
«سوپرمن» بهعنوان منجی بشریت
از خراسان رضوی، حجتالاسلام سیدعلی پورحسینی، کارگردان برجسته انیمیشن مشهد، به مناسبت ۱۳ آبان و روز استکبار جهانی، یادداشتی را در اختیار خبرگزاری ایکنا قرار داد که مشروح آن به شرح ذیل است:
مردی جوان با موهای مشکی، با شنل و لباس قرمز و آبی رنگ و اندامی ورزیده و مستحکم از جمله قدرتهای او، سرعت بسیار زیاد، آسیبناپذیری، پرواز، دید X-Ray، اشعه حرارتی، تنفس منجمد کننده، دید میکروسکوپیک و تلسکوپیک بسیار قوی، حس بویایی، حافظه تصویری قوی، ذهنی بسیار سریع حتی سریعتر از کامپیوتر که انرژی خود را از طریق نور خورشید تأمین میکند، خصوصیات ابر قهرمانی همچون «سوپرمن» است.
«سوپرمن» به عنوان منجی بشریت
«سوپرمن» موجودی فضایی است که هم اکنون به عنوان شهروند آمریکا به حساب میآید و در سراسر جهان به عنوان منجی بشریت شناخته میشود که قادر است هر نیرویی را در دنیا نابود کرده و سلطه آمریکا که کشوری با شعار حقیقت و عدالت است را حفظ کند. این همان معنای استکبار و سلطه جهانی است. این که هر کشوری ابرقهرمان داشته باشد بد نیست اما اگر به دامنه امپریالیسم و کاپیتالیسم بکشد، بد است.
«سوپرمن» تنها در قالب فیلم و انیمیشن در آمریکا و جهان به نمایش در نمیآید بلکه داستانهای مصور او همچنان به چاپ میرسد، در داستانهای مصور، «سوپرمن» در سال ۲۰۰۹ و در پی اتفاقات ایران «فتنه ۸۸» به عنوان یک ناجی آمریکایی به تهران میآید تا جوانان جنبش سبز را در پیروزی برابر حکومت جمهوری اسلامی ایران یاری کند. اینکه مردمان یک کشوری نتوانند مشکل خود را حل کنند و قهرمانان یک کشور دیگر در اتفاقات یک کشور مستقل داخل میشوند، بد است.
این انیمیشن یک داستان تخیلی است اما داستانها بسترساز تفکر انسان و زندگی او میشوند و نگاهها و عقاید را تغییر میدهند، شما نگاه کنید در هفتاد و پنجمین جشن سالگرد تولد «سوپرمن» یک خاخام یهودی نام «سوپرمن» یعنی «کال ـ ای» که عبری است را ترجمه کرد و اظهار داشت که به معنای «صدای خدا» است. آنها به طور رسمی اعلام کردند که «سوپرمن» برگرفته از شخصیت حضرت موسی(ع) و به منزله ناجی است. کودکی که با این شخصیت انس میگیرد، در مسائل کلان فکر دچار خلط و دوگانگی میشود، آیا منجی او «سوپرمن» است یا «بقیةالله» و «ذخیره انبیاء» پس سپری کردن اوقات فراغت تنها محصول این انیمیشنها نیستند بلکه پیامدهای دیگری هم دارند.
ایجاد شبهه در اعتقادات دینی؛ پیامد انیمیشن «سوپرمن»
پیامدهای این محصولات برای کشوری چون ایران عبارتند از ایجاد شبهه در اعتقادات دینی، منجیسازی خیالی و دروغین، ترویج خشونت و بیرحمی که مطمئناً این پیامدها برای خود آن کشورها نیست.
با این حال، شما میتوانید تصور کنید که روزی روی مبل نشسته باشید و در حال تماشای تلویزیون هستید و دارید سوسک سوخاری شده میخورید، چندشآور است اما ارتباطش با بحث ما چیست، بله خوردن سوسک سوخاری برای ما ایرانیها چندشآور است چون ذائقه ما آن را نمیطلبد و به آن علاقه ندارد اما در جامعههایی که این ذائقه ایجاد شده باشد، ممکن است یکی از غذاهای مورد علاقه آنها باشد.
دوگانگی فکری در انیمیشن «سوپرمن»
شرکت سازنده این محصول «تایم وارنر Time Wamer و دی سی کامیکس DC Comics» از کشور آمریکا هستند. همانطور که ذائقه ما ایرانیان با آمریکاییها فرق میکند، طرز نگاه ما با نگاه آمریکاییها نیز متفاوت است و اولین ضربهای که این محصولات برای مخاطب ایرانی به همراه دارد، دوگانگی فکری است، جامعه استکباری سعی دارد ذائقهها را تغییر دهد و به نفع خود ذائقهسازی کند که محصولات فرهنگی، خط مقدم این جبهه تهاجمی است.
داستانهای مصور «سوپرمن» در سال ۱۹۳۸ توسط جری سیگل و جو شاستر به چاپ رسیده است و اولین فیلم سینمایی آن در سال ۱۹۷۸ و با فروش ۳۰۰ میلیون دلاری به پرده سینمای جهان رفت. داستانهای قهرمانانه «سوپرمن» یکی از بزرگترین داستانهای طنز و مصور در قرن ۲۰ شناخته شده است.
جری سیگل و جو شاستر از هنرمندان داستانپرداز یهود جامعه آمریکا به حساب میآیند. سیگل از خانواده لیتوانی و شاستر از خانوادهای کانادایی است که همگان یهودی بودهاند و متولد شدند. تولیدکنندگان این اثر دنبال سود سرشار و فروش ۳۰۰ میلیون دلاری آن هم در سال ۱۹۷۸ میلادی بودهاند.
تسلط بر اندیشهها؛ هدف هالیوود
درست است که سازندگان این مجموعهها سود مالی خواهند برد اما این تنها سود آنها از این تجارت نیست. سود مالی یکی از دهها هدفی است که جامعه هالیوودی از تولید آثار میبرد. تسلط بر اندیشهها دیگر سودی است که اصلاً قابل مقایسه با سود اقتصادی این صنعت نیست.
هر انسانی بر اساس اندیشههای خود عمل میکند. این مخصوص جامعه یهود نیست اگر ما مسلمانان هم به تولید اثری میپرداختیم، سعی میکردیم قهرمانمان نسبتی با انبیاء به خصوص آخرین نبی خدا داشته باشد. حالا سیگل و شاستر با اندیشههای یهودی دارند برنامه میسازند؛ این امر منطقی است که بر اساس آموزههای تحریفشده قوم یهود برنامههای خود را بسازند و تولید کنند، همانگونه که اگر ما بودیم همین کار را میکردیم.
علل اقبال عمومی از چنین آثاری فراوان است، داستانسازی و تصویرپردازی قدرتمند، به کارگیری صحنههای اکشن و مبارزهای، استفاده از جنبههای تخیلی، رنگبندی زیبا و دهها نکته دیگر از عواملی است که سبب میشود، مخاطبان این کارها، جهانی باشند.
«سوپرمن» منعکسکننده یک شهروند ایالات متحده آمریکا است که دارای قدرت فرازمینی است و نیروهای شر در برابر آن هیچ شانس پیروزی ندارند. «سوپرمن» دارای خصلتهای نیکوی اخلاقی و جسمانی است و همیشه به فریاد مردم آمریکا و حتی جهان میرسد و آنان را از تبهکاران رهایی میدهد. میگویند اگر میخواهید چیزی را به دست بیاورید، اول باید در مورد آن بیندیشید و آن را تصور کنید، وقتی که در برنامههای تصویری از سلطه و قدرت صحبت میکنیم و ابرقهرمان ما آمریکا است پس در عالم خارج هم این رعب و وحشت وجود دارد، چون ذهن تصور میکند که آنچه را قبلاً دیده است، واقعاً وجود دارد و کم کم این واقعیت، لباس حقیقت به تن میپوشاند.
باید چشمها را شست و طور دیگر به صنعت انیمیشن نگاه کرد. بعضی وقتها مسئولانی که زیرساختهای رشد و پیشرفت یک کشور را میسازند، نگاه عمرانیشان تنها به راه و ساختمان است و به حوزه فرهنگ به دید بودجه مصرفکن نگاه میکنند. خیلی وقتها میگویند بودجه برای تولید مجموعههای انیمیشنی نداریم، پس تولید انیمیشن متوقف میشود، در حالی که باید این نگاه تغییر کند، انیمیشن میتواند به عنوان یک صنعت آن هم صنعتی بسیار سودآور مورد نظر قرار بگیرد در مورد همین «سوپرمن» میدانید که میزان سرمایهگذاری آن در مرحله اول قریب به ۵۰۰ میلیون دلار بود.
هزینه این انیمیشنها بسیار زیاد است و اصلاً قابل مقایسه با میزان سرمایهگذاریها در انیمیشنهای ایرانی نیست، باید بگویم این ۵۰۰ میلیون دلار در مرحله اول یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار فروش کرد؛ باید بگویم به فرهنگ میتوان به عنوان یک چرخه اقتصاد نگاه کرد، صنعتی که علاوه بر صادرات فرهنگ میتواند ارز فراوانی را وارد کشور کند. شما شاهد هستید جهان غرب از «سوپرمن» خود که تنها یک شخصیت است، یک فیلم نساخته است بلکه دهها فیلم سینمایی ساخته است که هر کدام میانگین سه برابر سرمایه اولیه را برگردانده است و این فکر را هم نه تنها در کودکان بلکه حتی در بزرگترهای جامعه القا کرده که اگر برای رهایی از مشکلات، منجی میخواهید، باید دست به دامن آمریکاییها شوید.
فتح قلبها توسط آمریکا در تولید انیمیشن «سوپرمن»
جهان غرب به خصوص آمریکا به این رسیده است که قبل از فتح کشورها باید قلب ملتها را فتح کرد و در تولید آثاری چون «سوپرمن» دنبال به دستآوردن این حمایتها است.