( 4.7 امتیاز از 822 )

عصر شیعه ـ عاشورا چگونه قرن‌ها ماندگار شد؟ در پاسخ به اين سؤال همه به راحتی می‌گويند: با روشنگری‌های حضرت زينب(س) و امام سجاد(ع) پس از واقعه عاشورا؛ تلاش‌های ساير ائمه نيز در همين راستا و با الگوگيری از اين دو بزرگوار در طول تاريخ شيعه، عاشورا را برای همه تاريخ زنده نگه‌داشته است.

اما به راستی چه تعداد از مردم می‌دانند حضرت زينب(س)، امام سجاد(ع) و ساير ائمه(ع) چگونه عاشورا را روايت كرده‌اند. مردم ما به چه ميزان از محتوای خطبه‌های حضرت زينب(س) و امام سجاد(ع) پس از واقعه عاشورا خبر دارند.

عاشورايی كه زينب از آن سخن می‌گويد چه قدر به عاشورايی كه سخنرانان و مداحان ما آن را نقل می‌كنند شبيه است؟! مگر نه اينكه بزرگ‌ترين شاهدان و راويان عاشورا زينب(س) و سجاد(ع) است.

عاشورای زينب فقط و فقط تفسير قرآن است و بس؛ آنجا كه قدرتمندانه نه از روی ضعف، شجاعانه نه از روی ترس، دليرانه و نه تكيده و شكسته و خميده و خسته و مو پريشان كرده و پابرهنه دويده و ... می‌گويد: ای يزيد، از اينكه زمين و آسمان را بر ما تنگ گرفته‌‏اى و ما را همچون اسيران از سویى به سوى ديگر مى‏برى، گمان‌ دارى كه ما در نزد خدا خوار و پست ‏شده‏ ايم و تو در پيشگاه او قرب و منزلت ‏يافته‏ اى؟ و با اين تصور خام و باطل، باد به گلو انداخته و با نگاه غرورآميز و شادمانه به اطراف خود مى‏ نگرى؟ از اينكه دنيايت آباد شده است و امور طبق مراد تو مى‏ چرخد و مقام و منصبى را كه حق ما خاندان(رسول اكرم (ص)) است، در دست گرفته‏ اى، شادمانى؟ اگر چنين تصور باطلى بر وجود تو حكمفرما شده است، لحظه‌‏اى بيانديش و فكر كن!
زينبی كه من می‌شناسم؛ دختر علی است، كسی كه فصاحت و بلاغت را به حد اعلا رساند، دختر فاطمه است. كسی كه پهلو شكسته با قدرت تمام همه حقانيت علی را بر صورت جهل كوبيد. شما از چه كسی سخن می‌گوييد؟ از كدام زينب؟

و بر قرآن، كلام عدالت‌محور حق، تكيه می‌كند و خطاب به امير كفار می‌گويد: مگر فراموش كرده‌‏اى كلام خدا را كه مى‏ فرمايد: «وَلاَ یَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِّأَنفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدَادُواْ إِثْمًا وَلَهْمُ عَذَابٌ مُّهِينٌ؛ و البته نبايد كسانى كه كافر شده‏ اند تصور كنند اينكه به ايشان مهلت مى‏ دهيم براى آنان نيكو است ما فقط به ايشان مهلت مى‏ دهيم تا بر گناه [خود] بيافزايند و [آنگاه] عذابى خفت‏آور خواهند داشت» (سوره آل‏عمران؛ آيه178)

زينبی كه من می‌شناسم؛ دختر علی(ع) است، كسی كه فصاحت و بلاغت را به حد اعلا رساند، دختر فاطمه(س) است. كسی كه پهلو شكسته با قدرت تمام همه حقانيت علی(ع) را بر صورت جهل كوبيد. شما از چه كسی سخن می‌گوييد؟ از كدام زينب؟

گاهی در سخنانتان داستان‌‌های زنی را می‌گوييد كه گويی هيچ قرابتی به فاتح خيبر ندارد؛ زينب من سربلند عشق‌ورزی بی‌نهايت زيبای عاشوراست، سرو قامت ايستاده در برابر ظلم است، صبر است، مقاومت است، كوه است، كوهی تكيه داده بر آسمان علی و فاطمه، كوه را مگر می‌توان خميد.

زينب من عاشورا را زيبا می‌‌بيند، زيبا می‌داند، خطاب سخنش خداست آنگاه كه در حضور يزيد می‌فرمايد: پروردگارا! حق ما را از دشمنان ما بگير و از آنان كه بر ما ظلم كردند انتقام بكش و آتش قهر و غضبت را بر كسانى كه خون ما و حاميان ما را ريختند، فرو فرست. قسم به خدا كه اى يزيد! بدان با اين جنايت هولناك پوست‏ خود را شكافتى و گوشت‏ خود را پاره كردى.

