
مصائب امام صادق(ع) مانند بیعت گرفتن از امیرالمؤمنین علی(ع)
عصر شیعه : شخصی که در تاریخ به «نفس زکیه» معروف است ادعای مهدویت کرد و پس از قیام، برای بیعت گرفتن کاری را با امام صادق(ع) انجام دادند که در زمان خلیفه اول با امیرالمؤمنین(ع) انجام دادند.
«آیت الله یوسفی غروی» با نقد برخی القاب و کنیه ها که در جامعه اسلامی معروف شده است گفت: «محمد المهدی» که به "نفس زکیه" معروف است، همان کاری را کرد که پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) با امیر مؤمنان(ع) کردند.
وی که در میزگرد روزانه "اولین دوره تربیت مدرس مکالمه عربی حوزه علمیه" در "مجتمع یاوران حضرت مهدی(عج)" سخن می گفت درباره ظهور برخی مدعیان مهدویت، به ذکر تاریخی درباره «محمد بن عبدالله محض» پرداخت.
یوسفی غروی، به جعل و دستکاری احادیث نبوی در این زمینه اشاره کرد و بیان داشت: حدیث معروفی از رسول الله(ص) رسیده است که فرمود: "لو لم يبق من الدنيا الا يوم لطوّل اللهُ ذلک اليوم حتي يلي رجل من أهل بيتي، يُواطئ اسْمُهُ اسْمِي"؛ یا "لو لم يبق من الدنيا الا يوم واحد لطوّل الله عزوجل ذلک اليوم حتي يبعث فيه رجلا من ولدي اسْمُهُ اسْمِي"؛ یعنی: "اگر تنها از دنيا يک روز باقي ماند البته خدا آن روز را آنقدر طولانی فرمايد تا مردی از اهل بيت من که اسم او برابر اسم من است حکومت کند".
وی اضافه کرد: همچنین احادیث زیادی وارد شده است که پیامبر(ص) فرمود: "المَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي اسْمُهُ اسْمِي وَ كُنْيَتُهُ كُنْيَتي..." یعنی "مهدى از اولاد من است. نامش نام من و كنيه اش كنيه من است..." ؛ اما جاعلان، جمله "اسمُ ابیه اسمُ ابی" یعنی "نام پدرش، نام پدر من است" را بر آن اضافه کردند تا با «محمد بن عبدالله محض» منطبق شود!
این پژوهشگر دینی افزود: این شخص که از اعقاب امام حسن مجتبی(ع) بود و به "نفس زکیه" معروف است ادعای مهدویت کرد و طرفداران او پس از قیامش، کاری را با امام صادق(ع) انجام دادند که در زمان خلیفه اول با امیرالمؤمنین(ع) انجام دادند؛ یعنی به امام(ع) جسارت کردند و او را به زور آوردند تا بیعت کند. آنها حتی امام صادق(ع) را زندانی کردند اما ایشان بیعت نکرد. با این سابقه ــ که در "اصول کافی" نیز موجود است ــ ما او را به عنوان نفس زکیه نمی شناسیم.
یوسفی غروی در ادامه تبیین حدیث مذکور، «ابوالقاسم» را کنیه اصلی و رسمی امام زمان(عج) دانست و گفت: بر مبنای حدیث "المَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي اسْمُهُ اسْمِي وَ كُنْيَتُهُ كُنْيَتي..." کنیه شرعی امام عصر(عج) «ابوالقاسم» است؛ ولی کنیه ای که الان در فرهنگ عمومی جامعه غلبه کرده، «اباصالح» است که خلاف این حدیث نبوی است.
صاحب کتاب ارزشمند "موسوعة التاریخ الاسلامي" در ریشه یابی کنیه ابوصالح هم بیان داشت: در عرب رسم است که به کسی که فرزند ندارد «ابوصالح» یا «ابوغایب» می گویند. «سید بن طاووس» نیز در زمان خودش، این کنیه را در حال تقیه برای امام زمان(عج) به کار برد.
وی تأکید کرد: تکرار این کنیه در این زمان و غالب کردن آن بر کنیه شرعی امام زمان(عج) خطای بزرگی است. متأسفانه از این خطاهای بزرگ وجود دارد که ما توجه نمی کنیم، اما دشمن توجه و از آن سوء استفاده می کند.
یوسفی غروی آوردن لفظ "دعا" برای توسل به ائمه اطهار(عج) را نیز از اغلاط مصطلح دانست و گفت: آوردن عنوان "دعای توسل" از همان کارهایی است که ما توجه نکرده ایم. "دعا" مخصوص خداوند متعال است و نباید آن را برای غیر خدا به کار برد. در نتیجه این عدم دقتها، بهانه به دست کسانی داده می شود که که شیعیان را تکفیر می کنند و آنان را می کشند. در این مورد این توسل می توان "التوسل بالائمة" به جای "دعاء التوسل" به کار برد.
عضو شورای کتاب مجمع جهانی اهل بیت(ع) به سستی فتاوای عامای تکفیری نیز اشاره کرد و گفت: یکی از مسائلی که وهابیون شرک می دانند "مسأله بنای گنبد بر قبور" است؛ حال آنکه پیش از ظهور آنان، این امر در اسلام سابقه داشته است و هیچکدام از علمای مذاهب، آن را حرام ندانستند.
