
هجمه پنهان دینستیزی غرب در سایه جینپوشی
هجمههای فرهنگی غرب گاه در قالب رسانههای آشکاری چون فیلم، اهداف و پیامهای استعمارگران را به کشورهای دیگر منتقل میکند، ولی اغلب این هجمهها که اکثراً دینستیز هستند در پس پرده عادیسازی برخی امور روزمره بهصورت تدریجی بر ناخودآگاه افراد مینشیند و خواستههای غرب را فراهم میکنند که پوشش یکی از آنهاست.
در روزگاری زندگی میکنیم که لباسهای مختلفی به اصطلاح مُد شدهاند و شاهد پوششهای مختلفی در سطح جامعه هستیم که جینپوشی یکی از آنهاست. پارچههایی که به نام جین در جامعه و بیشتر در قالب شلوار دیده میشود امروزه صورتهای مختلفی به خود گرفته است که شاید تنها وجه اشتراک آنها با لباسهایی که به جین معروف هستند، رنگ نمادین و تیره آبی است. البته این موضوع تنها یکی از نمودهای این نوع پوشش است؛ شلوارها یا لگهای ارزانقیمتی که امروزه با شکل و شمایل جین وارد بازار منسوجات میشود.
آنچه که تمایز بین این دو پوشش یعنی جینی که سالها پیش با عنوان «لی» وارد کشورمان شد و آنچه که اکنون با عنوان جین در بازار یافت میشود روشن میکند، جنس آنهاست؛ جنس شلوار جینی که در آغاز وارد ایران شد از پارچهای کتان با بافت راهراه و ضخیم تشکیل میشد که برندی با عنوان لی در آن زمان را به خود اختصاص میداد؛ همانند بسیاری از برندهای دیگری که از قدیم نامشان روی محصولات جا خشک کرده است.
شاید جالب باشد دانستن این نکته که شلوار جین ابتدا در بین دریانوردان ایتالیایی مورد استفاده قرار میگرفت. دلیل استفاده از آن هم این بود که این شلوار به دلیل نوع و جنسی که داشت دیرتر خراب و آلوده میشد و همین موضوع برای کسانی که روی عرصه و در معرض فضای باز و تغییرات جوی قرار داشتند و مدت زمان زیادی را روی آب بودند، مغتنم بود که فرصت بیشتری برای استفاده از این نوع لباس داشته باشند. در اصل باید گفت که این نوع پارچههای ضخیم و کلفت در طبقه کارگری و به عنوان لباس کار مورد استفاده قرار میگرفت. این در حالی است که آنچه امروز در قالب جین مشاهده میکنیم تنوعی از این نوع شلوارها با کیفیتهای مختلفی از نظر ضخامت و نازکی پارچه با طرحها و مدلهای مختلف است.
این نوع لباس در کمد لباسهای اکثر افراد جامعه دیده میشود و شاید برای بسیاری از افراد در ردیف نخستین نوع پوشش جای داشته باشد که فارغ از محدودیت سنی و اینکه مخصوص به گروه خاصی باشد، از آن استفاده میشود. از کودکان چند ماهه گرفته تا افراد سالمند و شخصیتهای مشهور و سرشناس تا کارگران این نوع پوشش را مورد استفاده قرار میدهند. پوششی که حتی شکل کهنه و رنگ و رو رفته آن نیز جذابیت خاص خود را دارد و به عنوان یک نوع برند خاص از آن استفاده میشود. شاید به همین دلیل است که شلوار جین سنگشور شده و پاره هم طرفداران زیادی در دنیا دارد. مردم شلوار جین را میپوشند چون از نظرشان، راحت و بادوام است و با آن خوشتیپ به نظر میآیند و حس جوانی و شتاب به آنها دست میدهد.
جینپوشی در واقع گسترده شدن یکی از نمادهای فرهنگ غربی در میان دیگر جوامع است که به واسطه استعمار، سلطه تبلیغاتی و شبیخون فرهنگی غرب به خصوص ایالات متحده آمریکا شیوع پیدا کرده است. آمریکا با کمترین هزینه و تنها با تبلیغات گسترده، این پوشش که در اصل نوعی فرهنگ است را از طرق رسانهای و صنعتی وارد جوامع سنتی و ضدآمریکایی کرده است.
