( 4.4 امتیاز از 621 )

نویسنده: استاد دکتر حسین رزمجو

عصر شیعه : تصوّر غلط دشمنان جاهل شیعۀ امامیه در این نکتۀ مهم که تشیع علوی توسط دولت صفویه در ایران شکل گرفته و به وجود آمده. و این است که اصطلاح نادرست «شیعۀ صفوی»1 را در گفتارها و آثار خود زیاد به کار می­برند و تکرار این جمله که «از سیصد سال قبل ـ منظورشان از زمان تشکیل دولت صفویه در ایران است ـ شیعیان در ایران رسمیت یافته­اند، در حالی که به گواهی تاریخ و اسناد کافی و موثق ملت نجیب و باهوشِ ایران که همیشه از تأییدات و رحمتِ واسعۀ الهی برخوردار بوده است، از همان ابتدای تاریخ اسلام یا بعد از داستان تاریخی غدیر که پیامبر اکرم(ص) علی(ع) را خود در آن روز بزرگ شخصاً به عنوان جانشین بلافصلش به مردم معرفی فرمود، در صف پیروان راستین امیر مؤمنان ـ حیدر کرّار ـ درآمدند. و به سائقه توفیق و ایمانی که به خدای یکتا و پیامبری حضرت محمد(ص) به عنوان خاتم الانبیاء پیدا کرده بودند، حتی در جنگ­هایی که اعراب مسلمان با آنها در جبهه­های غرب کردند، پایداری و استقامت کافی از خود نشان ندادند، و به تعبیری به استقبال لشکریانی رفتند که قصدشان این بود که ملت­های دربندی مثل ایرانیان را از یوغ حکومت­های ستمشاهی برهانند. و به عبودیت خدای جهان که اعراب مسلمان به او دعوت می­کردند، درآورند. اما توفیق ایرانیان در این بود که چون در کار تداوم رهبری جهان اسلام پس از پیامبر(ص) و روی کار آمدن خلفای سه گانه به روش انتخاب نیم‌بند و شورای تحمیلی و سازشکارانه عمر پی بردند، شیعیان علی علیه السلام شدند. و تشیع علوی را شکل دادند. و یا به تعبیر شاعر نامور معاصر ـ مرحوم ملک الشعراء بهار ـ محمدتقی ـ (1266 ـ 1330 ش):

گرچه عرب زد چو حرامی به ما                     داد یکی دینِ گرامی به ما

گرچه ز جور خلفا سوختیم:               ز آلِ علی معرفت آموختیم2

و لذا قرن­ها قبل از آنکه دولت صفویه از اوائل قرن دهم هجری یا از سال 907 هجری قمری، بر سر کار آید و پادشاهان آن تا 1311 ق، بر ایران سلطنت کنند، و مذهب تشیع را دین رسمی ایرانیان اعلام نمایند، سلسله­هایی که امیران آن شیعۀ امامیۀ اثنی عشریه هستند، ظهور پیدا می­کنند. نظیر دیالمه یا آل بویه که از سال 320 تا 448 هـ ق در جنوب ایران و عراق عرب و عجم حکمروایی دارند. و آئین­های تشیع از جمله مراسم عزاداری بر حضرت سیدالشهداء را انجام می­دهند. لذا در اواخر قرن پنجم هجری با شکست اسماعیلیان در ایران که خود شیعیانی هفت امامی هستند، نفوذ فرقۀ شیعۀ اثنی عشریه زیادتر می­گردد و تقریباً در تمام کشور ایران از گیلان و مازندران گرفته تا نواحی ایرانِ مرکزی و غربی، مناطقی چون ساوه و اردستان و کاشان و خوزستان و اصفهان تا نواحی شرق و شمال شرق ایران نظیر گرگان و خراسان ـ بویژه مناطق بیهق (سبزوار) و نیشابور، ساکنان آنها شیعه هستند. و با حملۀ مغولان به ایران در سال 653 هجری و تکمیل متصرفات خود در غرب ایران، که با سقوط خلافت عباسیان به سال 656 هجری در بغداد مواجه شد، ظهور شخصیت­هایی چون خواجه نصیرالدین طوسی (597-672 هـ ق) در دستگاه هلاکوخان به عنوان مشاور و از مقربان او و احراز مقام وزارت بعداً، چند نهضت توسط شیعیان در جای جای سرزمین ایران به وقوع می­پیوندد، نظیر شورش سادات مرعشی مازندران در سال 759 هجری و نهضت سربداران خراسان در قرن هشتم هجری، که کارگردانانشان از اهل تشیع علوی هستند. و این نهضت­ها غالباً واکنش­هایی که علیه حکمروایان وقت که اکثراً غیر ایرانی (ترک) و سنی هستند، صورت می­گیرد. چنانکه در مورد اثرات نهضت سربداریه که از 737 تا 783 در بیهق به وقوع می­پیوندد، و جنگ و گریزهایی که اینان در برابر حکمروایان ترک سنی مذهب انجام می­دهند، هرچند عاقبت به دست امیر تیمور گورکانی مغلوب می­شوند، با توجه به شاعری که از آنان چنین توصیفی کرده است:

«از بیمِ سنانِ سربداران تا حشر:                    یک ترک دگر خیمه به ایران نزند»3

« در قلمروِ دولتِ سربداران مذهب شیعۀ امامیه رایج گشت، چنان که نامِ دوازده امام تشیّع علوی را در خطبه­های نماز جمعه می­آوردند.4 »

تا این که صفویه به رهبری صفی الدین اردبیلی (650-735 هـ ق) در سال 907 تا 1311 هجری قمری، در ایران شکل می­گیرد. و مؤسس سلسله پادشاهان آن شاه اسماعیل اول موفق می­شود: ضمنِ پایه­گذاری وحدت ملی در ایران، تشیع علوی را مذهب رسمی کشور کند. و دیگر پادشاهان صفوی موجب پیشرفت­هایی در زمینه­های اجتماعی، فرهنگی و دینی ایران شدند، اما: «ترویج مذهب شیعۀ امامیه به مثابۀ مذهب دولتی صفویه و ایذاء و تعقیب گروهی از اهل سنت و جماعت توسط ایشان، مناسبات حسنۀ ایران را در زمان صفویان با دولت­های همسایه سنی مذهب، یعنی با ترکیۀ عثمانی که در آن عهد مقتدر بوده و خان­نشینِ شبه جزیرۀ کریمه و خان­نشین­های اُزبکِ ماوراء النهر و خوارزم، سخت خراب و تباه کرد. و گرچه در جنگ­های ایران با دولت­های یاد شده در قرن­های دهم و یازدهم هجری، دشمنی مذهبی سنّیان و شیعیان نقشی تابع و ثانوی داشته، معهذا این خصومت، رنگ زننده­تری به این جنگ­ها می­بخشیده و طرفین مرتکب بیرحمی­های بسیار می­شدند. چنانکه: فقیهان آسیای میانه و ترکیۀ عثمانی ـ برای نخستین بار در تاریخ اسلام ـ برده ساختن و فروختنِ شیعیان و حتی سادات را در بازارهای برده فروشان، جایز می­شمردند.5 »

در این جا لازم است یادِ خیری کنیم از نویسندۀ مجاهد و مبارز ـ برادر بزرگوارمان ـ مُدافع تشیع علوی ـ زنده­یاد دکتر علی شریعتی، که کتابی دارد با عنوان «تشیع علوی و تشیع صفوی» و مقصودش از کاربرد «شیعۀ صفوی» در کتاب مذکور: مفهوم و معانی نیست که سنیان وهابی روزگار ما، مورد نظرشان می­باشد. زیرا آن عزیز، شیعۀ صفوی را صفت بارز کسانی می­داند که تظاهر به پیروی از امام علی(ع) می­کنند، ولی خالی از سجایای اخلاقی و مکارم امیر مؤمنان علی(ع) هستند. او ویژگی‌های فکری و رفتاری چنین شبه مسلمان­هایی را که دقیقاً در کتاب ارزندۀ خود با این هدف ارائه می­کند6 که بتواند بزرگمردی­ها و مکارم و صفات پسندیده و خطوط برجستۀ اعتقادی شیعۀ علوی و حقانیت آن را به اثبات برساند. اما متأسفانه منظور بوق­های تبلیغاتی سنیانی که از طریق ماهوارۀ جهانی­شان بر ضد تشیع تبلیغ می­کنند، آن اندیشۀ مقدس نیست، بلکه نظرشان اثبات باطل بودن تشیع علوی است، که هوادار خلافت بلافصل علی بن ابیطالب(ع) است. و به حق دانستن شیوۀ غاصبان خلافت که با بند و بست­های شورای سقیفۀ بنی ساعده و خلاف رضای خداوند و پیامبر بزرگوار او ـ از طریق انتخاباتی نیم بند و منحرف به قدرت رسیدند. و پایه­ای غلط را در امر حیاتی رهبری جهان اسلام ـ پس از فوت رسول اکرم(ص) بنا نهادند، تا حس خودخواهی و ریاست­طلبی خویش را ارضا کنند ـ ضمن آنکه خود به ناتوانی انجام کاری که غاصبانه به دست گرفته بودند ، اذعان داشتند.

از عبارات مقدمۀ ذیل که زنده­یاد دکتر شریعتی بر کتاب «تشیع علوی و تشیع صفوی» خود نگاشته است، و آن را به خوانندگان فضیلت­جویِ خویش تقدیم داشته است، نکته­های ارزنده­ای در اثبات مظلومیت و بر حق بودن تشیع علوی و ایرادات واهی و جاهلانۀ مخالفان آن می­توان استنباط کرد، که با نقل آن ـ به بحث این شبهه خاتمه می­دهیم:     

«.. این کتاب را به ملت خویش که بزرگترین افتخارش و دشوارترین انتخابش: راه علی و حکمیت علی و ولایت علی(ع) است ـ در سیاه­ترین دورۀ تاریخ ـ ،

و: به حوزه­های علمی امام صادق(ع) که پایگاه نگهبانی مکتب اهل بیت(ع) است،

و: به علماء، سخنوران، نویسندگان و طلاب تشیع علوی، که امید مردم برای آگاهی آنان و احیاء ایمان مردم به آنهاست،

و: به آنان که خود بیش از همه، قربانی «تشیع صفوی»اند، تقدیم می­کنم.7 »

1. رک ـ تاریخ تشیع در ایران ـ از آغاز تا قرن دهم هجری ـ تألیف: رسول جعفریان، چاپ سوم قم 1380 ش، از انتشارات انصاریان ج 1 و 2.

2. رک: دیوان اشعار محمدتقی بهار ـ ملک الشعرا ـ ج 2، بخش متنویات، ص 151، چاپ سوم تهران 1356 ش، ناشر: مؤسسه انتشارات امیرکبیر.

3. رک ـ اسلام در ایران، تألیف: ایلیا یاولویچ بطورشنسکی، ترجمۀ: کریم کشاورز، چاپ تهران 1353 ش، ص 377.

4. رک ـ اسلام در ایران، همان، ص 378.

5. رک ـ اسلام در ایران، همان، ص 397.

6. رک ـ تشیع علوی و تشیع صفوی (یا: تشیع سرخ و تشیع سیاه) نوشتۀ: دکتر علی شریعتی، چاپ اول تهران 1352 ش، از انتشارات کتابخانه دانشجویی دانشکده ادبیات و علوم انسانی، مقدمه و بخش: پایه­های اعتقادی این دو تشیع، صص 250 تا 325 ـ آخر کتاب مذکور ـ

7. رک ـ تشیع علوی و  تشیع صفوی (یا: تشیع سرخ و تشیع سیاه) ـ همان ـ مقدمه

 

منبع : کتاب جامعه کبیره -ناشر : انتشارات قاف مشهد

تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر