( 4.0 امتیاز از 43 )

عصر شیعه: وظيفه تبليغي انبياء و اوصياء آن است كه تكليف شرعي مردم عصر خود را براي آن مردم بيان كنند، از آنجا كه مسلمانان حاضر در عصر پيامبر (ص) نيازمند آن بودند كه امام پس از پيامبر خود را بشناسند، پيامبر در اولين روز دعوت به اسلام كه بني‌هاشم را در خانه خود به اسلام دعوت كرد، علي (ع) را وصي خود معرفي كرد.
اين امر ادامه داشت تا آنكه در روز عيد غديرخم، پيامبر (ص) در برابر ده‌ها هزار مسلمان حاضر، علي (ع) را به عنوان ولي‌امر تعيين شده از جانب خداوند بعد از خود معرفي فرمود.
دانشمندان مكتب خلفا در طول قرن‌هاي گذشته كوشش‌هاي فراواني داشته‌اند تا آنچه نص حديث از پيامبر (ص) درباره امامت حضرت علي (ع) روايت شده است مانند حديث غدير و حديث منزلت؛« أنت مني بمنزلة هارون من موسي» تاويل نموده و در دلالت آن بر امامت حضرتش خدشه‌ وارد آوردند و اين نصوص را به معناي فضيلت آن حضرت تاويل نمايند.
سپس در برابر اين احاديث درباره ديگر خلفا، احاديثي بسيار برتر و بالاتر آنقدر ساخته و پرداخته و روايت كرده‌اند كه احاديث فضايل امام علي (ع) در برابر آن بسيار ناچيز مي‌نمايد.
از آنجا كه احاديث و صايت امام علي (ع) و اخبار آن بر تعيين ايشان توسط پيامبر (ص)به جانشيني پس از خود دلالت دارد؛ در اينجا به بررسي چند نمونه از مهمترين اقدامات آنان يعني كتمان و حذف الفاظ احاديثي كه پيامبر (ص) در آنها صفت وصي را درباره اميرالمومنين به كار برده است، اكتفا مي‌كنيم: طبري در تفسير خود و ابن كثير در «البداية والنهاية» كلمه وصي را از حديث پيامبر در يوم‌الدار در «فايكم يوارزني هذالامر و ان يكون اخي و وصيي و خليفتي فيكم» حذف كرده و به جاي آن كذا كذا گذارده است.
محمد‌ حسنين هيكل همين حديث را به طور كامل در چاپ اول كتاب خود «حياة محمد» صفحه 104 آورده ولي در چاپ دوم همان كتاب در سال 1354 هجري قمري صفحه 139 حديث را كاملا حذف كرده است.
به همين منظور با نگاهي اجمالي به برخي از احاديث نبوي به اهميت جايگاه رفيع امامت در نزد خداوند سبحان و رسولش مي‌پردازيم.

قرآن و اهل‌بيت (ع) هميشه همراه يكديگرند
حديث ثقلين؛ قال رسول‌الله(ص): «اني تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي ما ان تمسكتم بهما لن تضلّوا ابدا و انهما لن يفترقا حتي يردا علي الحوض»؛اي مردم! من در ميان شما چيزي گزاردم كه اگر بدان چنگ زنيد و از آن دست برنداريد هرگز گمراه نمي‌شويد؛ كتاب خدا و عترتم.
در اين روايت پيامبر اكرم (ص) اهل‌بيت خويش را در كنار قرآن قرار داده، هدايت را به دست ايشان و قرآن مي‌داند و چنگ زدن به دامان ايشان را موجب نجات قطعي از گمراهي و ضلالت بيان مي‌كند و مي‌فرمايد: كه هوشيار باشيد و دقت كنيد كه چگونه بعد از من با اين دو رفتار خواهيد كرد و بدانيد كه اين دو هيچ وقت از هم جدايي ندارند و در حوض كوثر بر من وارد خواهند شد.
اين حديث هم از نظر شيعه و هم از نظر اهل سنت از احاديث متواتر است. مرحوم ميرحامد حسين هندوي در كتاب «خلاصة العبقات» جلد دوم صفحه 105 اين روايت را از 126 كتاب اهل‌سنت نقل كرده است و مرحوم سيدهاشم بحراني در كتاب «غاية المرام و كفاية الخصام» ص 211 اين روايت را از شيعه به 82 طريق و از اهل سنت به 39 طريق نقل كرده است.
راويان اين حديث 26 نفر از اصحاب پيامبر (ص) مانند: زيدبن ارقم، ابوسعيد خدري،‌ جابربن عبدالله انصاري، سهل بن سعد، عبدالله بن عمر، ابوذر غفاري، عدي بن حاتم و ... مي‌باشند.
در كتب معتبر اهل‌سنت در كنار اين روايت جهات ديگري نيز از پيامبر اكرم «ص» نقل شده است. در كتاب «صحيح مسلم» جلد 4، صفحه 1872 بعد از نقل اين روايت حضرت (ص) فرمودند: «اذكركم الله في اهل بيتي» در كتاب «سنن» ترمزي ج 5 ص 3 كتاب الله و عترتي اهل بيتي به چشم مي‌خورد.
نكات مهمي كه از حديث ثقلين استفاده مي‌شود:
1- قرآن و اهل‌بيت (ع)هميشه همراه يكديگرند و جدايي ناپذيرند.
2- همان‌گونه كه پيروي از قرآن بدون هيچ‌گونه قيد و شرط بر همه مسلمين واجب است پيروي از اهل‌بيت (ع) نيز بدون قيد و شرط واجب مي‌باشد.
3- اهل‌بيت (ع) معصوم هستند. زيرا جدايي ناپذير بودن آنها از قرآن از يكسو و لزوم پيروي بي‌قيد و شرط از آنان از سوي ديگر روشن بر معصوم بودن آنها از خطا و اشتباه و گناه است.
4- از همه مهم‌تر اينكه پيامبر (ص) اين برنامه را براي تمام ادوار تاريخ مسلمين تا روز قيامت تنظيم كرده است.
5- از اين حديث شريف استفاده مي‌شود كه جدا شدن يا پيش گرفتن از اهل‌بيت (ع)مايه گمراهي است.
6- اهل‌بيت (ع) از همه افضل واعلم و برترند.

متمسكين به ولايت اهل نجات هستند
حديث سفينه؛ قال رسول‌الله (ص): «انم مثل اهل بيتي فيكم كمثل سفينة نوح من ركبها نجي و من تخلف عنها غرق»؛ همانا مثل اهل‌بيت من در ميان شما همانند كشتي نوح است كه هر كس سوارش شود نجات مي‌يابد و هر كس از آن جدا شود غرق مي‌شود.
اين روايت از نظر سند از روايات متواتره‌اي است كه علما بر آن اتفاق نظر دارند. مرحوم ميرحامد حسين هندي در كتاب «عبقات الانوار» از 99 كتاب كه 92 كتاب از اهل‌سنت است، نام مي‌برد.
تشبيه اهل‌بيت (ع) به عنوان كشتي نجات بسيار پر معني است كه حقايق زيادي را تحت لواي خود قرار مي‌دهد؛ اينكه بعد از رحلت پيامبر (ص) طوفاني‌هايي امت اسلامي را فرامي‌‌گيرد كه بسياري از مردم را غرق مي‌كند و براي رهايي از چنگال خطراتي كه دين، ايمان، روح و جان مردم را تهديد مي‌كند، تنها يك نقطه اميد وجود دارد كه آن كشتي نجات اهل‌بيت است.
از آنجايي كه شرط ورود به كشتي نوح ايمان و عمل صالح بود، بنابراين شرط نجات اين امت از طوفان بلاها و انحراف‌ها ايمان و يقين به موقعيت كشتي نجات است و تمسك بي قيد و شرط اهل‌بيت (ع) مي‌تواند شاهد خوبي بر وجود امام معصوم در هر زمان در ميان اهل‌بيت (ع) باشد كه پيروي از او مايه نجات و تخلف از او مايه هلاكت است.
در نهايت بايد گفت كه حديث سفينه بيانگر دو مطلب است:
1- متمسكين به ولايت، اهل نجات هستند.
2- متخلفين از اهل‌بيت‌(ع) غرق در هلاكت معنوي، كفر و نفاق و فسق، جور و ظلم هستند و از اين جهت حديث سفينه قوي‌تر از حديث ثقلين است چرا كه ظاهر حديث ثقلين بيانگر عدم ظلالت متمسكين و مفهوم آن ضلالت مخالفين بود ولي در حديث سفينه ضلالت و هدايت به طور صريح در عبارت و منطوق كلام آمده است.

دين بدون امامت يعني جاهليت
حديث معرفة الامام؛ قال رسول‌الله (ص): « من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتة جاهلية»؛ هر كسي كه بميرد و امام زمانش را نشناسد با مرگ جاهليت مرده است.
لذا امامت نه تنها از اصول دين بلكه كل دين است و انحراف از آن موجب انحراف از كل دين مي‌شود.
اين حديث در مسند احمد‌بن حنبل ج 4، ص 94 و سنن ابي داوود ص 259، مجمع الزوائد هيثمي ج 5 ص 218 آمده است، از مجموع اين روايت فهميده مي‌شود كه اگر امامت را از دين بگيريم يعني جاهليت به تمام معني رخ داده است كه اين جاهليت به مراتب خطرناك‌تر از كفر و نفاق، ضلالت و گمراهي است.

علي(ع) حاكميت مطلقه بر جمعيع شئون مادي و معنوي مسلمانان را دارا مي‌باشد
حديث قضاوت؛قال رسول‌الله (ص): «انت اخي و وصييي و خليفتي من بعدي و قاضي ديني»؛ تو - اي علي_‌ برادر و وصي و خليفه من بعد از من و قاضي (يعني حاكم) در دين من مي‌باشي (شرح تجديد علامه صفحه 208)
با صرفنظر از جملات صدر روايت كه وصايت و خلافت علي را با صراحت بيان مي‌دارد جمله قاضي ديني بيانگر اين مطلب است كه علي حاكميت مطلقه بر جمعيع شئون مادي و معنوي مسلمانان را دارا مي‌باشد و براي اين موضوع جز معناي ولايت مطلقه و زعامت همه جانبه چيز ديگري را نمي‌توان در نظر گرفت.
بديهي است امر قضاوت بسيار مهم و براي قاضي شرايطي لازم است كه مهمترين آنها علم و تفقه در دين است و بدون ترديد علي (ع) از مراتب كامله آن برخوردار بوده است و اين علم از طرف رسول خدا (ص) به علي (ع) افاضه شده است.

دادن لقب اميرالؤمنين به علي(ع) توسط پيامبر(ص)
حديث سلموا علي علي بامره المومنين؛قال رسول‌الله (ص): «تقدم الي اصحابه بان سلموا علي علي عليه‌السلام بامره المومنين»به درستي رسول خدا به اصحابش پيشنهاد فرمود تا اينكه بر علي (ع) به عنوان امارت بر مومنين سلام كنند و بگويند: السلام عليك يا اميرالمومنين اين روايت را علامه در شرح تحريد ص 206 نقل مي‌كند و بر آن اضافه مي‌نمايد؛ و پيامبر اكرم (ص) درباره علي نيز فرموده است: او سيد مسلمانان و امام متقين و قائد عزالمحجلين مي‌باشد.
مرحوم اميني (ره) در كتاب الغدير ج 1 ص 270 طبع بيروت از محمد‌ابن جرير طبري تحت عنوان (حديث التهنئه) نقل مي‌كند كه او (طبري) ضمن روايت غدير خم از پيامبر اكرم (ص) آورده است كه آن حضرت به اصحابش فرمود: و سلموا علي علي بامرة المومنين.
علي(ع) چه در زمان حيات پيامبر (ص) و چه بعد از رحلت پيامبر(ص) پايه و اساس اسلام بود و اگر علي نبود، چيزي از اسلام باقي نمي‌ماند.
درود و سلام پروردگار عالم نثار او كه با تحمل مشقت‌هاي زياد در راه معبودش وفاداري خود را ثابت كرد و اين حيات طيبه عالم هنوز هم شعاع محبتش را نثار عالميان مي‌كند به اميد روزي كه از دست ساقي كوثر جواز ورود بهشت خويش را دريافت داريم.
يادداشت از آزاده لرستاني

تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر