( 4.0 امتیاز از 21 )

رجوع به قرآن مجید می‌توان نتیجه گرفت که اساس و ریشه پندها، دستورات و توصیه‌ها و احکام قرآن در زمینه رعایت حق‌الناس مقدم بر حق‌الله است یعنی حقوق انسان آن قدر مهم بوده و آدمی آن قدر در پیشگاه خداوند متعال، عزیز و محترم است که از او به عنوان جانشین خود و اشرف مخلوقات نام برده و به شیطان و فرشتگان امر می‌کند که به او سجده کنند. بر این اساس تضعیف حقوق انسان در قرآن، به عنوان گناه نابخشودنی معرفی شده است. بنابراین لازم است که ابعاد حقوق انسان شناخته شود تا آدمی از آن عدول نکند و مورد نفرین و غضب خداوند قرار نگیرد.

برابری انسان‌ها
قرآن همه انسان‌ها را فارغ از هر رنگ و نژاد و طبقه، زن بودن یا مرد بودن. بسیار محترم می‌شمارد و همه انسان‌ها را از نظر حقوقی برابر می‌دانند و اختلاف ظاهری در بدو تولد در ذات و قانون و اقبال طبیعت می‌داند که بایستی به آن تمکین کرد و مخالف نژادپرستی است و معیار برتری آدمی نزد خدای متعال را در میزان اعمال نیک وی و تقوی او می‌داند. از طرفی قرآن دنیا را دار مکافات دانسته به طوری که مشکلات بشر را نتیجه اعمال وی می‌داند. بنابراین برابری انسان‌ها از نظر حرمت و حقوق و آزادی، فارغ از هر رنگ و نژاد، تابعیت و زبان، ‌جنسیت، مذهب و عقیده و دارایی، اولین قانون، معیار و شاخص حقوق بشر در قرآن معرفی می‌شود. این مسأله نشان می‌دهد که در دین اسلام با اجرای این حکم بزرگ قرآن مجید، عملا نژادپرستی و هیتلریسم و... جایی ندارد. خداوند در آیات ١٣ سوره حجرات، ٣٨ سوره انعام، ٣٢ و ٣٤ سوره نساء، ٢١ سوره روم، ٣٢ سوره زخرف، آیه ٧١ سوره نحل، ٢١، ٢٥ و ٣٠ سوره اسراء، ٢٨ سوره ص، ١٠٠ سوره مائده، ٢١ سوره جاثیه، ٢٥١ سوره بقره، ٤٠ سوره حج و ٣٠ سوره شوری در این‌باره صحبت کرده است.
اقوام و ادیان
بهشت خداوند در انحصار هیچ گروه خاصی نیست و همه اقوام و ادیان در صورت تبعیت از حکم خدا و عمل نیک به بهشت وارد می‌شوند. قرآن ریشه همه ادیان الهی را ترویج یکتاپرستی و دوری از مضامین شرک و انجام اعمال صالح می‌داند و این سه اصل را شرط لازم برای انسان دین‌مدار می‌داند و لذا افکار و عقاید مختلف دینی را محترم می‌شمارد و از این حیث همه آدمیان را دعوت به وحدت می‌کند و توصیه می‌کند که هیچ‌کس نباید در دین خود زیاده‌روی کند. قرآن همه پیامبران را از جنس بشر دانسته که به واسطه تقدیر و خواست الهی، یا داشتن زمینه آگاه و وجدان بیدار، همچنین نیک‌مردی و امین بودن در میان انسان‌ها به این مقام رسیده‌اند.
قرآن ریشه تبعیت نکردن انسان‌ها از کتاب‌های آسمانی را علاوه بر عدم باور نسبت به نزول پیامبر از جنس بشر، پیروی محض از آیین و اعتقادات موروثی خود دانسته که تعصب، کینه،‌ حسد و محدودنگری مانع از پذیرش قول بهتر می‌شود.
از این نگاه و پند قرآنی می‌توان نتیجه گرفت که هر نوع سخن و قول برتری را بایستی با دقت شنید و در صورت منطقی بودن از آن تبعیت نمود و به این نکته انحرافی کشیده نشویم که این مطلب توسط چه کسی بیان شده بلکه باید دید مطلب مذکور چیست و چه می‌گوید و چقدر با نیاز انسان در تعامل است و چقدر با حقیقت نزدیک است.
قرآن این اختیار را به بشر داده است که خود آیین و مذهبش را به عنوان اصول دین و مذهب که تقلیدی نیست با آگاهی و بینش انتخاب کند و در این راستا حتی به پیامبرش نیز وحی می‌کند که وی تنها،‌ پیام‌رسان است و حق ندارد عقیده و نظری را به کسی تحمیل کند لذا قرآن بشر را فارغ از هر نوع عقیده و آیین دینی و مذهبی، دعوت به یکتاپرستی و نیکوکاری و وحدت می‌کند و این اعمال را مهم‌ترین و اصلی‌ترین عمل صالح از نگاه و خواست الهی می‌داند. از طرفی پیامبران را انسان مافوق و از جنس بشر می‌داند نه مافوق انسان؛ تا انسان در مسیر اعتقادات خود به شرک نزدیک نشود لذا از نگاه قرآن همه انسان‌ها با هر آیین و مسلکی اگر از حکم خدا تبعیت کنند و اعمال نیک انجام دهند و از مضامین شرک دوری گزینند، در پیشگاه خداوند متعال روسپید شده و به بهشت او وارد می‌شوند. این مساله نشان می‌دهد که در دین اسلام با اجرای این حکم بزرگ قرآن مجید همه اقوام و ادیان می‌توانند در کنار یکدیگر به زندگی مسالمت‌آمیز خود ادامه دهند. با این وصف از نگاه خداوند متعال همه انسان‌ها با هر نوع آیین و مسلکی در پیشگاه او یکسانند و تنها معیار برتری آدمی نزد او و ورود وی به بهشت ابدی، پرهیزگاری وی است. بنابراین به انسان متذکر می‌شود که از غرور و تعصب غیرمنطقی در دین خود دست بردارد و فارغ از هر نوع آیین و مسلکی، به یکتاپرستی و انجام اعمال صالح و پرهیزگاری به عنوان وظیفه انسانی خود بپردازند. بنابراین پیروان ادیان آسمانی بایستی به یکدیگر احترام گذاشته و در کمال صداقت، دوستی، برادری، برابری و نیکوکاری به زندگی مسالمت‌آمیز خود در کنار یکدیگر ادامه دهند. .
در امان بودن جان انسان
یکی از اصلی‌ترین مضامین حقوق بشر آن است که جان انسان در امان باشد و مورد تعرض و قتل و شکنجه قرار نگیرد و اگر چنین شود حق قصاص برای خانواده او قائل شوند. در این ارتباط نیز قرآن نفس و جان آدمی را بسیار محترم شمرده به طوری که جسارت به نفس آدمی و ریختن خون او را حرام دانسته (البته بدون دلیل و حکم قانونی و محکمه‌پسند) و در صورت وقوع این امر، ‌آن را با جسارت به تمام آدمیان روی زمین معادل دانسته است. آنقدر نفس و جان آدمی از نگاه قرآن مهم است که خداوند به شکنجه‌گران، مرگ می‌فرستد. این مساله نشان می‌دهد که در دین اسلام با اجرای این حکم بزرگ قرآن مجید،‌ عملا هرگونه اقدام در جهت نابودی و اذیت و آزار بشر، از جمله ساخت سلاح‌های هسته‌ای و کشتار جمعی حرام است. قرآن نفس و جان آدمی را بسیار محترم می‌شمارد به طوری که تاکید به عدم قتل نفس بدون قصاص و بدون دلیل و پرهیز از شکنجه انسان‌ها می‌کند. بنابراین از نظر قرآن ترور و شکنجه یک امر غیرانسانی است و این موضوع به عنوان سومین قانون، معیار و شاخص حقوق بشر در قرآن معرفی شده است. خداوند در آیات ٣٢ سوره مائده، ٣٣ سوره اسراء، ٦٨ سوره فرقان، ١٥١ سوره انعام، ١٢٦ سوره نحل و ٤ الی ٨ سوره بروج به این مباحث پرداخته است.
حریم خصوصی
از دیگر حقوق مسلم بشر آن است که در منزل خود و در زندگی و حریم خصوصی خود مصون باشد و هیچ‌گونه تجسسی و شنود در احوال انسان بلکه ورود به حریم خصوصی و منزل انسان را بدون اجازه صاحبخانه منع می‌کند، البته لازم به تذکر است که ممکن است در این زمینه حکمی قضایی از بابت فردی و انسانی به خاطر جنایتی یا نقض حقوق اجتماعی صادر شده باشد که این موضوع استثنا خواهد بود و جزو حقوق قانونگذار است؛ چراکه در شرایط خاصی ممکن است مثلا یک فرد جانی در منزل خود مرتکب جنایت شده باشد پس این فرد بایستی با حکم قضایی منزلش تفتیش شود و ...
این مساله نشان می‌دهد که در دین اسلام با اجرای این حکم بزرگ قرآن مجید و به طریق اولی، شنود مکالمات نیز حرام است. بنابراین قرآن، حریم خصوصی همه انسان‌ها را بسیار محترم می‌شمارد.
عدالت
یکی دیگر از حقوق مسلم بشری آن است که عدالت در جامعه مستقر شود و از حق و حقیقت در همه جا و در مقابل هر کس دفاع شود و برای هر شخص با هر جایگاهی حرمت لازم قائل شوند تا حق وی تضعیف نشود. قرآن نیز در این ارتباط سفارش به استقرار عدالت و احقاق حق و پیاده‌سازی حکومت بر مبانی عدل می‌کند به طوری که هجرت و جهاد در راه استقرار حق را واجب می‌داند و جایگزینی حکومت مستضعفین و صالحین را به جای حکومت ظلم قطعی می‌شمرد.  قرآن مروج عدالت، ‌شهادت و دفاع از حق و حقیقت و ظلم ستیزی در همه حال است و به مسند قضا و قضاوت استقلال می‌دهد و عدالت را پایه و اساس هر حکومت می‌داند، لذا هدف اسلام پیاده‌سازی عدالت و قوانین عادلانه در جامعه است. این امر در راستای اجرای فرامین الهی مبتنی بر کتب آسمانی و انجام اعمال صالح صورت می‌گیرد، لذا بایستی دیوان عدالت و قوه قضائیه قوی و مستقل ایجاد شود تا همه افراد جامعه بتوانند به صورت برابر و بدون تبعیض در برابر قانون، ‌از حقوق  خود و دیگران دفاع کنند. قرآن همه مردم را در قبال دفاع از حق و حقیقت و ایستادگی در برابر ظلم و ستم، چه در ارتباط با بستگان خود و چه در ارتباط با سایر افراد شهر، کشور و حتی سایر انسان‌های روی کره زمین مسئول می‌داند و از همگان می‌خواهد که برای برقراری عدالت قیام کنند. این موضوع نمی‌تواند محقق شود مگر آنکه کرسی قضا نیز فارغ از هرگونه وابستگی قومی و قشری و حزبی ایجاد شده باشد تا این که بتواند حق مظلوم را از ظالم بگیرد و این موضوع به عنوان ششمین قانون، ‌معیار و شاخص حقوق بشر در قرآن معرفی شده است. نتیجه این که ا ستقرار عدالت در جامعه،‌ وظیفه همه حکومت ها است و شهادت و دفاع از حق و حقیقت در همه جا و برای همه کس و هر حکومتی، یک اصل است. دفاع از مظلوم و مقابله با ظلم و ستم مرز نمی‌شناسند و همگان وظیفه دارند از حقوق انسان‌ها در همه جای دنیا دفاع کنند. بنابراین قوه قضائیه و مقام قضاوت در کشور بایستی مستقل و فرابخشی و فراجناحی باشد تا پایگاه محکمی برای احقاق حق مظلوم باشد.
خداوند در آیات ٢٥ سوره حدید، ‌١٣٥ سوره نساء، ٨ سوره مائده، ٤٢ و ٤٣ سوره بقره، ٧٢ سوره فرقان و ١ الی ٣ سوره عصر، ١١١ سوره توبه، ٢١٦ و ٢١٧ سوره بقره، ١١٠ سوره نحل، ٢٠ و ٢١ سوره توبه، ١٩٥ سوره  آل عمران، ٧٤ سوره انفال و ٧٥ سوره نساء، ١١٣ سوره نساء، ٣٩ سوره شوری، ١٩٠ الی ١٩٣ سوره بقره، ٣٩ سوره حج، ١٠٥ سوره انبیاء، ٥ سوره قصص، ٥٥ سوره نور، ٨١ سوره اسراء و ١٤سوره ابراهیم به این مباحث پرداخته است. در آیات مذکور خداوند متعال متذکر می‌شود که باطل محو و نابودشدنی است و حق، باطل را نابود می‌کند و یقینا روزگاری نیکوکاران بر جهان حاکم خواهند شد.

نویسنده : اسماعیل لطفی

 

تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر