
انسان ِ پس از عيد
عصر شیعه ـ با اين اوصاف متوجه ميشويم كه هدف اين عبادات، پس از عيد است. ماه رمضان زمانِ آماده سازي و روز عيد آغاز عمل است. در حقيقت، ماه رمضان برههاي است كه مابَعدِ خود را توليد ميكند و در روز عيد، انساني جديد زندگي تازه خويش را آغاز ميكند. ابعادِ وجودي اين انسان با انسانِ پيشين متفاوت است. او با درك و فهمِ گسترده تري كه به سببِ يك ماه آموزش و ممارست، عمق و امتدادِ بيشترى يافته است؛ زندگي ميكند.
او از احساسي رقيقتر، كه از روزه كسب كرده، برخوردار شده است. روزه اى كه او را با درد و رنجِ رنجديدگان آشنا كرده است. او با نيرويي كه آن را در تمرينِ الهي خود به دست آورده است، حركت ميكند. بنابراين، پايداري و ثباتِ او افزونتر شده و صبر و اعتدالش رشد كرده است.
اين انسان بزرگ، با تحول عميقي كه در وجود خويش احساس ميكند، در صبح روز عيد، هنگامي كه زكات ميپردازد و نام پروردگار خويش را ياد ميكند و نماز ميگزارد؛ در اين هنگام، جشن ميگيرد تا خدا را شكر گزارَد و شادمان باشد. آنگاه زندگي جديد خويش را آغاز ميكند. اين زندگي با حيات عادي او، آن زمان كه در محدوده مسائل شخصي خود به سر ميبُرد و روحِ خويش را در پيله منيتِ خود محبوس كرده بود، متفاوت است. بدين گونه، احساسات و فعاليتهاي خويش را مهار ميكند.
او در ظاهر فردي از امّت است، ولي در حقيقت، خودْ يك امت است. او موجودي نامتجانس و قطعهاي غريب و ناهماهنگ در پيكر جامعه بود. چيزي بود غير از آنچه الآن شده است. اينك جزيي است حقيقي از امّت خويش كه ابعاد وجود خود را با وجودِ همنوعانش پيوند ميزند و افق فهم و احساس خويش را به فهم و احساس ديگران نزديك ميسازد. در نتيجه، پيوندِ امّت مستحكمتر و كنش و واكنش ميان آن بيشتر و بازدهي آن افزونتر خواهد بود.
اينك، پس از عيد، دردهاي نيازمندان، رنجديدگان و محرومان را حس ميكند و براي كاهش باري كه بر پشت آنها سنگينى ميكند، چاره ميانديشد و در اين راه ميكوشد. او اينك از مشاهدة بيسواد، بيمار، و منحرف، دردمند ميشود.
اين انسانِ جديدِ ما احتكار را نميپسندد، پس خود احتكار نميكند و اجازه نميدهد در ميان امتش احتكار كنند. احتكاري كه مورد قبول او نيست، به احتكارِ كالا و نيازمنديهاي مادي مردم محدود نميشود، بلكه او با احتكارِ علم، احتكارِ مقام، احتكارِ سازندگي و حتي احتكارِ دين و بهشت هم به شدت مخالفت ميورزد. او انسانها، همه انسانها را دوست دارد. و انحراف، كجروي، الحاد، و بيمبالاتي انسان را نميپسندد و براي درمان آن تلاش ميكند؛ آنچنان كه فرزندانِ بيمارِ خود را درمان ميكند.
اين است مسير و خط مشي مسلمان پس از عيد فطر: تلاشِ دائمي براي درمانِ مشكلاتِ اجتماعي، تلاش براي احقاق حقوق طبقات محروم، كوشش مستمر براي ارتقاي سطح زندگي اقشار محروم و توسعة همه مناطق مظلوم. تلاشي دائمي، پس از شناختِ ابعاد و دامنه مشكلاتِ جامعه و پس از شناسايي كساني كه از اين مشكلات رنج ميبرند و پس از آمادگي روحي صابرانه و خللناپذير. تلاشي كه از فعاليت اجتماعي وسيلهاي براي خدمت به انسان ميسازد، و وسيلهاي براي عبادت خداوند. خدا را ميتوان با خدمت به بندگانش نيز عبادت كرد.
انسانِ جديدِ ما كه به موفقيتِ خود باور دارد، مردم را دوست ميدارد؛ حتي منحرفان را، و براي درمان آنها تلاش ميكند. محرومان را دوست دارد و براي درمان درد آنها تلاش ميكند. با قلبي دردمند اما اميدوار، به ديدار نسل گمكرده راه ميشتابد؛ با برخوردي مثبت، نه با اتهام زدن به ديگران.
با اين ثروت، و با اين سلاح؛ يعني با انسانِ پس از عيد، وطنِ خود را ميسازيم و بساطِ ظلم و تبعيض را از جامعه خود بر ميچينيم و به انسان خدمت ميكنيم و اينچنين عبادت ميكنيم پروردگار بخشنده و مهربانمان را.