
بهرهبرداری سوء از افسانۀ عبدالله بن سبأ علیه تشیع
نویسنده: استاد دکتر حسین رزمجو
عصر شیعه : نسبت دادنِ افکارِ افراطی و گمراه کنندۀ «عبدالله بن سبا» به تشیع علوی که تبلیغاتی بیپایه، واهی و مغرضانه میباشد، از کارهای ناشایست کانالهای ماهوارهای وابسته به اهل سنت است، که گویندگان آنها از تشخیص اراجیف توأم با افسانه این شخص موهومِ ساختگی، از معارف و تعلیمات آموزنده پیشوایان تشیع ـ بویژه از اندیشههای والای امام علی بن ابیطالب(ع) عاجزند، و با آنکه منابعی چون نهجالبلاغۀ شریف و صحیفۀ سجادیه و ادعیه و نیایشهای عارفانه از امامانِ همام شیعه در اختیار پیروان تشیع علویست ـ نظیر دعای کمیل، جوشن کبیر، ادعیۀ سحرگاهانِ ماهِ مبارکِ رمضان و... آشنا نیستند یا همچنین جاهل به طرز تفکر توحیدیِ دانشمندان و روشنفکرانِ راستین شیعهاند، که باورمند به رهبریِ ائمۀ هُدی پس از پیامبر(ص) میباشند، این مبلغانِ بیمایه با بیان بعضی از اغراقگوییها و افکار خلاف شرعِ عبدالله بن سبا که مشابهاتی از آنها در اقلیتی از عوامالناس شیعه گهگاه دیده میشود ـ اقلیتی که در همۀ مذاهب جهان از جمله در اهل سنت و جماعت به فراوانی یافت میشوند ـ و تعمیمِ نسبت دادنِ آنها به دانشمندان عالیقدر شیعه و مذهبِ تشیع علوی که امری بسیار سخیف و نادرست و بیپایه است، و متأسفانه به عنوان برگِ برندهای علیه شیعیان توسط مزدورانی از سوی شیطانِ بزرگ و لاویهای صهیونیسم و یا دولتهایی چون عربستان سعودی دائماً علیه تشیعِ علوی تبلیغ میشود.
شاید خوانندگان دینباورِ فضیلتجو مطلع باشند که افسانۀ عبدالله بن سبا که دربارۀ آن کتابها نوشتهاند: معاصرِ خلافتِ عثمان و علی بن ابیطالب(ع) بوده است. او از مخالفان عثمان به شمار میرود. و مُبلغ و موافقِ امامت و وصایت امیر مؤمنان علی(ع) میباشد، وی اصلاً از یهودیان یمن بوده و از غُلات شیعه است. و مورد لعنت شخص علی بن ابیطالب(ع) قرار گرفته، که دائماً میفرمودهاند: دو گروه به واسطۀ اشتباهِ دربارۀ من به جهنم میروند: اول دشمنانم و دوم دوستان افراطی و نادان من هستند، که از شدت گمراهی و جهالت مرا تا مقام الوهیت بالا برده و دربارۀ مکارم اخلاقیام غلو کردهاند. عبدالله بن سبا که مورد لعنتِ دیگر ائمۀ معصوم ما نظیر: حضرت امام جعفر صادق(ع) نیز قرار گرفته، مدتی را در بصره و کوفه به سر میبرده و به تبلیغِ اندیشههای انحرافی و ضاله خود مشغول بوده است. و سپس به مصر میرود و چون به رجعت امامان ـ بویژه حضرت علی(ع) ـ اعتقاد دارد، بر این باور بوده است، که امام علی(ع) پس از شهادتشان از دنیا نرفتهاند، و زنده میباشند. و بدین جهت است که پس از ضربت خوردن به دستِ ابن ملجم مرادی، هنگامی که خبر شهادت امام را به عبدالله سبا میدهند، میگوید: باور ندارم و اگر هزار بار این خبر را به من بدهند، قبول نمیکنم. زیرا ایشان نمیمیرند، تا زمانی که جهان را پر از عدل و داد کنند!
گفتهاند: «او که در اواسطِ خلافت عثمان ظاهراً مسلمان میشود، دشمنِ اسلام و در عین حال مردی عجیب و فوقالعاده بوده است، و برای نابودی اسلام و پراکندگی و تضعیف مسلمانان حرفها زده و کارهای عجیبی کرده و دربارۀ علی(ع) غلو نموده و مردم را علیه عثمان شورانیده و باعثِ قتل او شده و از بانیان جنگ جمل است. اما در برابر این نسبتها و تهمتها، شیعه از عبدالله بن سبا بیزاری میجسته و میگفتهاند ما از او و رفتار و گفتارش بیزاریم. زیرا ما عقایدمان را در امر خلافت و وصایت از آیات کریمه و روایات مستند و معتبر نبوی گرفتهایم. و شورش مردم بر عثمان و کشتن او موجبات و عللی دارد، که خودِ وی و کسانش فراهم آوردهاند. و آتش افروزانِ جنگ جمل نیز معلوم و معروفند. و جهات و اسباب آن روشن و معین است.
... برخی از دانشمندان دربارۀ وجود چنین مرد عجیبی که منشأ آن همه حوادث و وقایع شود، و امّت اسلام را به هر طرف که بخواهد براند و بکشاند و عقاید خود را بر یک فرقۀ بزرگ و بر مردانی بزرگ از اصحاب پیغمبر تحمیل کند، تردید کردهاند. و به راستی مگر امت اسلام این اندازه گیج بودهاند که یک یهودی با تظاهر به اسلام بتواند آنها را به هر راه میخواهد بکشاند! ـ و بعضی احتمال دادهاند که: عبدالله بن سبا که او را: «ابن السودا» ـ یعنی فرزند زن سیاه هم میگفتهاند ـ نامی است که بنی امیه به عمّار بن یاسر ـ صحابی بزرگِ پیامبر(ص) داده بودند، چون لفظ عبدالله را به هر کسی میتوان گفت. و چون پدران یاسر از یمن بودند، که وطن قوم «سبا» بوده به این مناسبت به او «ابن سبا» گفتهاند. و چون مادر «عمّار» هم سیاهپوست بوده، ابن السودایش مینامیدهاند. ـ این موضوع را دکتر علی الوردی در کتاب «وُعاظ السلاطین» ارائه کرده، و دکتر طه حسین در کتابِ «الفتنة الکُبری» ج 1، کتاب عثمان ـ صص 131 تا 136 متذکر شده است. و در کتابِ: «علی و بنوه» خود ـ در صفحات 90 تا 93 ـ افسانۀ عبدالله بن سبا را خوب شکافته و مجهول بودن او را ثابت کرده است. و مرحوم علامه سید مرتضی عسکری نیز در کتاب «عبدالله بن سبا» به وجود آورندۀ شخصیت خیالی و ساختگی ابن سبا را کار زندیق کذّابی میداند به نام «سیف بن عمر» که در سالِ 170 هجری وفات یافته. و صاحب دو کتاب است به نامهای: «الضوح و الردّه» که دربارۀ حوادث قبل از رحلت پیغمبر تا خلافت عثمان میباشد. و دیگر کتاب «الجُمل و مسیر علی و عائشه» ـ کشته شدنِ عثمان تا جنگ جمل ـ او در این کتاب علاوه بر این که حوادثِ تاریخی را تحریف کرده و برخلاف واقع مطالبی را بر آنها افزوده و یا از آنها کاسته، مردانی را نیز از پیشِ خود ساخته و حوادث و وقایعی را هم خلق کرده1» که یکی از آنها افسانۀ عبدالله بن سباست. کوتاه سخن این که: «با نقلِ از معتبرترین تواریخ مانند طبری و ابن خلدون و ابن اثیر و دهها نفر از این رجال علم و مشاهیر دانش معلوم میشود، که احوال و افعال این یهودی اصلاً و اساساً پایهای ندارد یا ابن سبایی وجود نداشته و فقط مرد کذاب و زندیقی ابن سبا را خلق کرده، ولی چون وجود و افعال او به ضرر شیعه بوده است، گروهی آن را قبول کردهاند.2 »
و جایِ تأسف است که مُبلغان بوقهای تبلیغاتی ماهوارههای مدافع اهل سنت با گستاخی تمام بدون توجه به معارف عظیم تشیع علوی و شخصیتهای کامل و بینظیر ائمۀ معصومان(ع) که مروّجان اصلی قرآناند، و بیآنکه اندکی بیندیشند که داستان ابن سبا مجعول و ساختگی است و اساسی ندارد، ـ و فرضاً که وجود خارجی داشته و اندیشههای ضالهاش در انگشتشمار مردم سادهلوح اثر گذارده باشد، و حال آنکه قرنهاست به زباله دانِ تاریخ افتاده، چه لزومی دارد که افسانۀ او را با آب و تابِ تمام مرتب نقل کرده و کار و رفتارِ تشیع علوی را با داشتن رهبرانی خردمند چون ائمه معصومان مشابه ابنِ سبایِ ساختگی بدانند؟، و آن را در برنامههای سوءِ تبلیغشان چونان ترجیعبندی شوم همواره برای تخطئه کردن شیعیان تکرار کنند. آنها نقاضت و دشمنی خود را با علی(ع) و پیروانش که حقیقتی مجسم هستند، جاهلانه آشکار مینمایند. در میان یاوههایی که کارگزاران بوقهای تبلیغاتی ضدّ شیعۀ بعضی از ماهوارههای مذکور، دروغی وقیحتر از پیروی شیعیان علوی از این یهودی دیوانه و زندیق وجود ندارد. زیرا حتی یک نفر از میان عوامالنّاس یا دانشمندان شیعه را نمیتوان سراغ گرفت که تحتِ تأثیر اندیشههای آن غالیِ خیالی قرار گرفته باشد.
1. رک ـ خلافت و ولایت از نظر قرآن و سنت ـ همان 292 تا 296.
2. رک ـ عبدالله بن سبا و دیگر افسانههای تاریخی، تألیف: علامه محقق سید مرتضی عسکری، مترجم: سید احمد فهری زنجانی، چاپ تهران پاییز 1360 ش، ناشر مجمع جهانی اسلامی
منبع : کتاب جامعه کبیره -ناشر : انتشارات قاف مشهد