
خاستگاه و ضرورت امالی نویسی, بخش اول
عصر شیعه : در دوران حضور امامان معصوم: شاهد پدید آمدن این قبیل آثار هستیم که «امالی» هشام بن حکم، «امالی» نوبختی، و «امالی» ابوبکر بن عیّاش از آن جمله اند.
چکیده
پژوهش حاضر کوشیده است سیر نگارش امالی در حدیث شیعه را بررسی کند. سابقة امالی نویسی در حدیث شیعه، به عصر رسول خدا(ص) میرسد، به گونه ای که اولین امالی در زمان حیات ایشان و به املای آن حضرت و خط حضرت علی(ع) سامان یافت. در دوران حضور امامان معصوم: شاهد پدید آمدن این قبیل آثار هستیم که «امالی» هشام بن حکم، «امالی» نوبختی، و «امالی» ابوبکر بن عیّاش از آن جمله اند. پس از این دوران، یعنی عصر غیبت، نیز تعداد قابل توجهی از محدّثان به امالی نویسی همّت گماشته و آثار فاخری از خود برجای نهاده اند. «امالی» شیخ مفید، «امالی» شیخ طوسی، «امالی» شیخ صدوق، «امالی» ابوالمفضل شیبانی و «امالی» ناصر کبیر از مهمترین این کتابها به شمار می روند.
کلیدواژگان
امالی، مجالس، حدیث، نگارش، شیعه
مقدّمه
مکتب اهل بیت: از همان ابتدا بر حفظ سنّت رسول گرامی(ص) و سیره و سخنان ائمّه بزرگوار: تأکید داشته و بر حفظ بزرگترین میراث و منبع دین پس از قرآن، یعنی احادیث، پای فشرده است. در این زمینه، برای تدوین و نگهداری حدیث، از شیوه های گوناگونی استفاده گردیده و تلاش شده است احادیث معصومان: در فراز و فرود زمان و با وجود تهدیدهای گوناگون، به نسلهای بعد منتقل شود و از گزند نابودی در امان بماند.
نگارش حدیث مطمئن ترین شیوه برای حفظ این گنجینة ارزشمند بوده و از همان ابتدا، پیامبر و ائمّة اطهار: بدان سفارش کردهاند. بیگمان یکی از بهترین راههای نگارش «امالی نویسی» بوده است؛ شیوهای که به خاطر سبک خاص خود، این فرصت را به وجود میآورد که احادیث شریف با دقت نظر و تعمق بیشتر مطمح نظر و استفاده قرار گیرند و نیزبه نسلهای آتی منتقل شوند، تا جایی که اعتبار این شیوه تدوین و تحمّل حدیث را همپای «اصل» قرار میدهد.
هدف این تحقیق آن است که سیر امالی نویسی در حدیث شیعه را بررسی کند و سیاههای هرچند اجمالی و مختصر از این کتب ارزشمند ارائه دهد. تنها اثری که پیش از این پژوهش به بررسی این مطلب پرداخته کتاب قیّم الذریعة الی التصانیف الشیعه، اثر مرحوم آقابزرگ تهرانی است، ولی از آن رو که مقالة حاضر، هم به آثار مذکور در الذریعه پرداخته و هم آنها را نقد و تصحیح و تکمیل کرده و نیز کتابهای دیگری را که در الذریعه نیامده بررسی نموده است، اثری نو و بدیع محسوب میشود. از سوی دیگر نیز تلاش شده است موضوع امالی نویسی در دوران پیش و پس از غیبت تفکیک شود.
سؤالات پیش روی این پژوهش عبارتند از:
ضرورت و خاستگاه امالی نویسی چیست؟
آغاز امالی نویسی در چه دورانی و اولین امالی کدام است؟
در دوران پیش از غیبت حضرت حجت(ع)، چه آثاری در این زمینه پدید آمده است؟
در دوران غیبت، چه آثاری ظهور یافته است؟
شیوة این تحقیق، «تحلیلی - توصیفی» مبتنی بر بررسی منابع مکتوب است. این نوشتار کوشیده است تتبّع جامعی درخصوص موضوع بحث سامان دهد، اما ادعای استقصای همة نکات را ندارد.
تعریف
«املاء»، از ریشة «ملأـ، در لغت، به معنای کشیده شدن و امتداد است. به همین سبب به زمان طولانی «مَلاوَة من الدهر» گفته میشود. (راغب اصفهانی، 1412، ص (ع)(ع)6). در آیة 46 سورة مریم آمده است: (وَاهْجُرْنِی مَلِیًّا)؛ یعنی زمانی دور از من دور شو! اصطلاح «أملیتُ الکتاب» نیز از همین ریشه است. (همان، ص(ع)(ع)(ع)) و در اصطلاح، وقتی گفته میشود که مطلبی از نظر زمانی قدری کشیده و آهسته خوانده شود، تا فرصت تأمّل و یا کتابت دقیق آن مهیا گردد.
مرحوم شیخ آقابزرگ تهرانی کتب «امالی» را چنین تعریف کرده است: «غالباً عناوین برخی کتب حدیثی است که احادیث شنیده شده از املای شیخ، چه از حفظ و چه از روی کتابش، در آن درج شده است.» (تهرانی، بیتا، ج2، ص 305) مرحوم مدیر شانهچی نیز «امالی» را بدین صورت تعریف کرده است: «امالی غالباً به کتاب حدیثی اطلاق میشود که شیخ حدیث در مجالس متعدد آن را املا فرموده باشد و از این رو، آن را «مجالس» نیز مینامند.» (مدیر شانهچی، 13(ع)(ص)، ص30 و 31)
امالی از حیث طرق تحمّل احادیث، ذیل «سَماع» قرار میگیرد (صدر، بیتا، ص 445 /ابن صلاح، 1406، ص132) و بدین سبب که از دقت بالایی برخوردار بوده، در قوّت اعتبار و قلّت سهو و غلط و فراموشی، مانند اصل است. (تهرانی، بیتا، ج 2، ص306/ مدیر شانهچی، 13(ع)(ص)، ص30و 31)
به این کتب، از آن رو که به ترتیب مجالس سَماع مرتب شده است، «مجالس» و «عرض المجالس» نیز گفته میشود (تهرانی، بیتا، ج2، ص 305 و 306)
قابل ذکر است که امالی نویسی مختص حدیث نبوده و در سایر رشتهها مانند ادبیات و عقاید نیز رواج داشته است.
خاستگاه و ضرورت امالی نویسی
خاستگاه و ضرورت امالی نویسی را میتوان در آیات کریمة قرآن و روایات یافت. قرآن برای قلم و نگاشتن شرافت قایل است و به آن سوگند خورده: (ن والقلم و ما یسطرون) (قلم:1)؛ نون. سوگند به قلم و آنچه مینویسند. (اقْرَأْ وَ رَبُّکَ الْأَکْرَم ُالَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ) (علق:3و4)؛ بخوان، و پروردگارت ارجمندترین است. خدایى که به وسیلة قلم آموزش داد.
در کنار آیات قرآن، روایاتی هم که به نگارش و کتابت دستور داده شایان توجه است. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: (قَیِّدُواالْعِلْمَ)؛ علم را به بند کشید. سؤال شد: به بند کشیدن علم چیست؟ فرمود: «کِتَابَتُهُ»؛ نوشتن آن. (مجلسی، 1404، ص151و152) امام صادق(ع) میفرماید: «اکْتُبُوافَإِنَّکُمْ لَاتَحْفَظُونَ حَتَّى تَکْتُبُوا.» (همان، ص 152)؛ بنویسید که قادر به حفظ نیستید، مگر با نوشتن.
آغاز امالی نویسی
سابقة امالی نویسی به زمان حیات رسول خدا(ص) میرسد، به گونهای که نخستین امالی به املای ایشان و قلم امیرالمؤمنین(ع) سامان یافته است. از این رو، این امالی به «کتاب علی(ع)» شهرت یافته است. این موضوع در روایات متعددی انعکاس یافته است. امام صادق(ع) میفرماید: «إِنَّ عِنْدَنَا کِتَاباً امْلَاءُ رَسُولِ اللَّهِ(ص) وَ خَطُّ عَلِیٍّ(ع) صَحِیفَةً فِیهَا کُلُّ حَلَالٍ وَ حَرَامٍ». (کلینی، 1365، ج1، ص242) از این امالی، به لحاظ جامعیتی که داشته به «جامعه» نیز تعبیر شده است: «وَأَمَّا الْجَامِعَةُ فَهُوَ کِتَابٌ طُولُهُ سَبْعُونَ ذِرَاعاً إِمْلَاءُ رَسُولِ اللَّهِ(ص) مِنْ فَلْقِ فِیهِ وَ خَطُّ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ(ع) بِیَدِه. ِفِیهِ وَ اللَّهِ، جَمِیعُ مَا تَحْتَاجُ إِلَیْهِ النَّاسُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ حَتَّى إِنَّ فِیهِ أَرْشَ الْخَدْشِ وَ الْجَلْدَةِ وَ نِصْفِ الْجَلْدَة.» (مجلسی، 1404، ج26، ص18)؛ جامعه کتابی است به طول هفتاد زراع و املای رسول خدا(ص) از لبان مبارکش و خط علی بن ابیطالب(ع). به خدا سوگند، هر چه مردم تا روز قیامت به آن نیازمندند در آن وجود دارد، حتی جریمة خراش و...؟
از روایات وارد شد در موضوع مزبور، میتوان ویژگیهای ذیل را برای این امالی استخراج نمود:
جامعه کتاب بزرگ و حجیمی است. (کلینی، 1365، ص23(ص))
حکم هر حلال و حرام و هر موضوع فقهی در آن آمده است. (همان)
احکام بیان شده تا قیامت نیازهای شرعی مردم را کفایت مینماید. (مجلسی، 1404، ج26، ص 18)
این امالی محل مراجعة امامان معصوم: بوده است. (کلینی، 1365، ج1، ص23(ص))
امالی نویسی در عصر ائمّة اطهار:(تا زمان آغاز غیبت امام دوازدهم(ع))
1. امالی هشام بن حکم
ابومحمّد هشام بن حکم، از خواص اصحاب و شاگردان امام جعفر صادق و امام موسی بن جعفر8 به شمار میرود. (طوسی، 1415، ص4(ص)4) مباحثات فراوانی با مخالفان در زمینة اصول دین و مذهب داشته، صاحب اصل بوده و از آن دو امام بزرگوار بسیار روایت کرده و توسط آنان مدح شده است. (همان، ص 4(ص)5) نجاشی دو امالی برای او ذکر کرده است: یکی با عنوان المجالس فی التوحید و دیگری المجالس فی الامامه. (نجاشی، 1341، ص433)
لازم به ذکر است که به قول آقابزرگ، اطلاق لفظ «امالی» بر کتب حدیثی معهود نبوده و از آنها با عنوان «مجالس» یاد میشده است. (تهرانی، بیتا، ج2، ص311) با توجه به این مطلب و اینکه آقابزرگ تهرانی پس از ذکر کتاب المجالس برای وی، قید «روى عن الصادق و الکاظم8» را به آن اضافه کرده است (همان)، مشخص میشود به احتمال زیاد، این دو کتاب مجالس حدیثی بودهاند.
2. امالی ابوسهل نوبختی
ابوسهل اسماعیل بن علی بن نوبخت، از بزرگان شیعه، (ابن ندیم، بیتا، ص225) و شیخ متکلّمان در میان شیعه و غیر شیعه به شمار میآمد و صاحب جلالت در دین و دنیا بود. (نجاشی، 1341، ص31) وی در دوران حیات مبارک امام حسن عسکری(ع) میزیست و در شهادت آن حضرت حاضر بود و به فوز دیدار حضرت حجت(ع) نیز نایل گردید. (تهرانی، بیتا، ج1(ص)، ص352) وی دانشمندی فاضل بود که جلساتی کلامی برگزار میکرد (ابن ندیم، بیتا، ص225) و در رشتههای گوناگون علمی، به ویژه حدیث، تصنیفات داشت. بیش از 30 تصنیف برای او ذکر شده است. (تهرانی، بیتا، ج1(ص)، ص311).
وی در دوران غیبت صغرا وفات یافت. (همان) از آثار وی، علاوه بر المجالس یا امالی میتوان به کتب الاستیفاء فی الامامه، التنبیه فی الامامه، کتاب الردّ علی الغلاة و کتاب ابطال القیاس اشاره کرد. (ابن ندیم، بیتا، ص225). این کتاب در الفهرست ابن ندیم و الذریعه با نام المجالس آمده است.
3. امالی ابوبکر بن عیّاش ((ص)5-1(ص)3ق)
ابوبکر شعبة بن عیّاش یکی از دو راوی قرائت عاصم است. (معرفت، 1382، ص14(ع)) برقی در رجال خود، او را در شمار اصحاب امام صادق(ع) آورده است. (برقی، 1383، ص43) ابن شهر آشوب در کتاب المناقب از امالی وی نقل حدیث کرده است. (ابن شهر آشوب، 13(ع)6ق، ج2، ص103) بنابراین و با توجه به مضمون روایت نقل شده مشخص می شود که امالی ابوبکر بن عیّاش متضمّن روایاتی در فضایل اهل بیت: بوده است.
امالی نویسی در دوران غیبت
1. امالی احمد بن علی بن الحسن
احمد بن علی بن حسن بن شاذان یا ابوالعباس فامی (قاضی) القمی که نجاشی به نقل از ابوالحسن فرزند وی، کتابالامالی را از آثار او ذکر کرده و با عنوان «شیخنا الفقیه» او را در شمار شیوخ خود عنوان نموده است. (نجاشی، 1431ق، ص85) با توجه به اینکه تولد نجاشی در سال 3(ع)2ق اتفاق افتاده، احمد بن علی را باید از فقها و محدّثان قرن سوم و چهارم دانست. شیخ آقا بزرگ تهرانی تصریح نموده که این امالی حدیثی بوده است. (تهرانی، بیتا، ج1(ص)، ص308) او ثقه بوده و «شیخ الطائفه الحقّه» از القاب وی است. (ابطحی، بیتا، ج٣، ص٣٥١) ابن حجر در لسانالمیزان، وی را شیخ شیعه در زمان خودش نامیده است. (همان) البته صاحب حاوی الاقوال وی را از ضعاف و مجهول دانسته است. (مازندرانی، بیتا، ج1، ص2(ص)1) از امالی وی اطلاعی در دست نیست.
2. امالی ناصر کبیر(اطروش)
حسن بن علی بن حسن بن عمر بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب: معروف به «ابومحمّد اطروش»، (نجاشی، 1431، ص58) که آقابزرگ تهرانی رحلت وی را در سال 304 در طبرستان ذکر کرده و به حدیثی بودن امالی او تصریح نموده است. (تهرانی، بیتا، ج4، ص308) او جدّ مادری سید رضی و سید مرتضی است وبر خلاف نظر برخی که وی را زیدی دانستهاند، شیعة دوازده امامی بوده و کتابی به نام انساب الأئمّة و موالیدهم الى صاحب الأمر داشته است. (همان) نجاشی وی را امامی مذهب و دارای دو کتاب در زمینة امامت ذکر کرده است. (نجاشی، 1431، ص58) او مدتی فرمانروای طبرستان و صاحب فضل و علم و زهد و ورع بود و آثار کرامات او در گیلان و دیلمان آشکار بود. (مهدوی دامغانی، 135(ع)، ص140) اطروش فضایل بسیاری را از اهل بیت: در این کتاب نقل کرده است. (تهرانی، بیتا، ج1(ص)، ص308)
3. امالی سید ابوطالب علی بن الحسین الحسینی
سید بن طاووس در کتاب غیاث سلطان الوری از وی حدیث نقل کرده است. (تهرانی، بیتا، ج1(ص)، ص312) با توجه به اینکه ولادت سید بن طاووس در اواخر قرن ششم اتفاق افتاده است، باید وی را نیز از علمای قرن ششم یا هفتم دانست.
