
در غدیرستان طلسم شب شکست!
عصر شیعه ـ به بهانه عیدسعید غدیر خم ترانه ای از مهرداد بهار شاعر معاصر پیرامون عید غدیر را میخوانیم:
خُم آفتاب
لا فتی ، الاّ ؛ علی ، لا سیف ؛ الاّ ذوالفقار شاه مردان ست ؛ علی ، شمشیر براّ ذوالفقار
شیرحقست ؛ آیتی ؛ ا ز غیرت است دید حق را فاصله ؛ یک حیرت است
او لین یار عزیز مصطفا حضرت حیدر؛ علیّ مرتضا
هم علی حق است وهم حق با علی هو زنم ؛ یا هو ؛ زنم حق ؛ یاعلی
یا علی گوییم تا کا مل شویم در غدیر عشق صاحبدل شویم
آیه ی سبز بهارستان ؛ غدیر خُم جوشان شرابستان ؛ غدیر
رستخیز عشق را ؛ مبد أ ؛ غدیر عدل را ؛ انصا ف را ؛ منشاء غدیر
درغدیرخُم ؛ وضوی عشق بود آنچه دیدی ؛ آبروی عشق بود
در غدیرستان؛ طلسم شب شکست هم زمین هم آسمان؛ شد مستِ مست
دست در دست علی ؛ داد آفتاب نور اول ؛ برگشود از رُخ نقاب
آیه ی اکمال دین ؛ این جا، رسید آیه ای امضـاء با خون شهید
بعد من مولا علی را ؛ او شنید آب را دل ؛ در تلاطم می تپید
تا علی رخساره در این آب شست شیعه را این برکه دست ازخواب شست
گشت تفسیر صراط مستقیم شیعه معنا یافت اندر این حریم
سوره ی اکمال شهــر آفتاب نور در نور آمد ؛ اندرآب ؛ تاب
برکه جا نی ؛ تازه تر ؛ پیدا نمود شد؛ سبوی عاشقان و شد سرود
شد زمین مهمانسرای اهل راز پرده های آ سـمانی بود ؛ باز
بوترابی شد ؛ امیــر المؤمنین مؤمنان و عرشیان ناظر براین
عرشـیان نظّاره گر ، بر این وقوع خط سـیر شیعیان ، می شد شروع
کیست؟ آن قرآن ناطـق، جز علی؟! نور سـبحانی ؛ به سـیما ، مُنجـلی
آنچه خورشید است؛ می گیرد زوال غیرَ ت، ای شمسُ الشموس بیمثال
جلوهء جـنّـت ؛ ز روی ماه توست عرش اعلا ؛ جای جولانگاه توست
ای علی! ای بی کرا ن لا ینتهی روح تو وسعت نبودش انـتـها
معنی نور ا لسما و اتُ ا لعلی نز هت جنات تجری تحتها …
معنی انـّا ، عطینا ، کوثری از سماوات؛ ا لی تحت اّلثری
آن شب معراج ، در بزم وصا ل دیده هایت ، چون برآرم در خیال
قاسم الجنات تو ، شا فع ، تو یی جلوه ی حق برجهان ساطع تویی
زینبی می پروری چون شرزه شیر با حسین همراه ؛ در هر داروگیر
اندرآن هـنـگـا مه ی بحا ً بحا نور باران بود ؛ عرش کبریا
ای خدا! هر گاه ، دلتنگت شوم خیره در شکلِ*(علی علیه السلام) قشنگت می شوم
منبع» شبکه ایران