
خصوصیات دجال را بشناسیم!
عصر شیعه ـ اميرالمؤمنين(ع) ميفرمايد: «او چشم راست ندارد و چشم ديگرش در پيشاني اوست و مانند ستاره صبح ميدرخشد. چيزي در چشم اوست كه گويي آميخته با خون است. وي در يك قحطي سخت ميآيد و بر الاغ سفيدي سوار است...»1
ترمينولوژي روايات
بزرگترين مشخصّه دجّال كه در روايت اميرالمؤمنين(ع) به آن اشاره شده است، داشتن يك چشم چپ است. با اوّلين نگاه به آرم رسمي سازمان فراماسونري، ميتوانيد اين چشم چپ را مشاهده نماييد، كه در رأس آرم قرار دارد (او چشم راست ندارد و چشم ديگرش در پيشاني اوست)، اين چشم درون آرم، درخشان است (و مانند ستاره صبح ميدرخشد).
اگر به معناي لغت دجّال توجّه شود، به معناي كذّاب است كه اين بارزترين خصوصيّت اين جامعه مخفي است؛ مخفي كاري اين سازمان، نمونه بارز نفاق در ادبيات قرآني ـ اسلامي است؛ همچنين آنها خود را انسانهايي بشر دوست و صلح طلب معرفي مينمايند؛ يعني مَركب آنها به جاي جنگ و خونريزي كه نماد آن رنگ قرمز است، بر مَركبي سفيد سوارند (و بر الاغ سفيدي سوار است) و بهوسيله آن، اهداف قرمزِ پشت پرده خود را به پيش ميبرند، امّا مهمترين ويژگي اين سازمان مخوف و مخفي، ضدّيت با اديان توحيدي اصيل است كه دقيقاً بر روايات اسلامي صدق ميكنند.
گردانندههاي اين جريان، جريانهايي مشابه را نيز اداره ميكنند كه عنوان دجّال و خصوصياتش بر همه آنها صدق ميكند، اين گردانندهها، شبكهها و جريانهاي متّصل به آنها، در اختيار صهيونيسم و استكبار جهاني هستند كه مقام معظّم رهبري از آنها با عنوان «شبكه زورگويان صهيونيست جهاني» ياد نموده است؛ جرياني كه تمامي يا حدّاقل، اكثر فساد، تباهي و جنايات سراسر جهان، زاييده اعمال آنهاست.
فراماسونري چيست؟
معناي لغوي فراماسونري
واژه فراماسونري از لغت فرانسوي «فران ماسونري» (fran masonery) به معناي بنّا يا معمار آزاد است كه در زبان انگليسي به آن «فري ميسون» (free mason) به همان معنا ميگويند.
مفاهيم و توضيحات اوّليه
اين عبارت، نام سازماني است كه در عصر حاضر جزو تشكيلات مخفي وابسته به يهوديّت جهاني ميباشد. اينان همان معماران نظامهاي سياسي جهانند كه از تمام قيود و قوانين كشورها و اديان، آزاد و تنها به اربابان يهودي خود جوابگو هستند.
اعضاي فراماسونري
به اعضاي اين سازمان مخفي، فراماسونر يا ماسون ميگويند.
در حال حاضر بيش از هشت ميليون فراماسونر در سراسر جهان وجود دارد كه اكثر آنها (6 ميليون نفر)2در آمريكا زندگي ميكنند، به راحتي ميتوان يك كشور را با چند هزار نخبه در عرصههاي مختلف هدايت و كنترل نمود؛ پس آنها به راحتي ميتوانند بر دنيا حكومت پنهان خود را داشته باشند و جهان را به سوي اهداف از پيش تعيين شده، سوق دهند.
اعضاي اين تشكيلات از ميان نخبگان سياسي، اقتصادي (سرمايهداران بزرگ)، نظامي، فرهنگي و علمي كشورهاي مختلف انتخاب ميشوند و در مكانهايي به نام «لژ» تشكيل جلسه ميدهند.
پيدايش فراماسونري
پيدايش اين سازمان مخفي به دوران جنگهاي صليبي بازميگردد؛ آنگاه كه گروهي خود را شواليههاي معبد ناميدند و در فلسطين به حفاريهايي براي پيدا كردن معبد و گنجهاي آن دست زدند. اين گروه كه برخي آنها را يهودي و برخي، مسيحي ميپندارند، بعد از بازگشت به فرانسه، عقايد و اعمال كفرآميزي از خود بروز دادند كه باعث قتل عام و فرار آنها به مناطقي كه تحت حاكميّت كليساي كاتوليك نبود، شد. فراماسونرها در سال 1717 م. از حالت فرقهاي عقيدتي به حالت عقيدتي ـ سياسي تغيير هويّت دادند و وارد بازي بين المللي شدند.
پينوشتها:
1. مهدی موعود، ترجمه و نگارش علی دوانی، ص 965.
2. راز بزرگ، ص 175.
حجّت الاسلام سيّد مهدي غفّاري