اگر چه این نماد در جوامع موافق با غرب نیز رواج بسیار دارد، ولیکن آنچه مهم جلوه میکند، گسترش این فرهنگ در جوامع اسلامی است که ایران اسلامی نیز از این هجمه غرب مصون نبوده است.
غرب به واسطه سلطه صنعتی و علمی خود بعد از افول علمی و سیاسی جهان اسلام، برای شبیه کردن دیگر جوامع به سبک زندگی غربی لیبرال و برای ایجاد دهکده جهانی بر اساس نمادها و آموزههای فرهنگ لیبرالی و غربی همچنان بر محور تبلیغ نمادهای خود پافشاری میکند ولیکن، در مقابل این هجمه گسترده، کشورهای اسلامی الگویی برای سبک زندگی اسلامی به جوامع خود عرضه نکردهاند.
در واقع باید گفت که جین، زندگی سیاسی دنبالهداری در ایران دارد و مناقشه درباره آن هنوز به پایان نرسیده است. شاید بهتر باشد بگوییم که جین امروزه به قید وثیقه آزاد است و در دهه ۶۰ روزگار بسیار سختی را پشت سر گذاشته. تعابیر مختلفی از جین میشود و برخی آن را به نماد شیطانپرستی و برخی دیگر نماد فراماسونری تعبیر میکنند و البته برخی آن را آینهای میانگارند که میتوان در مجموع غرب فاسد را در آن مشاهده کرد.
از این رو میتوان آمریکایی شدن، غربزدگی، آمریکایی شدن، تهاجم فرهنگی، ابتذال و بی بند و باری، غیرمذهبی بودن و غیر انقلابی بودن را جزء معانی برشمرد که به این پوشش نسبت داده میشود. و نکته مهم اینجاست که جین به عنوان یک نشانه از همبستگی پوشاک با قدرت سخن میگوید که قطعاً بسیاری از ما از این موضوع غافل هستیم.
جین یک نشانه است ولی باید توجه داشته باشیم که هر نشانه در ذات خود فاقد معناست و باید آن را در شبکهای از نظام معنایی که جای میگیرد بررسی کنیم. از این رو باید گفت که جینپوشی در فرهنگهای مختلف میتواند معناهای متفاوتی را به خود بگیرد. واضحتر اینکه جینپوشی در ایران به یک اسطوره و پیام مبدل شده است و به صورت عامدانه و به واسطه الگوهای قدرت درصدد است چیزی را نمایندگی کند که به بازتولید ساختارهای فکری و ایدئولوژیک یاری میرساند. به این معنی که جین قرار است بار همه آنچه را که فرهنگ فاسد غرب نامیده میشود به دوش بکشد.
جین بعد از اینکه برای دریانوردان ایتالیایی و اروپایی مورد استفاده قرار گرفت، بعدها به آمریکا برده شد تا برای معدنچیان مورد استفاده قرار گیرد. چرا که رنگ تیره آن مانع از نشان دادن آلودگیها در مدت زمان طولانی بود. در طول دورهای که جین طی کرد تا در طبقات متوسط مورد بهرهگیری قرار گیرد، در دورهای که جوانان در غرب سر به طغیان گذاشتند، نماد عصیان علیه زندگی بود که اساس آن بر پایه نظم و عقلانیت گذاشته شده بود. در نظام نشانهشناسی اگر کمی کنکاش کنیم متوجه میشویم که جینپوشی در آمریکا در برابر شیکپوشی مبتنی بر کت و شلوار و لباسهای اتوکشیده جای گرفته است. در توضیح بیشتر این موضوع را میتوان بیان کرد که جین نماد نوعی سادهزیستی و کم اهمیت شمردن زندگی مصرفی بر مبنای نوعی بیقیدی و پشت پا زدن به نظم زندگی دوران کنونی است.
در عین حال نباید انتظار داشته باشیم که جینپوشی بر پایه معانی که در غرب و به ویژه آمریکا دارد، در انتقال فرهنگی به دیگر کشورها نیز با همان معانی مرتبط جلوهگری کند. در این راستا باید گفت که جین از نظر نشانهشناختی به یک پدیده تبدیل شد که به جای نشان دادن یک موضوع غیرجنسیتی، نماد امر جنسی، به جای بیطبقه بودن، نماد گروه اجتماعی غربزده و به جای نشانه آزادی، نماد بیبند و باری بود. همان چیزی که غرب به عنوان هدف مد نظر گرفته بود و با انتقال فرهنگی و البته به بیان واضحتر با هجمه فرهنگی توانست به این خواسته خود در بیبند و باری و غیرمذهبی بودن دست پیدا کند.
در اصل آمریکا همانطور که پیش از این نیز گفته شده است، درصدد ایجاد دهکدهای جهانی و با ویژگی برخورداری کشورها از فرهنگ و نمادهای غربی است تا به صورت یکسان و یکنواخت به وجود آید و در این راستا از پوششی بهره گرفته است که از سالها پیش روی آن برنامهریزی کرده و نمادی در راستای فرهنگ فاسد غرب است.
اما نکته اینجاست که مردم کشورهای مسلمان و بهویژه ایران اسلامی فارغ از نگاه دینستیزانه غرب که خواهان زیر سلطه بردن کشورهای اسلامی است، به این پوشش تمایل نشان داده و به آن تن دادهاند. شاید در نگاه نخست این موضوع مورد توجه طبقه متوسط جامعه قرار گیرد که کالایی بادوام و مناسب که از ویژگیهایی چون ضخامت و رنگ تیره برای کمتر نشان دادن آلودگی در اختیار دارند، ولی متاسفانه از بُعد نشانهشناختی این پوشش مانند بسیاری دیگر از موضوعاتی که در اطراف ما در حال جلوه کردن و بهاصطلاح جا افتادن هستند، غافلاند و به صورت تدریجی به آنچه که غرب خواهان آن است تن میدهند. در حالی که از این رویکرد غافل هستند و اهداف پنهان غرب در پشت این پوشش بهصرفه و اقتصادی که البته امروزه شکل و شمایل دیگری به خود گرفته است و نمود بارزتری از بیبند و باری را به نمایش میگذارد را نمیبینند.
هجمهای که غرب در کنار بهرهگیری از ابزار تاثیرگذاری همچون سینما در ایجاد فاصله با معنویات در میان مردم کشورهای مسلمان به کار گرفته است تا شکل دیگری از دینستیزی را به صورت بسیار نامحسوس و پنهان پیش ببرد و البته تا حد زیادی به این خواسته نیز نائل شده است. تنپوشهای بدننمایی که محرک احساسات جنسیتی هستند تنها یکی از اهداف این نوع پوشش به اصطلاح سادهزیستانه و غیررسمی است که دهها آسیب دیگر را به دنبال خود دارد. نکته جالب اینکه غرب با استفاده از تبلیغات و فراگیر کردن این پوشش، به نوعی به آن مشروعیت بخشیده و آن را در انظار عموم، همگانی کرده است، به نحوی که هر طرف را که مینگری این پوشش را میبینی و این موضوع خود نوع دیگری از جایگزینی و انتقال تدریجی فرهنگ فاسد غرب و البته عادت دادن چشمها به آنچه که میبینند است تا حساسیتهایی را که در نتیجه استفاده از این پوشش بروز پیدا میکند از میان ببرد.
اما آنچه که جای تاسف دارد این است که کشورهای اسلامی و از جمله ایران، در مقابل این فرهنگ که به طور تدریجی و نامحسوس به خورد جامعه داده میشود، هیچ اقدام عاجلی را انجام نداده است و علیرغم تمام دغدغههای مقام معظم رهبری که از سالها پیش بر این هجمهها تاکید کرده و تذکر دادهاند، سبک زندگی مناسبی که جایگزین این روش باشد ارائه نشده است که نه در ایران، که در دیگر کشورهای مسلمان نیز با این مشکل روبرو بوده و هستیم که علاوه بر ضعف سیستماتیک در ارائه نحوه صحیح و اصیل سبک زندگی اسلامی، ضعف در استفاده از روشهای تبلیغ و تبیین این شیوه زندگی خود مشکل دیگری است که جای بحث و بررسی دارد.