
توجیه کوتاهی مؤمن جهت زیارت ائمه
پرسش:
كسي چند وقت طولاني حرم آقا امام رضا ـ عليه السلام ـ نمي رفت، بعد از او سؤال شد چرا نمي روي؟ گفت: توفيق ندارم! آيا درست مي گويد و به همين راحتي مي توان كوتاهي خود را توجيه كرد؟ يا اين كه انسان بايد بخواهد و تلاشش را بكند و بازهم اگر توفيق نيافت چنين حرفي بزند؟ آيا چنين سخن گفتن در مورد خدا و ائمه براي انسان مومن درست است؟
پاسخ:
توفيق در لغت به معناي مطابقت و همساني ميان دو چيز براي انجام كارهاي خير و نيك است.(1)
لذا صاحب مجمع البحرين عبارت «توفيق من الله» را به آماده شدن اسباب براي كار خير معني مي كند.(2) مرحوم طبرسي، دادن توفيق را منحصر به خدا دانسته، مي فرمايد: از آنجا كه توفيق به معناي درست كردن و جمع كردن همه وسايل و اسباب شي اي است كه آن شيء در پيدايش، نياز به آنها دارد و از سويي انجام چنين كاري از قدرت افراد خارج است، پس دادن توفيق و اعطا آن منحصر به خداست.(3)
مقابل «توفيق»، «خذلان» است و «خذلان الله العبد» يعني اين كه خداوند او را (ياري نكرد) و از بدي نگاه نداشت.(4)
از امام صادق ـ عليه السلام ـ در اين باره آمده است كه: «وقتي بنده خدا آن چه را كه خداوند به وي امر كرده است اطاعت كند عملش موافق امر خداي عزوجل است و بدين جهت آن عبد را موفق مي نامند. هرگاه بنده خدا بخواهد داخل پاره اي از گناهان شود و خداوند تعالي بين او و آن گناه حايل گردد و بنده آن گناه را مرتكب نشود، ترك گناهش به توفيق خداي تعالي صورت گرفته است و هر زمان كه خداوند او را به حال خود بگذارد و بين او و معصيت حايل نشود و عبد مرتكب گناه گردد، در آن صورت خدا او را ياري نكرده است و موفق ننموده است».(5)
پس مي توان توفيق الهي را به معناي هدايت و عدم توفيق و خذلان الهي را به معناي ضلالت دانست.
گاهي اوقات از كساني كه از انجام كارهاي خير و ثواب غافلند مي شنويم كه مي گويند «توفيق ندارم» اما به نظر مي رسد كه گفتن اين سخن حتي به نيت توجيه هم سزاوار نيست چرا كه بي توفيقي و خذلان همان طور كه گذشت به معناي عدم ياري خداوند براي انجام كارهاي خير و نيك است كه نتيجه آن افتادن انسان در ضلالت و گمراهي است.(6) در حالي كه آرزوي هر انسان مؤمني آن است كه خداوند او را لحظه اي به حال خود واگذار نكند.(7)
هر چند گاهي انسان مؤمن نيت كار خير و ثواب دارد اما از انجام آن باز مي ماند با اين حال از ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ وارد است كه اگر كسي نيت كار خير داشت خداوند به اندازه حسن نيتش به او توفيق مي دهد.(8) و اگر از انجام آن عمل باز ماند خداوند ثواب آن كار را به او مي دهد.(9)
بنابراين اعطاء توفيق به دست خداوند است و اگر كسي طالب ياري خداوند و هدايت الهي باشد بايد آن را از خداوند بخواهد و انسان مؤمن هرگز از كنار بي توفيقي خود بي تفاوت نمي گذرد و اگر روزي دانست كه توفيق انجام كارهاي خير را ندارد بايد با توبه و انجام كارهايي كه رحمت خدا را جلب مي كند، اين سعادت را به دست آورد تا از ظالمين و ستمگران نباشد.(10)
پی نوشت ها:
1. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، ترجمه و تحقيق سيد غلامرضا خسروي حسيني، تهران، انتشارات مرتضوي، 1375ش، ج4، ص471.
2. طريحي، فخرالدين، مجمع البحرين، تهران، کتابفروشي مرتضوي، چاپ سوم، 1375ش، ج5، ص247.
3. ر.ک، طبرسي، مجمع البيان، تهران، انتشارات ناصر خسرو، 1372ش، ج1، ص101 و 102.
4. فراهيدي، خليل بن احمد، العين، قم، انتشارات هجرت، 1410ق، ج4، ص244.
5. شيخ صدوق، معاني الاخبار، موسسه نشر اسلامي، ص20 ـ 21.
6. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، چاپ اول، 1374ش، ج1، ص152.
7. کلینی، محمد بن يعقوب ، کافي، تهران، دارالکتب الاسلاميه، چاپ چهارم، ج2، ص581.
8. محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحکمه، قم، دارالحديث، چاپ اول، ج4، ص3416 ـ 3417.
9. همان، ج4، ص3416.
10. ابراهيم : 27.