( 0. امتیاز از 0 )

جمعی از هنرمندان از جمله شاعران بعد از واقعه تلخ پلاسکو نسبت به این حادثه واکنش نشان دادند.

تعدادی از شاعران کشور در پی حادثه ناگوار فروریختن ساختمان پلاسکو در روز پنجشنبه، 30 دی‌ماه، و شهادت تعدادی از آتشنشانان در این حادثه، سروده‌های خود را به این غیورمردان هدیه کردند.

تعدادی از سروده‌های این شاعران که این روزها در فضای مجازی منتشر شده به این شرح است:

علیرضا قزوه

در این امتحان بذل جان را ببینید
گل افشانی ارغوان را ببینید

فرو ریخت دل‌های عشاق، افسوس
شکست دل و استخوان را ببینید

ندیدید اگر درد پیدای ما را
کنون داغ‌های نهان را ببینید

بجز جامه شعله بر تن نکردند
دلیران، یلان، عاشقان را ببینید

شب حمله بر خصم دون را که دیدید
دوباره شب امتحان را ببینید

اگر شور غواص‌ها را ندیدید
شهیدان آتش‌نشان را ببینید

محمدمهدى عبدالهى

نگاه آسمان با ماه مى‌سوخت
زمین از ماتمش در آه مى‌سوخت
دل آتش نشان‌هاى دلاور
میان شعله‌اى جانکاه مى‌سوخت

هادی خورشاهیان

پیچیده مادر در کفن امروز، آتش‌نشانان رشیدش را
آتش‌نشانان سپیدش را، آتش‌نشانان شهیدش را

این بار اول نیست این مادر، دارد بر این تابوت می‌گرید
می‌موید و با اشک می‌شوید، اسطوره‌های روسفیدش را

این‌ بار آخر نیست، این مادر، یک‌بار دیگر نیز خواهد سوخت
وقتی خبر می‌آوَرَد آتش، داغ عقابان جدیدش را

مادر، وطن، امروز می‌شوید، با گریه از این سنگ‌ها خون را
این چشم‌ها با گریه می‌جویند، فرزندهای ناپدیدش را

زانو زده در کوچه سنگی، می‌لرزد این زانوی تاخورده
از دست پیر خود رها کرده ست، ساک قدیمی خریدش را

آتش‌نشانش تا همین امروز، در کوچه خاک پای مادر بود
دایم به این مادر کمک می‌کرد، تا سفره می‌آورد عیدش را

یک چشم مادر اشک و آن چشمش، خون است و آتش در رگان اوست
گم کرده مادر پشت در انگار، فرزند خوبش را، کلیدش را

مطهره عباسیان

آتش اگر انداخته زخمی به تنت
  یا نیست اگر زمان پرپر شدنت

فردا همه از عاشقی ات می‌گویند
     پروانۀ من ! نرنجی از سوختنت!

شهاب گودرزی

به روی شانه غربت فرو ریخت
شبیه برجی از وحشت، فرو ریخت
دلم مثل « پلاسکو» شعله‌ور شد
میان بهت یک ملت فرو ریخت!!

محمود برزین

در دلم آتش فشان‌ها روشن است
داستان قهرمان‌ها روشن است

می‌خُورَد با زوزه آتش، آب را
شعله‌های ناودان‌ها روشن است

جای هیمه، جای چوب، این مجتمع
آتشش با استخوان‌ها روشن است

گرچه شمع قلبشان خاموش شد
گرچه داغ این جوان‌ها روشن است...

تا قیامت توی این آتشکده
شهرت "آتش/ نشان‌ها" روشن است

علی محمد مودب

سوختی تا خانه ما را نسوزاند غمی
بر مزارت اشک‌های عاشقان فانوس‌هاست
زیستی در شعله‌ها و پر زدی با شعله‌ها
زندگی با مرگ، شرح غیرت ققنوس‌هاست

میلاد عرفان پور

طلوع ناگهان‌ها، زیر آوار
غروب قهرمان‌ها، زیر آوار

کماکان می‌تپد با عشق مردم
دلِ «آتشنشان‌ها» «زیر آوار»

تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر