( 4.5 امتیاز از 1611 )

عصر شیعه ـ حجت‌الاسلام و المسلمين محمدرضا مصطفی‌پور، عضو هيئت علمی دانشگاه تربيت معلم، در گفت‌وگو با خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) در بيان علل حضور زنان و كودكان اهل بيت(ع) در واقعه عاشورا اظهار كرد: در حادثه عاشورا، واقعه شهادت امام حسين(ع) و يارانش، مسئله‌ای قابل پيش‌بينی بود و امام(ع) نمی‌خواستند تا صرفاً به قصد كشته‌شدن و بی‌توجه به اثرات مترتب بر شهادت خود در كربلا حاضر شوند، بلكه اصل اساسی در حادثه كربلا اين بود كه امام(ع) درصدد ايجاد نهضتی بودند كه آن نهصت، بتواند اهداف بالای قيام حسينی را محقق كند.

وی افزود: همچنان كه از گفتار خود امام حسين(ع) در مواضع مختلف بر می‌آيد، هدف امام(ع) اين بود كه حداقل بساط نظام ظلم ستم و انحرافاتی كه در جامعه به وجود آمده، برچيده شود و اگر برچيده نمی‌شود، مردم آگاه باشند كه گرفتار چه حاكمانی هستند. طبيعتاً برای چنين نهضت و قيامی، بايد دو مرحله را در نظر گرفت: مرحله اول، مرحله‌ای است كه با امام حسين(ع) و ياران ايشان محقق می‌شود. اين كار با حركت امام(ع) از مدينه به مكه آغاز می‌شود و سپس از مكه به سمت كوفه ادامه می‌يابد و سرانجام با شهادت امام(ع) و اصحاب ايشان، در روز عاشورا در سرزمين كربلا به انجام می‌رسد.

عضو هيئت علمی دانشگاه تربيت معلم بخش دوم حركت امام(ع) را آگاهی‌بخشی به مردم و توجه‌دادن آنان به انحرافات در عالم اسلام برشمرد و خاطرنشان كرد: طبيعتاً افرادی بايد باشند تا پيام خون و شهادت را به گوش مردم برسانند و از آنجا كه مطابق فرهنگ مردم عرب در آن زمان، در جنگ‌ها زنان را از كشتن معاف می‌كردند، بنابراين زنان و كودكان اهل بيت(ع) با توجه به اين موقعيت می‌توانستند، مسئوليت فرهنگی جامعه خود را در انتقال پيام عاشورا و آگاهی بخشی انجام دهند.

وی تشريح كرد: در بحث اسارت حضرت زينب(س) و خاندان اهل بيت(ع) نيز رسالت آگاهی‌بخشی آنان، پس از ورود آن‌ها به كوفه آغاز می‌شود؛ آنجا كه آن حضرت(س) در بازار كوفه در جمع كوفيان و درباره وضعيت ايمانی آنان به ايراد سخن می‌پردازند: «يا اهل الكوفه! يا اهل الختل و الغدر...!؛ ای مردم كوفه! ای مردمی كه اهل حيله و نيرنگ و فريب هستيد و كارتان مانند زنانی كه از صبح نخ‌ها را می‌ريسند و تا غروب آنان را پنبه می‌كنند...». آگاهی‌بخشی ايشان در مجلس عبيدالله نيز ادامه پيدا می‌كند و در آن مجلس سخنانی از سوی ايشان مطرح می‌شود كه اين سخنان، زمينه نهضت‌هايی چون نهضت توابين و سپس نهضت مختار را در خود كوفه ايجاد می‌كند.

اين محقق و پژوهشگر ادامه داد: حضرت زينب(س) در مسير كوفه تا شام نيز همچنان افشاگری می‌كنند و در نهايت پس از رسيدن به شام، ايشان سخنرانی مهمی در مجلس يزيد دارند كه زمينه آگاهی‌بخشی را برای كسانی كه در جشن پيروزی يزيد شركت كرده‌اند، به انجام می‌رساند و در آنجا، بنابر نقل تواريخ، حتی پيروان ديگر با همان سخنرانی آن حضرت(س) متحول شده و يزيد را مورد ملامت قرار می‌دهند و حتی مشهور است كه برخی از آنان مسلمان می‌شوند. همه اين مسائل نشان می‌دهد كه سرّ حضور خانواده در كنار حضرت امام حسين(ع) اين بوده است تا بتوانند، اين پيام را به مردم برسانند.

وی تصريح كرد: اگر خانواده و زنان و كودكان اهل بيت(ع) و به ويژه شخصيت حضرت زينب(س) در كربلا حضور نداشتند، كربلا همان‌گونه كه خون حضرت را بلعيده بود، آثار قيام آن حضرت را نيز به فراموشی می‌سپرد. از همين رو خانواده و زن و فرزند آن حضرت(ع) نيز در آن واقعه حاضر می‌شوند و ـ در صورت صحت قول برخی از منابع ـ از جمله كسانی كه در اين حادثه حضور داشته، حضرت رقيه(س) فرزند خردسال آن حضرت(س) بوده‌اند.

حجت‌الاسلام مصطفی‌پور افزود: حضرت رقيه(س) نيز در كنار ديگر اعضای خانواده اهل بيت(ع)، مورد ظلم و ستم‌های بی‌شماری قرار می‌گيرند. ايشان در شام همراه عمه، مادر و ديگر اعضای خانواده در اسارت سپاه دشمن هستند، آن‌هم در خرابه معروف بدون سقفی كه سرما و گرمای آن باعث اذيت و آزار آنان می‌شود. حالات خاصی درباره اين فرزند خردسال امام حسين(ع) ذكر كرده و گفته‌اند كه ايشان نيز بر اثر جنايتی كه خود يزيد انجام می‌دهد، به شهادت می‌رسند.

وی ادامه داد: گفته‌اند كه ايشان در عالم خواب، خود را در دامان پدر می‌بينند و به سبب ذوق و شوق ناشی از ديدار پدر، از خواب بر می‌خيزند، اما اثری از پدر در كنار خود نمی‌بينند و شروع به گريه و شيون می‌كنند. يزيد نيز برای ساكت كردن آن حضرت(س)، سر حضرت ابی عبدالله(ع) را در ميان طشتی می‌آورد و در مقابل او قرار می‌دهد. آن حضرت(س) پس از كنار زدن روپوش و مشاهده آن رأس مبارك، در آغوشش می‌كشد و معروف است كه در آن حالت كلماتی بدبن مضمون نيز گفته‌اند: «خداوندا! كيست كه مرا در كودكی يتيم كرده، محاسنت را به خون سرت خضاب كرده و سر از پيكرت جدا كرده و ...».

عضو هيئت علمی دانشگاه تربيت معلم تهران خاطرنشان كرد: گفته‌اند كه پس از جاری ساختن اين كلمات، آن حضرت(ع) دق كرده و به تعبير امروزی سكته آنی بر ايشان عارض می‌شود. همين دختر سه‌ساله با وجود خردسالی، هميشه الهام‌بخش مسلمانان بوده و هنوز كه هنوز است، شيعيان از اقصی‌نقاط عالم به زيارت ايشان می‌روند و خود اين زيارت، برای آن‌ها الهام‌بخش بيداری است و آنان از طريق توسل به آن بزرگوار، درصدد حل مشكلات خود هستند.

وی در پايان سخنانش در تشريح سخنان خود ادامه داد: شخصيت اين دختر خردسال و نازدانه امام حسين(ع) هم از لحاظ معنوی باعث تعالی روحی افراد زائر می‌شود و هم اين‌كه با توسل مخلصانه محبان به اين دختر عزيز امام حسين(ع)، به بركت ايشان، حاجات آن‌ها برآورده شده و مشكلات و دردهای آنان مرتفع می‌شود.

تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر