
سهم امام چقدر است؟
عصر شیعه ـ با نگاهي گذرا به فهرست و ميزان زمان پخش برنامههاي مختلف رسانة ملّي و نيز فهرستي از مطالب گوناگون منتشر شده در رسانههاي مكتوب، به خوبي ميتوان به نكتة بسيار مهم و متأسّفانه دردناكي پي برد و آن نكته چيزي نيست، جز غفلت ما از ذكر و ياد واسطة فيض پروردگار، حضرت صاحب الزّمان، ارواحنا له الفداء. به واقع گويا جايگاه و مقام آن عزيز يگانه را فراموش كردهايم كه به هر موضوع ريز و درشت و بعضاً نه چندان مهم ميپردازيم؛ ولي با فراغ بال در رسانهها، مثل ساير صحنههاي حياتمان از ياد و ذكر ايشان غافليم و گويا عادت كردهايم هر كجا كم آورديم، از سهم اين برنامهها و مطالب كوتاه كه يك ميليونيوم ساعت از حجم كلّية برنامههاي فرهنگي رسانههاي رسمي و غيررسمي هم نميشود، كم كنيم.
اين عمل از دو حال خارج نيست، يا شأن موضوع و مطلب (مهدويّت) را اسفل و كم اهمّيتتر از ساير موضوعات، همچون تاسوعا و عيد نوروز و... فرض كردهايم يا آنكه مجموع ايّام و آنات و حوادث و رخدادهاي ماضي و مستقبل را منفك و مستقل از آنچه كه در دايرة گفتوگوهاي ولايي مهدوي قابل شناسايي است، فرض كردهايم وگرنه من دليل روشن و قابل دفاعي براي اين كم گذاشتنها نميشناسم.
از همين جا است كه خواستم خودم و دوستانم را متذكّر اين معنا شوم و از زبان حضرات معصومان(ع) عرض كنم كه:
«دنيا و هر چه در آن است، متعلّق به خدا، رسولش و ما، اهلبيت است.»
اين كلام حضرت اباعبدالله، امام صادق(ع) است كه خلق مسلمان را متذكّر ميشوند:
«هر كه چيزي از مال دنيا به دست آورد، بايد تقوا پيشه كند و حقّ خدا، رسول خدا و اهل بيت(ع) را بدهد، مباد كه مستوجب و مستحقّ بيزاري آنان شود.»1
به هر دليل و حكمت، عادت كردهايم كه سهم امام را تنها از خمس اموال منقول و غيرمنقول محاسبه كنيم؛ در حالي كه با صد تدبير و حيله هم از اداي آن حدّاقل ميگريزيم؛ در حالي كه در نزد آبرو، اعتبار، قلم، وقت ما و برنامههاي رسانهاي رسمي و غيررسمي ما سهم بزرگي از حقّ امام باقي است كه الزاماً بايد پرداخته شود.
مگر نخوانده و نشنيدهايم اين فراز دعاي «عديله» را كه ميفرمايد:
«امام، آن كسي است كه «بِبقائِهِ بَقيّتُ الدُّنيا، بِيمنِه رزق الوري، و بوجودِهِ ثَبتّتِ الأرضِ و السَماء؛ به حضور اوست كه دنيا باقي است و به وجود او و بركت اوست كه رزق و روزيِ آفريدهها ميرسد و به وجود اوست كه زمين و آسمان ثابت مانده است.»
به قول شاعري:
ميتراود از تو بوي زندگي هست لبريزت سبوي زندگي
روح آبيِ تو سرشار خدا خندة زيبا به روي زندگي
امام صادق(ع) ميفرمايند:
«ما اهل بيت(ع)، آن نعمتي هستيم كه خدا به سبب ما بندگان را نعمت داده است و اين نعمتي است كه منقطع نميشود و خداوند از حقّ اين نعمتي كه به ايشان ارزاني داشته، سؤال خواهد كرد.»2
هر آنچه كه خير و بركت و توفيق و روزي است از مسير امام، به واسطة امام و به اذن امام عصر(عج) به ما رسيده است. صاحب نعمتي كه ميبايست در صدر و ذيل تمامي سخنان، برنامهها، بزرگداشتها، اعياد و ايّام از ايشان ياد شود و به واسطهاش خداوند را شكر گوييم. مباد كه با ناسپاسي نعمت را بدل به نقمت كنيم؛ در حالي كه مهربانترين مهربان عالم است.
امام علي(ع) خطاب به رميله فرمودند:
«هيچ مؤمني بيمار نميشود؛ مگر اينكه ما هم به خاطر او بيمار ميشويم و هيچ مؤمني غمگين نميشود؛ مگر اينكه ما هم در غم او غمگين ميشويم و هيچ دعايي نميكند؛ مگر آنكه ما به دعاي او آمين ميگوييم و سكوت نميكند؛ مگر آنكه ما برايش دعا ميكنيم.»3
در تندباد حوادث و فتنههاي آخرالزّماني كه هر دم رو به فزوني است و در ميان حملات جنود ابليسي كه از فراز و فرودمان هر لحظه، چون طوفان حمله ميآورند، چه كسي است كه پناه امن و حصن حصين باشد؟ گويا خود را ايمن شناختهايم يا پناهگاهي امنتر يافتهايم وگرنه چرا چنين ... ؟
اين سخن جز آن است كه امروزه روز، تنها با رويكرد مهدوي ميتوان به تفسير و رمزگشايي از همة حوادث و رخدادهاي سياسي، طبيعي، اجتماعي و حتّي فرهنگي در سطح كلان و خرد پرداخت.
امام باقر(ع) فرمودند:
«مهدي از همة شما بيشتر مردمان را پناه ميدهد و از همة شما علمش افزونتر است و از همه رحمت و لطفش فراگيرتر.»
اگر چنين نبود، در آن سحرگاه و در سرداب مقدّس اين مناجات، چنان كه سيّد بن طاووس نقل كرده است، از ايشان شنيده نميشد:
«خداوندا! شيعيان ما از پرتو انوار ما خلق شدهاند و از زيادة گِل ما سرشته گرديدهاند، آنها گناهان زيادي به اتّكاي محبّت ما و ولايت ما مرتكب شدهاند، اگر گناهان آنها در ارتباط با توست، از آنها درگذر كه ما نسبت به حقّ خود اظهار رضايت كردهايم و آنچه از گناهان در ارتباط با خودشان و مردم است، خودت بين آنها اصلاح كن و از خمس كه حقّ من است به آنها بده تا راضي شوند و آنها را از آتش نجات بده و با دشمنان ما در سخط خود جمع نفرما.»4
هيهات! ندانستيم كه به قول امام حسن عسكري(ع)، يتيمتر از هر يتيم آن كسي است كه از امامش دور افتاده و قادر نيست او را بيابد و نميداند احكام دينش را چه سازد و از كجا حاصل كند.
خودم و شما را متذكّر اين همه غفلت ميشوم و دعوت ميكنم به اداي حقّ امام و تجديد عهد با امام، چنان كه در نامهاي به شيخ مفيد(ره) فرمودند:
«اگر شيعيان ما كه خداوند توفيق طاعتشان دهد، به عهدي كه با ما داشتند وفا ميكردند، همانا فيض ديدار ما از آنان سلب نميشد.»5
پينوشتها:
1. اصول كافي، كتاب حجّت، ج 2.
2. نورالثّقلين، ج 5، ص 663.
3. بحارالأنوار، ج 26، باب 9، ص 140.
4. كمال الدّين و تمام النّعمه، ج 2، ص 149.
5. احتجاج طبرسي، ج 2، ص 498؛ تحفة امام مهدي(ع)، ص 129.
منبع» ماهنامه موعود