به قدري به فرزندش اعتماد داشت كه به وي سفارش ميكرد همه كتابهاي ناتمامش را كامل كند.
علامه حلي در رشتههاي گوناگون علوم اسلامي تبحر خاصي داشت و داراي تأليفات بسياري است، به گونهاي كه در شمار تأليفات مانندي براي علامه نميتوان يافت. وي در همه رشتههاي عقلي و نقلي روزگار خويش صاحب نظر و محقق بود. دانشمند بزرگ ميرزا عبدالله آفندي اصفهاني در كتاب «رياض العلماء» درباره علامه چنين ميگويد: «وي در نظر علما معروف به علامه است به قسمي كه هرگاه علامه گفته شود، او به نظر ميآيد»
تأليفات علامه از كتابهاي درسي حوزههاي علميه بوده و داراي ويژگيهاي منحصري است و بزرگترين فقيهان و دانشمندان زبر دست پس از وي بر آنها شرح و حاشيه نوشتهاند. ديدگاههاي زنده و مورد توجه علامه هنوز هم سرسبز و شاداب است، به طوري كه با گذشت زمان طولاني استدلالهايش سند زنده كتابهاي فقهي است.
از كتابهاي فقهي معروف علامه ميتوان به «قواعد الاحكام»، «تحرير المسائل»، «تذكره الفقهاء»، «منتهي المطلب»، «ارشاد الاذهان» و «مختلف الشيعه» نام برد. علامه در كتاب مختلفالشيعه به بازتاب ديدگاههاي گوناگون فقيهان تاريخ فقه اماميه ميپردازد. توانايي علامه در تدريس منجر شد كه فقيهان نامآوري را به جهان اسلام تقديم كند.
علامه كه خستگي را از پاي درآورده بود و با تلاش خستگي ناپذيري خود در راه علم به موفقيتهاي چشمگير دست يافت، به گونهاي كه نقل شده است؛ در حال مسافرت و سوار بر چار پايان دست از نگارش بر نميداشت و كار پژوهش را نيز هنگام غذا خوردن رها نميكرد تا جايي كه اطرافيان لقمه در دهان وي ميگذاشتند.
وي در ميان فقيهان شيعه نخستين كسي است كه سند روايات را به چهار دسته صحيح، موثق، حسن و ضعيف تقسيم كرد و با نقل اقوال مذاهب همراه با دليل سعي كرد كه درستي انديشه و آراي شيعه را به منزله ظهور برساند، به طوري كه حق بزرگي بر شيعه اماميه دارد، زيرا وي با زبان و بيان و تدريس و تاليف خود خدمتي بسيار بزرگ به مذهب شيعه نمود.
علامه حلي با تأثير بر پادشاه مغول به نام «اولجايتو» كه پس از اسلام آوردن با 73 فرقه مواجه شده بود و مردد بين مذهب شيعه و سني بود، باعث شد در آن زمان و شرايط سخت در مناظره با علماي اهل سنت به پيروزي برسد كه در نهايت، «اولجايتو» تشيع را برگزيند.
اولجايتو بلافاصله دستور داد، در خطبههاي نماز جمعه نام پيامبرصليالله عليه وآله را همراه با اهلبيت سلامالله عليهما برده شود و از نام بردن خلفاي اول تا سوم خودداري شود و با ضرب سكه به نام ائمه معصومين اقدام نمود و با ساخت دارالسيادة به كمك و ياري سادات پرداخت و براي آنها مقرري تعيين نمود.
اين اقدام علامه سبب شد تا پايههاي مذهب تشيع مستحكمتر از گذشته شود و با آمدن دولتهاي بعدي زمينه براي به رسميت شناختن مذهب شيعه فراهم شود و شيعيان آزادانه به انجام فعاليتهاي خود بپردازند، به طوري كه ميتوان علامه را پايهگذار مذهب رسمي شيعه در ايران دانست.