( 4.7 امتیاز از 116 )

 

عصر شیعه ـ شعر سید حسن حسینی

فقط خدا بود که می دانست

آن دل دریایی

به کمند پند های پوسیده

دربند نمی آید

وبا لبان مواج

بی کرانه های دور خطر را

می بوسد.

پس به دریا زد

وتشنگی سر به تلاطم گذاشت

عطش

چه بی رحمانه اتش می بارد

باید چراغ را خاموش کرد

تا چهره ی مردانگی

روشن شود.

در ظهر موعود

پاییز گل کرد

و یک باغ ارغوان درو شد...

اینک خدا می داند:

نام آن دل کامل

ترجیع بند

هاتف عرش است!

تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر