
الله الله بای بسم الله پدر، معنی ذبح عظیم آمد پسر
عصر شیعه ـ شعری از مصلح انقلابی و شاعر بزرگ فارسی حکیم اقبال لاهوری به مناسبت حماسهء جاویدان عاشورا:
مومن ازعشق است وعشق از مومن است
عشق را نا ممکن ما ممکن است
عقل در پیچاک اسباب و علل
عشق چوگان باز میدان عمل
عقل مکار است و دامی می زند
عشق صید از زور بازو افکند
عقل را سرمایه از بیم وشک است
عشق از عزم ویقین لاینفک است
آن کند تعمیر تا ویران کند
این کند ویران که آبادان کند
عقل چون باد است ارزان در جهان
عشق کمیاب و بهای او گران
عقل محکم از اساس چون وچند
عشق عریان از لباس چون وچند
عقل می گوید که خود را پیش کن
عشق گوید امتحان خویش کن
عقل با غیر آشنا از اکتساب
عشق از فضل است و با خود در حساب
عقل گوید شاد شو آباد شو
عشق گوید بنده شو آزاد شو
عشق را آرام جان حریت است
نا قه اش را ساربان حریت است
آن شنیدستی که هنگام نبرد
عشق با عقل هوس پرور چه کرد
آن امام عاشقان پور بتول
سرو آزادی ز بستان رسول
الله الله بای بسم الله پدر
معنی ذبح عظیم آمد پسر
سرخ رو عشق غیور از خون او
شوخی این مصرع از مضمون او
در میان امت آن کیوان جناب
همچو حرف قل هو الله در کتاب
چون خلافت رشته از قران گسیخت
حریت را زهر اندر کام ریخت
موج خون او چمن ایجاد کرد
تا قیامت قطع استبداد کرد
بهر حق در خاک و خون غلطیده است
پس بنای لا اله گردیده است
مدعایش سلطنت بودی اگر
خود نکردی با چنین سامان سفر
سر ابراهیم و اسماعیل بود
یعنی آن اجمال را تفصیل بود
عزم او چون کوهساران استوار
پایدار و تند سیر و کامکار
تیغ بهر عزت دین است و بس
مقصد او حفظ آیین است و بس
ما سوا الله را مسلمان بنده نیست
پیش فرعونی سرش افکنده نیست
خون او تفسیر این اسرار کرد
ملت خوابیده را بیدار کرد
نقش الا الله بر صحرا نوشت
سطر عنوان نجات ما نوشت
رمز قران از حسین آموختیم
ز آتش او شعله ها اندوختیم
تار ما از زخمه اش لرزان هنوز
تازه از تکبیر او ایمان هنوز
ای صبا ای پیک دور افتادگان
اشک ما بر خاک پاک او رسان »