
به نام اسلام رحمانی به کام ترویج اباحیگری
اسلام دین رحمت و رافت است؛ خداوند خود را «ارحم الراحمین» مینامد و تمامی سورههای قرآن جز سوره مبارکه توبه با بسم الله الرحمن الرحیم شروع میشود.
خداوند به پیامبرش می گوید «و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین» یعنی ما تو را نفرستادیم مگر برای اینکه موجب رحمت برای جهانیان باشی ( انبیاء ، 107 ). همچنین خداوند اساس خلقت را بر رحمتگری میداند و در سوره مبارکه «هود» میفرماید : «الا من رحم ربک و لذلک خلقهم» یعنی خداوند مردم را خلق کرد تا به آنان رحمت کند (هود، 119).
از طرف دیگر در قرآن کریم آیاتی داریم که از خشم و غضب الهی سخن میگوید. در سوره مبارکه «صف» میفرماید: «کبر مقتا عندالله ان تقولوا ما لا تفعلون» یعنی اینکه به گفتههای خود عمل نمی کنید خداوند را به خشم می آورد (صف، 3). یا در سوره مبارکه نساء در مورد ازدواج با همسر پدر می گوید: « انه کان فاحشه و مقتا و ساء سبیلا» به درستی که این کار زشت است و موجب خشم خداوند میشود (نساء، 22).
همچنین در مورد رحمت و غضب الهی می فرماید:« وَ إِنَّ رَبَّکَ لَذُو مَغْفِرَةٍ لِلنَّاسِ عَلی ظُلْمِهِمْ وَ إِنَّ رَبَّکَ لَشَدیدُ الْعِقاب» یعنی پروردگار تو هم سخت مجازات میکند هم آمرزنده و بخششگر است (رعد، 6). در دعای ابوحمزه ثمالی می خوانیم: «انک انت ارحم الراحمین فی موضع العفو و الرحمه و اشد المعاقبین فی موضع النکال و النقمه» یعنی خدایا تو در جایی که با ید رحمت و بخشش داشته باشی از همه بخشنده تر هستی و آنجایی که قرار است مجازات کنی از همه شدیدتر مجازات میکنی.
در مجموع آیات و روایات اینگونه استفاده میشود که خداوند متعال اساس خلقت را بر رحمتگری آفریده ولی برای کسانی که اهل عصیان و تقابل با خداوند باشند و به حقوق دیگران تجاوز کنند نیز مجازات در نظر گرفته است که این مجازات نیز نوعی رحمتگری است و با رحمتگری خداوند منافات ندارد.
به تازگی برخی از مبلغان دینی با اهدافی که نمی خواهم در مورد آن قضاوتی داشته باشم، مطالبی را در مورد رحمت گری خداوند مطرح می کنند که ماحصل آن این است که آنچه در مورد عذابهای جهنم گفته شده است دور از شان خدای رحمان است و خداوند که این همه وسعت رحمت دارد مثلا به خاطر چند تار مو کسی را به جهنم نمی فرستد و اگر کسی را مجازات کند مدت کوتاهی خواهد بود. اینها میگویند آن قدر گنهکارهای بزرگ وجود دارد که خداوند گنهکارهای عادی را مجازات نمیکند. می گویند چه دلیلی دارد خداوند برای یک رابطه نامشروع یا دست دادن به نامحرم و امثال آن این همه مار و عقرب و آتش برای بنده خود در نظر بگیرد.
آنان معتقدند، خداوند مهربان تر از این است که به بنده ضعیف خود اینگونه سخت گیری کند. اگر شما انسان خوبی باشی حالا نمازها را کامل هم نخواندی اشکالی ندارد خدا چه نیازی به نماز شما دارد خدا چه نیازی به روزه شما دارد. برو انسان پاکدلی باش و باطن خود را درست کن عبادات خیلی مهم نیست.
این گروه بر توبه پذیری خداوند به گونه ای تکیه می کنند که می گویند خداوند همه گناهان را می آمرزد اینقدر برای گناه کردن ناراحت نباشید و گریه نکنید. اسلام دین شادی است بروید و شاد باشید....
سخنانی از این دست که با تکیه بر رحمت گری خداوند بیان می شود، در برابر آیاتی از قرآن که خداوند را دارای غضب و انتقام می داند، تاب مقاومت ندارد. در واقع می توان گفت این افراد نیمی از آیات و صفات الهی را می خوانند و نیم دیگر را مطالعه نمی کنند. مانند این می ماند که کسی «لا اله» را بگوید و «الا الله» را نخواند. این جمله هر چند ناقص است ولی تبدیل به کفرگویی میشود. خداشناسی باید کامل باشد در غیر این صورت فرد گرفتار انحراف خواهد شد.
در مجموع وقتی این گونه سخنان را از گوینده ای می شنویم، نوعی ترویج اباحی گری را مشاهده میکنیم. حاصل این سخنان انسان را به بندگی خدا نمی کشاند بلکه او را در برابر خداوند قرار می دهد و حساسیت فرد را نسبت به قبح گناه کم می کند.
هر چند این گونه سخنان برای جوانان و کسانی که می خواهند از بندگی خدا خارج شوند و راحت زندگی کنند بسیار جذاب و زیبا است ولی باید بدانیم جامعه ای که در خداشناسی ضعیف و ناقص باشد نخواهد توانست بندگی خدا را انجام بدهد و زمانی که از بندگی خدا خارج شد تحت بندگی شیطان قرار می گیرد. «فماذا بعد الحق الا الضلال» یعنی وقتی از حق جدا شدی غیر گمراهی راهی وجود ندارد.
امیدواریم خداوند به همه ما توفیق فهم دقیق معارف الهی و تبلیغ خالصانه عنایت بفرماید.
* استاد حوزه و دانشگاه