وی دو نمونه معروف در این زمینه را هم توضیح داد و گفت: بر قبر جناب «عباس بن عبدالمطلب» در قبرستان بقیع گنبد ساختند و هیچکدام از علمای وقت اعتراض نکرد. همچنین «مأمون» بر قبر پدرش «هارون الرشید» گنبد ساخت و گنبدی که هم اکنون بر بالای ضریح امام رضا(ع) وجود دارد همان گنبد است که ترمیم و مطلا شده است.
یوسفی غروی اضافه کرد: بر قبر « احمد بن حنبل» یکی از چهار امام مذاهب اهل سنت نیز گنبد وجودداشت و علمای حنبلی در بعدازظهرهای جمعه نزد قبر او می نشستند؛ تا اینکه آن ساختمان در سیل رودخانه دجله خراب شد. در نتیجه الان محل دقیق قبر او را نمی دانند اما یک قبر نمادینی را در یکی از بازارهای بغداد به وی منسوب کرده و هنوز آن را زیارت می کنند.
این استاد حوزه علمیه درباره ریشه های فکر تکفیری نیز گفت: مأمون عباسی در فکر و عقیده "معتزلی" شد. خلفای بعد از او «معتصم» و «الواثق» هم معتزلی بودند. تا اینکه «متوکل» خلیفه شد و خلافت عباسی را از اعتزال به "اشعریه" منتقل کرد.
یوسفی غروی ادامه داد: مذهب اشعری قبل از اینکه به این اسم معروف باشد، به "مذهب السلف" مشهور بود؛ لذا متوکل را به عنوان احیاءگر مذهب سلف و "محیی السنة" می خوانند. متوکل با تغییر مذهب خلافت از اعتزال به اشعریه، در واقع احیاءگر مذهب اهل حدیث شد که امام آن، «احمد بن حنبل الشیبانی البغدادی» بود، چون او مدعی بود که محدّث است و تنها حدیث پیامبر(ص) را نقل می کند و ادعای اجتهاد ندارد.
نویسنده کتاب "وقعة الطف" درباره تأثیرپذیری متوکل از احمدبن حنبل هم گفت: متوکل عباسی ادعا می کرد که از احمد بن جنبل تقلید می کند. وی او را به مرکز حکومتش در شهر "سامراء" دعوت کرد و عجیب اینکه دو باری که با فاصله 10 سال اقدام به تخریب قبر سیدالشهدا(ع) نمود، هر دو بار همزمان با دعوت از احمد بن حنبل الشیبانی به سامراء بود.
وی افزود: احمد بن حنبل ساختن بنا و گنبد بر قبور را شرک نمی دانست؛ اما از همزمانی حضور او در سامراء و اقدام متوکل بر تحریب قبر امام حسین(ع) حدس زده می شود که احمد بن حنبل این فتوا را داده بود. بعد هم «ابن تیمیه» و «ابن القیم الجوزی» بر بنای مذهب حنبلی، آراء تکفیری خود را مطرح کردند؛ و در عصر حاضر هم بر ویرانه های آن آراء، «محمد بن عبدالوهاب» مذهب خود را برپا کرد.
آیت الله یوسفی غروی در عظمت امام صادق(ع) به اشعاری در وصف ایشان اشاره کرد که «ابوهريرة الابار العجلى» از شاعران خاندان رسالت عليهم السّلام سرود. ویهنگامى كه جنازه امام صادق عليه السّلام را در ميان تابوت نهاده و به سوى بقيع براى دفن مى بردند، اين اشعار را مى خواند:
أقول و قدر احوابه یحملونه *** علی کاهل من حاملیه و عاتق
أتدرون ماذا تحملون الی الثری؟ *** ثبیرا ثوی من راس علیاء شاهق
غداه حثا الحاثون فوق ضریحه *** ترابا و أولی کانش فوق المفارق
یعنی:
مى گويم: همانا به سوى جنازه امام صادق عليه السّلام رفتند *** و آن را بر شانه و دوش خود گرفتند و حمل كردند
آيا مى دانيد كه چه شخصيتى را به سوى قبر، حمل مى كنيد؟ *** كوه سر برافراشته ای که بر فرازی بلند و بسيار مرتفع است
بامدادی که خاك قبر را بر روى جنازه او مى ريزند *** در حالی که سزاست آن خاک بر سرهای ما ریخته شود
استاد یوسفی غروی در پایان این میزگرد، به تعدادی از سؤالات حضار پاسخ داد.
شایان ذکر است "اولین دوره تربیت مدرس مکالمه عربی حوزه علمیه" با حضور 52 تن از استادان پذیرفته شده حوزوی و دانشگاهی از روز شنبه 2 مرداد 1395 در قم آغاز شد. نیمه اول این دوره تا ظهر دیروز پنجشنبه 7 مرداد با برنامه های فشرده ادامه یافت. با پایان کلاسها و سمینارهای هفته اول، این دوره به مدت دو روز تعطیل شد و از جمع 52 استاد شرکت کننده، 33 نفر که هفته اول را با موفقیت پشت سر گذاشتند عصر روز شنبه 9 مرداد در "مجتمع نرجس خاتون(س) قم" پذیرش خواهند شد تا کلاسهای نیمه دوم دوره را از یکشنبه 10 مرداد آغاز کنند.