
دیدگاه فقهی حضرت آیت الله العظمی سید صادق روحانی درباره رویت هلال ماه در افق های مختلف
عصر شیعه ـ یکی از مسائلی که هر ساله بحثهای بسیاری را در میان مردم ایجاد می کند، اعلام های متفاوت از سوی دفاتر مراجع تقلید در خصوص آغاز و پایان ماه مبارک رمضان می باشد که البته از مبانی فقهی متفاوت مراجع عظام نشأت می گیرد و امری عادی محسوب می شود.
بر حسب فتوای آیت الله العظمی سید محمدصادق روحانی که در ویژه نامه احکام روزه در سایت معظم له نیز ذکر شده است، ایشان برای اثبات و اعلام اول ماه قمری می فرمایند: «اگر در يك کشور ماه ديده شود براى ساير بلاد هم قائل به ثبوت هلال هستیم، البته در صورتى كه این بلاد در شب مشترك باشند ولو به اين كه اول شب يكى آخر شب ديگرى باشد».
در همین زمینه و برای روشن شدن مبنای فقهی ایشان، ترجمه مبحث (رویت هلال ماه در افقهای یکسان و مختلف) را از جلد دوازدهم دایرة المعارف 41 جلدی فقه الصادق از تألیفات حضرت آیت الله روحانی نقل می کنیم.
سید محمود خسرو شاهی ـ مرکز بررسی های اسلامی قم
***********************
رویت هلال ماه در افقهای یکسان ومختلف
اگر رویت هلال در شهری ثابت شود ولی در شهر مکلف ثابت نشود:
1/ اگر افقهای دو شهر نزدیک باشد؛ [رویت هلال در آن شهر دیگر] کفایت میکند و نه تنها اختلافی در این امر نیست بلکه علما بر آن اجماع دارند[1]. منظور از افق نزدیک آن است که محل طلوع آفتاب در آنها اختلاف نداشته باشد. روایات فراوانی شاهد بر این حکم هستند. مانند:
الف: مصحح هشام بن حکم از ابی عبدالله (ع): «درباره کسی که در اول ماه رمضان رؤیت هلال ثابت نشده؛ لکن در آخر ماه ـ که هلال شوال ثابت شده ـ دیده است که 29 روز روزه گرفته است، حکم او چگونه خواهد بود؟ امام صادق (علیه السلام) در پاسخ فرمود: اگر بینه عادل رسیده که اهل شهری بر اساس رؤیت سی روز روزه گرفتهاند، یک روز را قضا نماید»[2].
ب: حسن ابی بصیر: از امام صادق(ع) درباره روزی از ماه رمضان که [روزهاش] قضا میشود پرسیدند. امام (ع) در پاسخ فرمود: آن را قضا مکن، مگر این که دو شاهد عادل از همه اهل نماز، ثابت کنند که آغاز ماه، چه هنگام بوده است. آن روز را که قضا می شود، روزه مگیر، مگر آن که مردم دیگر شهرها قضا کنند. اگر چنین کردند، آن روز را روزه بگیر»[3].
ج: خبر عبدالرحمن از آن حضرت (ع): «درباره هلال ماه رمضان، در شرایطی که در بیست و نهم شعبان آن را ندیدهایم از آن حضرت سوال کردیم. امام (ع) فرمود: آن روز را روزه مگیر، مگر این که آن را ببینی. پس اگر مردمان شهر دیگری گواهی دارند که آن را دیدهاند، آن روز را قضا کن»[4]. و روایات دیگری مانند اینها.
2/ اگر افقهای دو شهر از هم دور باشد؛ اصحاب درباره آن اختلاف نظر دارند:
در المنتهی[5]، التحریر[6]، و التذکرة[7] آمده است: برخی گفتهاند که کفایت میکند.
در المنتهی[8] آمده است: «وقتی اهالی یک شهر هلال را ببینند، روزه بر همه مردم واجب است، چه شهرهایشان به هم نزدیک باشد چه از هم دور باشد».
گروهی از جمله شیخ[9]، و محقق در الشرائع[10]، و المعتبر[11]، و مصنف در القواعد[12]، و شهید ثانی در المسالک[13]، گفتهاند: «این گونه ثابت نمیشود، بلکه در این صورت هر شهری حکم خودش را دارد».
در المناهل آمده است[14]: این را به اکثریت نسبت دادهاند.
گروهی دیگر میگویند[15]: کفایت میکند و ثابت میشود؛ در صورتی که احتمال دیده شدن ماه در آن منطقه داده شود، و علم به وجود نداشتن ماه در آن منطقه نداشته باشد. پس اگر به وجود نداشتن ماه در افقهای دور از هم علم داشت، حکم ثبوت هلال تعمیم داده نمیشود.
عقیده من: تعدادی از افرادی که قائل به عدم ثبوت مطلق هستند[16]، تصریح کردهاند که عدم ثبوت در جایی است که هلال در بلاد غربی دیده شود، اما اگر در بلاد شرقی دیده شود، رویت آن در بلاد غربی به طریق اولی ثابت میشود.
در اینجا بحث در چند محور اساسی است:
- آیا اختلاف در مطلع آفتاب در بخش مسکونی زمین است؟
- آیا به این طریق برای افراد غیرمتخصص در علوم فلکی قطع حاصل میشود؟
- چگونه میتوان از روایات در این خصوص بهره برد؟
محور اول: در الجواهر آمده است[17]: «اختلاف مطالع در بخش مسکونی رد شده است؛ یا به دلیل کروی نبودن زمین ـ و مسطح بودنش ـ که در این صورت مطالع با هم اختلاف ندارند؛ یا به دلیل اینکه به اختلاف اندک مطالع که از ارتفاع زیاد آسمان ناشی شده است توجهی نمیشود».
در المنتهی[18] مصنف کروی بودن زمین را رد نمیکند، اما در خصوص رد اختلاف مطالع میگوید: «با توجه به اینکه بخش مسکونی زمین کم است، در مقابل آسمان به آن توجهی نمیشود».
عقیده من: نادرستیِ نفیِ کرویت زمین به مقتضای ادله قطعی روشن شد و این مقام جای ذکر آنها نیست.
علاوه بر آن؛ درباره عدم اختلاف مطالع با توجه صحبت مصنف (رحمه الله)؛ همانطور که برخی محققین ذکر کردهاند[19]، با توجه به اینکه بلاد از نظر طولی و عرضی با هم اختلاف دارند، میتوان امکان اختلاف مطالع آنها را هم پذیرفت. بنابراین هر شهری طول آن بیشتر و دورتر از جزائر الخالدات/ مجمع الجزائر قناری ـ که بنابر قول مشهور مبدأ طولی است ـ باشد، آفتاب در آن زودتر از شهری که طولش کمتر است غروب میکند. بنابراین در صورتی که فاصله زمانی میان دو مغرب قابل توجه باشد، ماه در آن منطقه شروع به حرکت مخصوص خود میکند و از خورشید دور میشود؛ پس ممکن است که ماه وقت غروب خورشید در منطقهای باشد که طولش بیشتر است، اما به گونهای که به دلیل عدم خروجش از شعاع خورشید دیدن آن امکانپذیر نباشد. سپس از میان دو مغرب از خورشید دور شود و بتوان آن را در منطقهای که طولش کمتر است مشاهده کرد. مثلا اگر طول منطقهای 120 درجه، و طول منطقه دیگر 45 درچه باشد، تفاوت طولی آنها 75 درجه است، و وقتی خورشید در اولی غروب کند میبایست 75 درجه با حرکت معدلی حرکت کند تا در منطقه دوم غروب کند، و خورشید 75 درجه را در پنج ساعت میپیماید، و در این پنج ساعت ماه با حرکتش دو تا سه درجه را طی میکند. بنابراین ممکن است ماه وقت مغرب در منطقه اول تحت شعاع خورشید باشد و در منطقه دوم از شعاع خارج شده باشد. یا در منطقه اولی به دلیل نزدیکی به خورشید دیده نشود، و در منطقه دوم به دلیل دوری از خورشید دیده شود. در چنین مواردی ممکن است اختلاف عرضی هم موجب اختلاف رویت در دو منطقه باشد، زیرا ممکن است اختلاف طولی وجود نداشته باشد، اما اختلاف عرضی نیز گاهی موجب اختلاف در وقت غروب میشود. پس اگر عرض شمالی منطقهای 40 درجه باشد، طول بلندترین روز آن تقریبا 15 ساعت است، و خورشید در آن روز در اول سرطان واقع خواهد شد که همزمان میشود با کوتاهترین روز برای کشوری که عرض جنوبی آن به این اندازه باشد که تقریبا 9 ساعت خواهد بود. پس تفاوت دو روز شش ساعت است؛ که سه ساعت آن تفاوت در مغرب است، و ماه در این سه ساعت تقریبا یک و نیم تا دو درجه را میپیماید، و رؤیت آن به اندازه همین دوری از خورشید تأخیر پیدا میکند[20].
محور دوم: ظاهر آن است که قطعی در آن حاصل نشده است. چون علاوه بر اینکه اختلاف عرضی با طولی تعارض پیدا میکند ـ همانطور که مثلا اگر ساعات روز در یک شهر کوتاهتر از ساعات روز در شهر دیگری باشد اما طول شهر اول کمتر از دومی باشد، به شکلی که وقت غروب در این دو شهر با هم یکی میشود، یا وقت غروبشان با هم متفاوت میشود و ظهور تفاوت ساعات روز در آن دو شهر در شرق ظاهر میشود. بلکه چه بسا خورشید در آن شهری که روزش کوتاهتر است دیرتر غروب کند ـ آنچه در نهایت از اختلافات طولی یا عرضی برمیآید، امکانپذیر بودن رویت و وجود هلال در یکی از شهرها است نه تعین آن. زیرا ممکن است ماه قبل از غروب آن دو شهر از تحت الشعاع خارج شود، اگرچه در یکی از این بلاد نسبت به شعاع خورشید در نقطه دورتری واقع شده باشد.
بنابراین، علم به وجود نداشتن هلال در شهری که هلال در آن دیده نشده، بستگی دارد به: علم به مقدار طول و عرض دو شهر، و مقدار دوری ماه از خورشید در هر یک از مغربین، و وقت خروج ماه از تحت الشعاع؛ و از آنجا که کمتر کسی میتواند به همه این جوانب پی ببرد، اظهر این است که از طریق مخالفت قطع حاصل نمیشود.
محور سوم: مقتضای اطلاق نصوص آن است که به رویت هلال در یک شهر اکتفا میشود و به واسطه آن در همه شهرها حکم به رویت میشود.
شیخ اعظم ایراد کرده است که[21]: روایات در مقام بیان: الف) حکم انکشاف ـ یعنی انکشاف اینکه یوم الشک جزء ماه رمضان است یا نه؟ ـ هستند نه در مقام بیان کاشف؛ و ب) اینکه به مجرد رویت هلال در منطقهای، رویت در همه جا حاصل میشود و ولو اینکه در دورترین نقاط باشد.
اشکال: روایات در مقام بیان هر دو امر هستند، بلکه ظاهر خبر عبدالرحمن، خصوصا که ذیل آن حدیث بود، در مقام بیان کاشف است، هرچند امام (ع) در صدد بیان آن نبوده باشد؛ به این معنا که مقصود اصلی امام (ع) بیان مطلب دیگری است، با این حال در روایات آن را تبیین کرده است، و ملاک تمسک به اطلاق، بیان است نه مقصود اصلی.
اشکال الف) اگر این طور بود که گفته شد، دیگر دلیلی نداشت که بیان طولانی شود، و همین که امام (ع) به جای این جملات طولانی بفرماید: «اگر هلال ثابت شد» بس بود. پس میفهمیم که قصد بیان نیز داشته است.
عقیده من: ضعیفتر از این احتمال، سخن برخی محققین[22] است که گفتهاند این روایات برای تعمیم دادن حکم به داخل و خارج شهر است، نه در صدد تعمیم به شهرهایی که افقهای آنها با هم متحد یا مختلف است.
اگر روایات برای بیان تعمیم حکم برای ثبوت در خارج از یک منطقه وارد شده باشد، مقتضای اطلاق این است که میتوان به همین حکم اکتفا کرد اگر چه آن منطقه در نقطه دوری واقع شده باشد.
به طور کلی: سخن درست این است که اطلاق نصوص اقتضا میکند رویت هلال در یک شهر برای ثبوت آن در همه شهرها کفایت میکند، و چه بسا این امر همان منظور دعای مأثور باشد که میفرماید: «و جعلت رویتها لجمیع الناس مرءا واحدا/ و دیدن آن ماه را برای همه مردمان یکسان قرار دادی».
اشکال ب) آنچه گفتید زمانی درست است که به عدم رویت علم نداشته نباشد، در غیر این صورت درست نخواهد بود، زیرا در صورت علم به خلاف مجالی برای حکم ظاهری وجود ندارد.
پاسخ: اولا: علم به خلاف ـ چنانچه گذشت ـ تنها برای افراد بسیار نادان حاصل میشود، که قول آنان به دلیل احتمال خطا، برای دیگران حجت نیست.
ثانیا: اگر میدانست که موضوع وجوب روزه و افطار وجود هلال در منطقه ای است که خودش در آن است، اشکال وارد بود؛ اما وقتی نداند و احتمال بدهد که موضوع، وجود هلال ولو در شهری دیگر است، کاملا روشن است که اشکال ناتمام میماند.
بر اساس آنچه گفتیم، بخشی از فروع روزه ساقط میشود، از قبیل اینکه اگر مکلف روزهدار هلال را در شهری ببیند، سپس به شهر دیگری مسافرت کند که حکم دیگری دارد، آیا میبایست به حکم آن شهر عمل کند؟ و احکام دیگری شبیه به این که ما تعدادی از آن را در کتاب خود المسائل المستحدثه ذکر کردهایم.
پی نوشت:
[1] . کتاب صوم، شیخ انصاری، اول: ص 253: (و کسی از ما به خلاف این مطلب قائل نشده است)، چنانچه شیخ انصاری از آن با عبارت: «همچنین در المناهل آن را پذیرفته است» یاد میکند.
[2] . وسائل الشیعه، ج 10، ص 265، ح 13381؛ تهذیب الاحکام، ج 4، ص 158، ح 15.
[3] . وسائل الشیعه، ج 10، ص 292، ح 13447؛ تهذیب الاحکام، ج 4، ص 157، ح 10.
[4] . وسائل الشیعه، ج 10، ص 293، ح 13448؛ تهذیب الاحکام، ج 4، ص 157، ح 11.
[5] . منتهی المطلب، ج 2، ص 592، چاپ قدیم.
[6] . تحریر الاحکام، علامه حلی، ج 1، ص 493، چاپ جدید: «آیا اگر اهل شهری هلال را ببینند، بر همه شهرها [و] همه مردم روزه واجب است؟ چه شهرها به هم نزدیک باشد چه از هم دور باشد؟
[7] . تذکرة الفقهاء، ج 6، ص 122، چاپ جدید.
[8] . منتهی المطلب، ج 2، ص 592، چاپ قدیم.
[9] . المبسوط، شیخ طوسی، ج 1، ص 268: «اما وقتی شهرها از هم دور باشد، مانند بغداد و خراسان، و بغداد و مصر؛ هر شهری حکم خودش را دارد، و واجب نیست مردم یک شهر به آنچه شهر دیگر دیدهاند عمل کنند».
[10] . شرائع الاسلام، ج 1، ص 148.
[11] . المعتبر، ج 2، ص 689.
[12] . قواعد الاحکام، ج 1، ص 387.
[13] . مسالک الافهام، ج 2، ص 52.
[14] . شیخ انصاری در کتاب صوم، ص 254 درباره این مطلب صحبت میکند.
[15] . منتهی المطلب، ج 2، ص 593؛ مدارک الاحکام، ج 6، ص 172؛ کتاب الصوم، شیخ انصاری، اول، ص 255.
[16] . ایضاح الفوائد، ج 1، ص 252؛ مسالک الافهام، ج 2، ص 52؛ مدارک الاحکام، ج 6، ص 173؛ الحدائق الناضرة، ج 13، ص 264.
[17] . جواهر الکلام، ج 16، ص 361.
[18] . منتهی المطلب، علامه حلی، ج ، ص 593، چاپ قدیم: «و اگر اشکال کنند که: شهرهایی که از هم دور هستند، عروضشان با هم مختلف است، لذا به دلیل کرویت زمین ممکن است که هلال تنها در برخی از آنها دیده شود؛ پاسخ میدهیم: آنهایی که مسکونی است مقدارش اندک است و در مقابل آسمان به آنها توجهی نمیشود».
[19] . مستند الشیعه، ج 10، ص 421 و 422، و عبارت کتاب با تصرف از او نقل شده است.
[20] . نتیجه: دو شهری که از نظر طولی به اندازهای که ماه در زمان تفاوت با حرکت خاص خود طی میکند نیم تا یک درجه تفاوت دارند، تقریبا 15 درجه اختلاف طولی دارند و با این اختلاف رویت امکانپذیر است. همین طور در دو شهری که با هم اختلاف عرضی دارند به نحوی که ساعات روز دو شهر به اندازه دو یا سه ساعت اختلاف دارد، که موجب تفاوت نیمی از آن در مفرب این دو شهر میشود، امکان اختلاف رویت وجود دارد.
[21] . کتاب صوم، شیخ انصاری، اول، ص 256.
[22] . مستمسک العروة الوثقی، ج 8، ص 470، آنجا که میگوید: «بله؛ عدم اطلاق روایت به نحوی که هر دو شهر مختلف را دربرگیرد وجود دارد؛ به دلیل اینکه روایت برای تعمیم حکم داخل و خارج یک شهر وارد شده است، نه برای تعمیم دو شهر که افق آنها با هم متحد یا مختلف است، اما اولی اقوی است».
www.shafaqna.com