
وسواس بدتر از سرطان است
عصر شیعه ـ همواره در جوامع بشری انسانهایی زندگی میکردهاند که گرچه دارای ظاهری سالم بودهاند، ولی نوعی تفاوت آشکار در اعمال و رفتار آنان نسبت به کردار رایج و متعارف افراد عادی جامعه وجود داشته است. اینگونه افراد که در همه جوامع بشری و در میان پیروان همه ادیان و مذاهب، حضور داشته و دارند، بیش از حد متعارف در امور معمولی ـ اعم از مادی و معنوی ـ سختگیری میکنند، به همه چیز شک دارند، به کسی اطمینان نمیکنند و در بسیاری از امور زندگی کارهای خود را با تردید انجام میدهند. به این افراد که متاسفانه در جامعه اسلامی نیز یافت میشوند، افراد «وسواسی» گفته میشود.
وسوسه و وسواس نوعی بیماری است. بر همین اساس بحث درباره آن، برای کسانی که دچار این بیماری شدهاند، بسیار ضروری است زیرا وسواس باعث میشود دین و دنیای افراد مبتلا به آن و اطرافیان آنان، در مخاطره عجیبی واقع شوند و حتی زندگی روزمره برای آنها سخت گردد. بنابراین این قبیل افراد باید به فکر درمان خود باشد.
از آنجا که دین مبین اسلام، هیچ یک از معضلات و مشکلات بشری را بیپاسخ نگذارده و حتی برای اصلاح موارد بسیار جزئی هم راهکار ارائه کرده است، درمان وسواس را نیز رها نکرده و برای آن راهکارهای عملی و مفیدی دارد. بهترین این راهکارها در روایات ارزشمندی که از جانب حضرات معصومین(ع) به دست ما رسیده است و نیز در سیره زندگانی آن بزرگواران و بزرگان دین وجود دارد.
آنچه در ادامه میخوانید نظر آیت الله مظاهری درباره درمان وسواس است که در کتاب "راهکارهای عملی درمان وسواس" به آن اشاره شده است:
طبق آیات قرآن کریم، شیطان پس از آن که از درگاه خداوند متعال رانده شد، چند مرتبه با خداوند اعلام جنگ کرد. از جمله، به خداوند گفت:
گفت: «پس به سبب آن كه مرا به بیراهه افكندى، من هم براى فریفتن آنان حتماً بر سر راه راست تو خواهم نشست، آن گاه از پیش رو و از پشت سرشان و از طرف راست و از طرف چپشان بر آنها مىتازم، و بیشترشان را شكرگزار نخواهى یافت»(1).
امام باقر(ع) در ذیل این آیه شریفه میفرمایند: این که شیطان میگوید از پیش رو میآیم، یعنی از راه آخرت که به آنها میگوید: نه بهشتى است، نه دوزخى و نه رستاخیزى.
اما از پشت سر این است که، یعنی از راه دنیایشان آنان را به گردآوری مال وا میدارد و فرمان میدهد مالى را در راه صله رحم صرف نكنند، و از آن حق کسی را ندهند و بر فرزندان خود هزینه ندهند و از نابود شدن مال آنها را میترساند.
اما از سمت راست، یعنی از راه دین آنها که اگر در گمراهى باشند، آن را براشان زینت میبخشد و خوشنما میسازد، و اگر بر راه حقند، میكوشد تا آنان را از آن بیرون برد. اما از سمت چپ، یعنی از راه لذتها و شهوات آنان را میفریبد.
این آیه شریفه، زنگ خطری برای همه است. پروردگار عالم تذکر داده است که ای انسان، این شیطان برای تو دشمن بزرگی است؛ شیطان به کار خود عالم است، روانشناس است، میداند از چه راهی بیاید و تو را گمراه کند. مواظب این دشمن باش. بنابراین توجه به این نکته ضروری است که شیطان از هر راهی بتواند، تلاش میکند تا ما را بدبخت کند. او به افراد متدین نمیگوید: دزدی کن، شیطان اصلاً از این راه وارد نمیشود؛ زیرا از این راه تیغش نمیبُرد، بلکه میگوید: با غیبت کردن، با شایعه پخش کردن و با تهمت زدن آبروی مردم را بریز. شیطان هر کسی را از راهی مناسب خودش گمراه میکند.
و از راههای مهم شیطان برای گمراه کردن مقدسین همین قضیه وسواس است که اگر کسی به آن مبتلا شود، بسیار مشکل است روی سعادت ببیند، مگر این که خود را از شر آن نجات دهد، وگرنه باید بداند که جهنم را برای خود مهیا کرده است. وسواس و وسواسیگری بلایی مهلک است که انسان با آن نمیتواند بهشتی شود؛ انسان وسواسی باید دست از وسواس خود بردارد، وگرنه چنانکه سرطان آدم را میکشد، وسواس هم انسان را به نابودی میکشاند. سرطان به جسم انسان اثر میگذارد، اما وسواس انسان را از نظر روحی نابود میکند که بسیار بدتر از سرطان است؛ زیرا بیمار سرطانی میتواند به بهشت برود، اما انسان وسواسی غالبا بدون ایمان از دنیا میرود.
ادامه دارد...
پی نوشت ها:
1- أعراف/ 17-16
2- تفسیر القمی، ج 1، ص 224