
فضايل فراموش شده
امام زمان(عج) به يک شبانه روز، عالم را ميگيرد، با خرق عادت و با معجزه. به شش شبانه روز در روي کره زمين مستقر ميشود. اما بعدش ديگر معجزه نيست و حساب پياده شدن اسلام است. اسلام پياده ميشود: «يعبُدونني لايُشركون بي شيئا» در رأس امور است و در جهان زنده ميشود و اين ديگر خرق عادت و معجزه نيست، بلکه اسلام است.
انتظار فرج
چه کسي ميتواند اين اسلام را جهاني کند؟ کسي که خودش مسلمان واقعي باشد. هر وقت که ذيل اين آيه متحقق شد، همان روز امام زمان ميآيد و واجب است که بيايد. از طرف خدا، قاعده لطف اقتضا ميكند که اگر زمينه باشد، ولي خودش بيايد. حال چرا نميآيد؟ خواجه نصيرالدين طوسي ميگويد: «وجوده لطفٌ، و تصرفه لطفٌ آخر، و عدمه منّا.» اين وعده خدا چرا متحقق نميشود؟ هرچه هست از قامت ناساز بياندام ماست. ما دلمان ميخواهد امام زمان بيايد، اين که معلوم است و همه ميخواهند. اما خواستن غير از «عمل» است. ما ميدانيم که بالاخره امام زمان ميآيد و معلوم است. ما شيعه هستيم و دوازده امامي هستيم و سني هم قبول دارد، چه برسد به ما شيعهها. بيش از دههزار روايت راجع به امام زمان هست. همه ميدانند که او بالاخره ميآيد و پرچم اسلام روي کره زمين افراشته ميشود و قوانين اسلام سرتاسر جهان را ميگيرد. اين علم است و ميدانيم و آنهم دادخواستمان است و دوست داريم اما عملمان نيست. هرگاه عمل توأم با آن خواستن و آن عقيده شد، امام زمان(عج) همان وقت ميآيد.
خواجه نصيرالدين طوسي، اين مردي که افتخار انسانيت است، راجع به امام زمان ميگويد: وجودُه لطف: او واسطه فيض عالم است. تصرفه لطفٌ آخر: مواظبت کامل از ما که استکبار جهاني نتواند ما را نابود کند. اينهم مسلم است، حال پس چرا اين امام زمان نميآيد؟ عدمه منا، تو بايد اين حکومت را بياوري. به دست شيعه، اما اين شيعهاي که آيه شريفه معنا ميكند و به رهبري امام زمان(عج) پرچم اسلام روي کره زمين افراشته شود. خوب بحثي بود.
معناي انتظار فرج
نبايد انتظار فرج را سبک بشماريم. معناي انتظار فرج يعني اينکه به دست مؤمنان و به رهبري امام زمان(عج)، پرچم اسلام روي کره زمين افراشته ميشود؛ استکبار به طور کلي نابود ميشود، ديگر ظلم در جهان نيست، عدالت اجتماعي سراسر جهان را ميگيرد و قوانين اسلام صددرصد پياده ميشود؛ يعني زندگي منهاي غم و غصه، دلهره، اضطراب و نگراني؛ يک دنيا بهشت و مهمتر از آن، حکومت اهلبيت(ع) است که از بهشت هم بالاتر است. اينکه ببينيم اهل بيت(ع) حکومت جهاني دارند و در رأس حکومت زهرا(س) است. لذا هر عقلي ميگويد بايد اين انتظار فرج را داشت. انتظار فرج به اندازهاي ثواب دارد که تو متقي ميشوي و دست عنايت امام زمان و بالاتر، دست عنايت خدا روي سر توست: «بقيه الله خيرٌ لكُم ان كنتُم مؤمنين». از روايات استفاده ميشود که انتظار فرج، بالاترين عبادات است.
«و لقد كتبنا في الزّبور من بعد الذكر أنّ الأرض يرثُها عبادي الصالحون: در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه: زمين را بندگان شايسته من به ارث خواهند برد.» (انبيا، 105) ميفرمايد ما در همه کتابهاي آسماني و منجمله قرآن نوشتيم، يعني سند داديم و امر حتمي است که به دست افراد شايسته، حکومت جهاني براي اهل بيت(ع) ميشود. افراد صالح و شايسته، وارث اين کره زمين هستند.
صالحان چه کساني هستند؟
آن کساني که به يک دستشان قرآن است و به دست ديگرشان اهل بيت(ع) است. علاوه بر اين، تقيد به ظواهر شرع هم دارند. متقي باشند، عادل و محسن باشند. براي اينکه قيام ميكنند تا عالم را گلستان کنند، براي اينکه ظلم را ريشه کن کنند و به جايش، عدالت اجتماعي بياورند. بنده شيطان را بنده خدا کنند. مهدي(عج) براي چه ميخواهد قيام کند؟ ميخواهد اسلام را سراسري کند. دين مرکب از سه چيز است: «اعتقادات»، «شعار» و مهمتر از اين دو، «عمل»؛ يعني بر طبق اعتقادات عمل کردن و بر طبق شعارها عمل کردن.
همه پيامبران براي اين قيام کردند که دين خدا زنده شود. پيغمبر اکرم(ص) اين همه صدمه خورد تا دين خدا را زنده کند. ائمه طاهرين و منجمله امام حسين(ع) شهيد شدند و خانوادهاش به اسارت رفت، براي اينکه اسلام زنده شود، نماز و قانون تعاون زنده شود، امر به معروف و نهي از منكر و نظارت ملي زنده شود. وقتي چنين باشد، انتظار فرج اين است که به دست ما و به رهبري امام زمان(ع) دين اسلام را سرتاسري کنيم؛ يعني نماز سراسري شود، قانون تعاون سراسري شود، ظلم نباشد و تقوا و عدالت به جايش باشد. چه وقت ما ميتوانيم چنين کنيم؟
وعدة راست
خودمان هم بايد صالح و شايسته باشيم. همين که قرآن ميفرمايد: بندههاي شايسته خدا، وارث کره زمين هستند. مؤمنان قيام ميكنند و رهبرشان امام زمان(عج) است؛ براي اينکه عالم را گلستان کند. اگر چنين است، خود بايد گلستان باشند. معنا ندارد کسي که خودش تسامح در نماز دارد، بخواهد نماز را در دنيا زنده کند! کسي که خودش بخيل و خودخواه است، بخواهد قانون تعاون را در دنيا زنده کند! کسي که خودش ظالم است، عالم را به عدالت زنده کند و عدالت اجتماعي را سرتاسري کند! يکي از صفاتي که براي امام زمان(عج) آورده شده، در بيش از سيصد روايت اين است: «به يملأ الأرض قسطاً و عدلاً بعد ما مُلئت ظلماً و جورا: به وجود او زمين آكنده از قسط و داد ميشود، پس از آنكه آكنده از ستو و بيداد شد.»
اين يک پيام است و معنايش اين است که منتظر فرج بايد اين صفت را داشته باشد؛ لذا انتظار فرج خيلي ثواب دارد. معناي انتظار فرج اين است که ما اول صالح و شايسته شويم و بعد امام زمان(عج) بيايند و دنيا را صالح و شايسته کنيم. اگر اين حالت در ما پيدا شود، حتماً امام ميآيد. اگر نميآيد، به خاطر اين است كه اين آيه شريفه مصداق پيدا نکرده است. معنا ندارد قرآن بگويد که ما سند داديم، در تورات، در انجيل و در زبور و در قرآن که پرچم اسلام به دست شايستگان در جهان افراشته شود، اما وعده خدا تخلف شود! تخلف در وعده خدا نيست. هر وقتي که ما مصداق آيه شديم، يعني صالح و شايسته شديم، همان وقت امام ميآيد و به دست ما عالم را صالح و شايسته ميكند.
بايد به خود تلقين کنيم. دعا و راز و نياز كنيم. به جاي اينکه بگوييم خدايا! فرج امام زمان را نزديک کن، بگوييم: خدايا! ما را صالح و شايسته کن. خدايا! زمينه را براي آمدن امام زمان، فراهم کن. فراهم کردن زمينه دست ماست. ماييم که بايد نماز در زندگيمان زنده باشد، زکات زنده باشد. همه اين حرفها تفصيل يک جمله مختصر است: «عبادي الصالحون»، يعني بنده خدا، نه بنده شيطان و هوا و هوس. وقتي که ميگويد «اياک نعبد و اياک نستعين»، راست بگويد و صالح و شايسته باشد.
چه کسي شايسته است؟
شيعه واقعي اوست که از نظر اعتقادات، ايمان به ولايت داشته باشد، شعار ولايت داشته باشد، و مطيع اهل بيت(ع) باشد. همه کارهايش به اهل بيت(ع)، شباهت داشته باشد. اگر بهراستي اين مفهوم متحقق شد، يقين داشته باشيد که امام زمان(عج) بلافاصله ميآيد. وقتي امام زمان به دنيا آمد، حکيمه خاتون ميگويد او را خدمت امام حسن عسکري(ع) بردم، اين آيه را خواند که يک پيام براي ماست: «و نُريدُ أن نمُنّ على الذين استُضعفوا في الأرض و نجعلهُم أئمه و نجعلهُمُ الوارثين و نمكّن لهُم في الارض و نُري فرعون و هامان و جُنودُهُما منهم ما كانوا يحذرون: اراده كردهايم بر كسانى كه در زمين فرودست شده بودند، منّت نهيم و آنان را پيشواي [مردم] گردانيم، و ايشان را وارث [زمين] كنيم و در زمين قدرتشان دهيم و به فرعون و هامان و لشكريانشان آنچه را كه از جانب آنان بيمناك بودند، بنمايانيم.» (قصص، 5و6) خدا ميفرمايد: «ما اراده کرديم». نميشود که اراده خدا خلاف باشد، تخلفبردار نيست. ما اراده کردهايم که اين مستضعف، وارث کره زمين شود. در روايات ميخوانيم كه مؤمنان با خرق عادت و معجزه، به يك شبانهروز بر کره زمين مسلط، و به شش شبانهروز مستقر ميشوند. وقتي قوانين اسلام صد در صد پياده شد، يک بهشت به تمام معنا ميشود.
لذا بهترين دعاها انتظار فرج است. بهترين کارها اين است که ما مهيا شويم براي آمدن امام زمان. همين طور که استکبار در زمان فرعون و هامان نابود شد، در زمان امام زمان(عج) هم به دست صالحان نابود ميشود و دشمنان از آنچه ميترسند، به سرشان ميآيد. اين همه داد و فرياد و براندازي و توطئه صهيونيسم (که هامان زمان است) و امريکا (که فرعون زمان است)، براي اين است که از اين صالحان ميترسند و قرآن ميفرمايد که آنچه از آن ميترسند، به سرشان خواهد آمد. اگر ميخواهيم در حکومت امام زمان باشيم، بايد متقي باشيم؛ بايد ديندار حسابي و مسلمان واقعي باشيم، آنچه الان نداريم! عقيده و شعارمان خوب است، اما عملمان بد است و بايد عمل شايسته پيدا کنيم تا «عبادي الصالحون» شويم. اگر فساد نداشتيم، کارمان به اينجا نميرسيد که فقر و فلاکت و بدبختيها و به جان هم افتادنها کولاک کند. وقتي بهراستي فساد نداشتيم، زمينه پيدا ميشود که شايسته شويم. دعاي فرج را هميشه خيلي بخوانيد؛ مخصوصاً وقتي حال داريد و از خدا بخواهيد که فرج امام زمان نزديک شود و ما در حکومت الهي اهل بيت، زندگي کنيم.