و عاقبت ظلم را به تصوير می‌كشد آنگاه كه می‌گويد: به همين زودى است كه در عرصه محشر به محضر رسول‏ الله(ص) وارد شوى، در حالى‏كه بار گرانى از مسئوليت ريختن خون فرزندان او و هتك حرمت ‏خاندان و پاره‏ هاى تن او را بر گردن گرفته‏‌اى. آن روز، همان روزى است كه خداوند تمامى آنان را جمع مى‏ نمايد و پريشانى و پراكندگى آنان را سامان مى‏ بخشد و حقشان را مى‏ ستاند.

ال او زنده‌اند آنگاه كه رو به مرده‌ترين مردمان زمانه خود می‌فرمايد: «وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِی سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ؛ هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده‏ اند مرده مپندار بلكه زنده‏ اند كه نزد پروردگارشان روزى داده مى‏ شوند»(سوره آل عمران آيه 169). اى زاده معاويه! اگر چه شدايد و پيشامدها و فشار روزگار مرا در شرايطى قرار داد كه مجبور شدم با تو حرف بزنم، اما تو را كوچكتر از آن مقام ظاهرى‌ات مى‏ بينم و تو را بسيار توبيخ و سرزنش مى‏ كنم. چگونه سرزنش نكنم با اينكه چشم‏ها در فراق دوستان گريان، و دل‏ها در فراق عزيزان، سوزان است.

او از اندوه بزرگ عاشورا نيز سخن می‌گويد اما اين اندوه بزرگ برايش بلند مرتبه و با عزت است، ضعف نيست، شكست نيست، دل‌سوزی نمی‌طلبد، بيدار می‌كند و هشيار زمانی كه عنوان می‌كند: آه! چه شگفت‌انگيز است كه مردان بزرگ حزب خدا به دست‏ حزب شيطان، آن بردگان آزاد شده كشته شوند! همين دست‏هاى شماست كه به خون ما خاندان (پيامبر) آغشته شده است و دهانتان از گوشت ما پر گرديده است. مگر نه اينكه آن بدن‏هاى پاك و پاكيزه روى زمين افتاده و گرگ‏هاى بيابان بدن‏هاى آنها را حلقه زده‏ اند و كفتارها آنها را در خاك مى‏ غلطانند. اى پسر سفيان! اگر چه تو امروز كشتار و اسارت ما را غنيمت ‏شمرده‏اى و به آن مى‏ بالى، اما طولى نمى‏ كشد كه مجبور مى‏گردى غرامت و تاوان آن را پس بدهى، و آن روزى است كه آنچه از پيش فرستاده‏ اى خواهى يافت؛ و خداوند هرگز به بندگان خود ستم نمى‏ ورزد. (سوره حج آيه10). ما از بيدادگرى‌هاى تو، به پيشگاه او شكايت مى‏ بريم و او تنها پناهگاه و اميد ماست.
آن سخن‌وری كه از زنان و مردان عاشورا سخن می‌گويد اگر خود انتخاب‌گر حق در گستره جهان باطل نباشد، چگونه سخن از دل برنخواسته بر دل‌ها خواهد نشست، مگر آيه قرآن را فراموش كرده‌ايد كه می‌فرمايد: «أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَكُمْ وَأَنتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ؛

و پشتيبانش خداست از همين رو می‌فرمايد: «از خدا مى‏خواهم كه ثواب و رحمت ‏خويش را بر شهيدان ما كامل كند و بر پاداششان بيفزايد و ما را جانشينان و بازماندگان شايسته‏ آنان قرار دهد كه او با محبت و مهربان است و او براى ما كافى است و هم او بهترين پشتيبان ماست». و كسی كه بر خدا توكل كند خدا برايش كفايت می‌كند و او هرگز شكست نخواهد خورد.

اشك بر حسين، عزای او، ماتم عزيزانش، همه و همه زيباست، اما نبايد حسين(ع) را به اينها محدود كرد، هر روز عاشوراست، همه جا كربلاست، هر لحظه، ما انتخاب‌گر بين حق و باطليم و در اين ميان زينب(س) هر آن ناظر ماست، كه به كدام راه خواهيم رفت، راه حسين يا يزيد؟

و آن مداح و سخن‌وری كه از زنان و مردان عاشورا سخن می‌گويد اگر خود انتخاب‌گر حق در گستره جهان باطل نباشد، چگونه سخن از دل برنخواسته بر دل‌ها خواهد نشست، مگر آيه قرآن را فراموش كرده‌ايد كه می‌فرمايد: «أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَكُمْ وَأَنتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ؛ آيا مردم را به نيكى فرمان مى‏ دهيد و خود را فراموش مى‏كنيد با اينكه شما كتاب [خدا] را مى‏خوانيد آيا [هيچ] نمى‏ انديشيد» (سوره بقره آيه 44)

اگر از زينب و حسينی بگويد كه نمی‌شناسد چه؟ اگر دروغ بگويد چه؟ زينب(س)، امام سجاد(ع) و ائمه و بزرگان دين بهترين راويان عاشورا هستند، اگر نمی‌خواهيد در اين مسير به بيراهه برويد، اول خطبه‌های آن‌ها در بخوانيد سپس سخن بگوييد.

منبع» ایکنا/ زهرا ايرجی

تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر