(
0
)
امتیاز از

شبکه اجتماعی اینستاگرام در کشورمان به فضایی برای نمایش ثروت و تنپروری تبدیل شده است
اینستاگرام در ایران پیاده نظام شکستن مقاومت مردمی!
فضای اینستاگرام در ایران به واسطه غلبه سلبریتیهای بیمصرف، فضای مقاومت و استقامت نیست. در اغلب کشورهای دنیا شبکههای اجتماعی به محفلی برای شکلگیری جنبشهای اجتماعی به نفع استقامت و مقاومت در برابر چالشهای مبتلا به جامعه تبدیل شده است، اما شبکه اجتماعی اینستاگرام در کشورمان به فضایی برای نمایش ثروت و تنپروری تبدیل شده است. با گشتوگذاری میان صفحات اینستاگرامی افراد مختلف بهخصوص چهرهها با نمایشی از راه و ثروت طبقه نوکیسه مواجه میشوید، آن هم در شرایطی که فضای کلی کشورمان تشنه تزریق روحیه مقاومت و پایداری است.
این روزها جامعه بیش از هر زمان دیگری نیازمند روحیه مقاومت و استقامت است و شاید بتوان در شرایط کنونی چنین روحیهای را در فضای عمومی جامعه شاهد بود. تنشهای اقتصادی بالا با تمام چالشهایی که برای عامه جامعه داشته، اما نتوانسته مقاومت طاقت مردم را در برابر این فضا طاق کند. در این میان و در شرایطی که سبد خانوار روزبهروز کوچک و کوچکتر میشود و مردم ناگزیرند از مایحتاج ضروریشان چشمپوشی کرده یا به حداقل اکتفا کنند، گروهی دیگر که از قضا در بیثباتیهای اقتصادی نانشان بیش از پیش در روغن فرو میرود، با رفتارهایی نظیر استخدام نیرو برای سگگردانی آن هم با دستمزدهایی عجیب و غریب تا ساعتی ۱۰۰ هزار تومان، برگزاری مراسم و جشن برای خداحافظی فرزندانشان با پوشک و به نمایش گذاشتن این تصاویر در صفحات اینستاگرامشان یا سفرهای خارجی و رستورانگردیهای لاکچری و حتی انتخاب تاریخهای خاص برای نمایشی تمام عیار از ثروت و خاصبودن تصویر تمام عیاری از طبقات اجتماعی نوکیسه را به نمایش میگذارند.
این روزها جامعه بیش از هر زمان دیگری نیازمند روحیه مقاومت و استقامت است و شاید بتوان در شرایط کنونی چنین روحیهای را در فضای عمومی جامعه شاهد بود. تنشهای اقتصادی بالا با تمام چالشهایی که برای عامه جامعه داشته، اما نتوانسته مقاومت طاقت مردم را در برابر این فضا طاق کند. در این میان و در شرایطی که سبد خانوار روزبهروز کوچک و کوچکتر میشود و مردم ناگزیرند از مایحتاج ضروریشان چشمپوشی کرده یا به حداقل اکتفا کنند، گروهی دیگر که از قضا در بیثباتیهای اقتصادی نانشان بیش از پیش در روغن فرو میرود، با رفتارهایی نظیر استخدام نیرو برای سگگردانی آن هم با دستمزدهایی عجیب و غریب تا ساعتی ۱۰۰ هزار تومان، برگزاری مراسم و جشن برای خداحافظی فرزندانشان با پوشک و به نمایش گذاشتن این تصاویر در صفحات اینستاگرامشان یا سفرهای خارجی و رستورانگردیهای لاکچری و حتی انتخاب تاریخهای خاص برای نمایشی تمام عیار از ثروت و خاصبودن تصویر تمام عیاری از طبقات اجتماعی نوکیسه را به نمایش میگذارند.
کجرویهای اجتماعی
انتشار خبر استخدام سگگردان با درآمد ساعتی ۱۰۰ هزار تومان که البته بسته به نژاد حیوان و ساعت کار و برخی شرایط دیگر میتواند بالا و پایین شود، حکایت از بروز کجرویهای نوینی در فضای اجتماعی دارد و این بار هم این کجرویها زیر سر طبقات نوکیسه اقتصادی است. ماجرا بر سر این است که با بروز تنشهای اقتصادی و غیرقابل پیشبینی اوضاع، گروههای زیادی هستند که یک شبه ره ۱۰۰ ساله را میپیمایند و ثروتهای بادآوردهای نصیب کسانی میشود که به لحاظ ساختاری شایسته داشتن این پولهای کلان نیستند و همین مسئله منجر به تولد طبقات تازهای در تقسیمبندی طبقات اقتصادی جامعه میشود که از آنها به عنوان طبقه نوکیسه یاد میشود. از سوی دیگر شبکههای اجتماعی نظیر اینستاگرام رسانههایی اختصاصی را در اختیار افراد مختلف قرار دادهاند؛ رسانههایی که میتوانند ویترینی از زندگی خود را در آن بچینند. عکسهای سلفی و یهوییهای سلبریتیها با حیوانات عجیب خانگی همچون شیر و ببر یا کروکودیل که هزینه نگهداریشان برابر با حقوق چند کارگر ساده است، تصاویر مربوط به جشن خداحافظی کودک با پوشک یا تدارک آلبوم جنینی با سونوگرافیهای سه بعدی در ایام بارداری و به نمایش گذاشتن همه این تصاویر در صفحات اینستاگرام آن هم در شرایطی که بسیاری از مردم برای تهیه مایحتاج اولیه زندگی خود دچار چالشند، میتواند فضای مقاومت جامعه را شکننده کند.
غیرقابل تحملشدن فقر
آنطور که فرامرز توفیقی، رئیس کمیته مزد کانون عالی شوراها میگوید، با اتفاقاتی که هفتههای اخیر در حوزه اقتصاد فاصله بین سبد معیشت حداقلی با حداقل دستمزد را به بیش از ۲میلیون و ۸۰۰ هزار تومان افزایش داده و با محاسبه مؤلفههای تأثیرگذار در سبد معیشت از جمله مسکن، ارتباطات، حملونقل، قدرت خرید کارگران ۷۲درصد کم شده است. از نگاه وی فاصله ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومانی میان سبد معیشت حداقلی با حداقل دستمزد یک فاجعه است. حالا در نظر بگیرید کارگری که با چنین شرایطی مواجه است، اما به مدد تکنولوژیهای ارتباطات و فناوری اطلاعات گوشی تلفن هوشمندی دارد که میتواند در اوقات فراغتش همانند بسیاری از افراد دیگر سری به صفحات اینستاگرام سلبریتیها بزند و با تصاویر سلبریتی مذکور با ببر یا کروکودیلش مواجه شود که تنها برای تغذیه حیوان باید روزی چند کیلو گوشت تهیه کنند و این جدا از دیگر هزینههای نگهداری چنین موجوداتی است. اینجاست که برای درک بهتر حال این فرد میتوان از تحلیل دورکهام و مرتون بهره گرفت. آنها معتقدند وقتی فقر تأثیر مخرب خواهد داشت که در مقابل فقر، «تصویر» یا «قول» آرزوهای بلندپروازانه ارائه شود در آن صورت فقر غیرقابل تحمل میشود. گونیک هم اشاره میکند که فقر کالاهای اقتصادی در واقع عاملی نیست که تولید آنومی بکند. برعکس یک شکل سنتی و پذیرفتهشده از فقر وجود دارد که انسان به آن عادت کرده است، اما شرایط وقتی تغییر میکند که از طریق گسترش وسایل ارتباط جمعی تصویر یک نوع زندگی دیگر و مرفهتر (مثلاً با برنامههای تلویزیونی یا ویدیویی)، تا اقصی نقاط جوامع تکامل نیافته رخنه کند. در پی تضاد این دو عامل، نیازهای بیحد و حصر رشد میکنند و پس از آن حرکتهای ناگهانی رکود یا رشد اقتصادی بسیاری از مواقع وضعیت آنومی به شکل یک گمگشتگی فرهنگی جهشی (و از دست دادن هویت فرهنگی) را در پی دارد که نه فقط یک نارضایتی عمیق بلکه علاوه بر آن ناآرامیهای سیاسی گستردهای را بهوجود میآورد.
منبع: روزنامه جوان
منبع : جوان آنلاین