4. امالی ابوبکرخزاعی نیشابوری
ابوبکر احمد بن الحسین بن احمد خزاعی نیشابوری ساکن ری، ثقه و جلیلالقدر بود. وی جدّ ابوالفتوح رازی است و پدر شیخ حافظ عبدالرحمان مفید نیشابوری (از محدثان معروف امامیه در قرن پنجم) است (امین، 1403ق، ج2، ص512) که ذکر او خواهد آمد. او بر سید رضی، سید مرتضی و شیخ طوسی قرائت داشت و از بزرگترین شاگردان سید رضی و سید مرتضی و از مصنّفان معروف در فقه و غیر آن است. (همان)
امالی وی در چهار جلد بود. عیون الاحادیث و السنن نیز از دیگر آثار وی به شمار میرود (مجلسی، 1404، ج102، ص 205)
5. امالی محسن بن حسین بن احمد نیشابوری
وی عموی عبدالرحمان نیشابوری، معروف به «شیخ مفید» و برادر ابوبکر خزاعی نیشابوری است. (خویی، بیتا، ج14، ص1(ص)5) او ثقه و حافظ بود و علاوه بر کتاب امالی در حدیث، کتابهایی با نام اعجاز القرآن و بیان من کنت مولاه داشته است.(همان) وی از محدّثان قرن پنجم بود. شیخ آقابزرگ از ابن سمعانی در لسان المیزان نقل میکند که عدهای برخی مجالسِ امالی وی را در ری دیدهاند و یکی از آنها مخصوص اسلام ابوطالب بوده است. (تهرانی، بیتا، ج1(ص)، ص312) شیخ منتجبالدین رازی در الفهرست، سخن از کتب امالی وی به میان آورده و بنابراین باید گفت: محسن بن حسین چند کتاب امالی داشته است. (رازی، 1366، ص102)
6. امالی عبدالرحمان خزاعی نیشابوری
أبومحمّد عبدالرحمان بن احمد بن الحسین النیشابوری الخزاعی، معروف به «شیخ مفید»، فرزند ابوبکر خزاعی نیشابوری و برادرزادة محسن بن حسین بن احمد نیشابوری، شیخ اصحاب و حافظ حدیث در ری بود. به شرق و غرب عالم در طلب حدیث مسافرت کرده و از موافق و مخالف سَماع داشته است. (بناطی بیاضی، 1384، ج1، ص4) وی بر بزرگانی همچون سید مرتضی، سید رضی، شیخ طوسی، کراجکی، ابن البرّاج و سلّار قرائت حدیث داشته و علاوه بر امالی، صاحب تصانیفی همچون سفینة النجاه فی مناقب اهلالبیت، العلویات، الرضویات، عیون الاخبار، مختصرات فی المواعظ و الزواجر است. (همان)
(ع). امالی سعد بن نصر
کفعمی(م(ص)05ق) این امالی را از مآخذ کتاب المصباح خود شمرده است. (کفعمی، 1405، ص(ع)(ع)2) بنابر گزارش صاحب الذریعه، امالی مزبور از مآخذ کتاب بلدالامین (دیگر کتاب کفعمی) نیز هست. (تهرانی، بیتا، ج2، ص311)
8. امالی سید هبةالله حسنی
ابوالسعادات سید هبة الله بن علی بن محمّد بن هبة الله حمزه حسنی را شیخ منتجبالدین با الفاظی همچون «فاضل صالح» یاد نموده و او را مصنّف کتاب امالی دانسته است. (رازی، 1366، ص130) با توجه به اینکه شیخ منتجبالدین پس از بیان مطالب گفته است: «شاهد تغیر واحد قرأها علیه» (همان)، میتوان نتیجه گرفت سید هبة الله همعصر وی در قرن ششم بوده است.
(ص). امالی سید ابوطالب هروی
وی از بزرگان علما و اصحاب روایت بود. (امین، 1403، ج2، ص368) رضیالدین طبرسی، صاحب کتاب مکارم الأخلاق، برخی احادیث را از امالی وی نقل کرده است. برای نمونه، در جایی از کتابش میگوید: «من أمالی السید أبیطالب الهروی عن ... .» (طبرسی، 1412، ص20(ع)) با توجه به این مطلب که رضیالدین طبرسی از علمای قرن ششم به شمار میرود، هروی را نیز باید از علمای قرن پنجم یا ششم به حساب آورد.
صاحب اعیان الشیعه مینویسد: سید ابوطالب از سید ابوالحمد مهدی بن نزار، همعصر صاحب مجمع البیان، نقل حدیث میکرده است. (امین، 1403، ج2، ص368). سید ابوالحمد کسی است که شیخ طبرسی در برخی مواضع تفسیرش از وی نقل حدیث کرده است. برای نمونه، در تفسیر سورة نمل میگوید: «حدّثنا السید ابوالحمد مهدی بن نزار الحسینی ... .» (طبرسی، 13(ع)2، ج(ع)، ص3(ع)1)
10. امالی قطبالدین راوندی(م5(ع)3)
قطبالدین سعید بن هبة الله راوندی شاگرد امین الاسلام طبرسی و از فقها و محدثّان مشهور قرن ششم به شمار میرود وکتابی به نام خرائج دارد. (تهرانی، بیتا، ج1(ص)، ص354) از دیگر آثار او، میتوان به منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه و خلاصة التفاسیر اشاره کرد. (تهرانی، بیتا، ج4، ص301 و ج14، ص 12(ع)) این امالی در کتاب الذریعه تحت عنوان المجالس آمده است.
11. امالی شیخ ابوجعفر نیشابوری
شیخ ابوجعفر محمّد بن علی بن الحسن نیشابوری المقری را شیخ منتجبالدین در فهرستش چنین معرفی کرده است: «الشیخ الامام قطب الدین ابوجعفر محمّد بن علی بن الحسن المقری النیسابوری، ثقة، عین» (خویی، ج16، ص314) او تصانیفی همچون التعلیق، الحدود، و الموجز فی النحو داشته است. (همان) وی از شیخ ابوعلی فرزند شیخ طوسی روایت میکرده است. (تهرانی، بیتا، ج1(ص)، ص356) شیخ آقابزرگ این امالی را با عنوان المجالس ذکر کرده است.
12. امالی کلوذانی
عبّاس بن عمر بن عبّاس بن محمّد بن عبدالملک بن ابیمروان کلوذانی، معروف به «ابن مروان»، از مشایخ نجاشی و ثقات است. (خویی، ج(ص)، ص236) کلوذانی به نجاشی چنین خبر داده است که در سال 328 ق از علی بن حسین بن بابویه (صدوق اول و پدر شیخ صدوق)، هنگامی که به بغداد آمده بود، اجازة تحدیث از همة کتب او را گرفته است. (نجاشی، 140(ع)، ص262) از برخی روایات نقل شده از امالی وی، که در کتاب المناقب ابن شهرآشوب آمده است، مشخص میشود که این امالی حاوی فضایل اهل بیت:، به ویژه امام صادق(ع) است. (رک. ابن شهر آشوب،1384، ص233و234)
13. امالی ابوالفتوح الحَفّار (م414ق)
ابوالفتوح هلال بن محمّد بن جعفر بن سعدان الحفّار، متوفّای سال 414 ق (تهرانی، بیتا، ج2، ص316 و 31(ع)) و از مشایخ شیخ طوسی به شمار میرود. شیخ طوسی در امالی خویش، از وی نقل حدیث میکند و بخشی از مجالس دوازدهم و سیزدهم را به روایات وی اختصاص داده است. (طوسی، 1414، ص331-381). برخی از علمای عامّه مانند بنیزهره در کتاب الاجازة الکبیر ادعا کردهاند وی سنّی است. ولی میرزا عبدالله افندی صاحب کتاب ریاض العلماء و آیة الله بحرالعلوم در الفوائد الرجالیه و محدّث نوری در خاتمه مستدرک، به شیعه بودن وی تصریح نمودهاند. (تهرانی، بیتا، ج2، ص316 و 31(ع)) به گزارش شیخ طوسی در الفهرست وی کتابی به نام مسند الرضا علیه السلام را از برادرزادة دعبل خزاعی، یعنی اسماعیل بن علی بن رزین، روایت کرده و خود شیخ نیز احادیث این مسند را از الحفّار سماع نموده و از وی اجازة روایت آن را گرفته است. (طوسی، بیتا، ص33)
14. امالی شیبانی
صاحب الذریعه وی را عدة کفعمی (م(ص)05ق) میداند و امالی او را از مآخذ کتاب بلدالامین کفعمی ذکر میکند. آقابزرگ تهرانی احتمال داده است وی همان محمّد بن حسن شیبانی، مؤلّف تفسیر نهج البیان عن کشف معانی القرآن باشد. (تهرانی، بیتا، ج2، ص311) ولی چنین احتمالی درست نیست؛ زیرا شیبانی از علمای قرن هفتم به شمار میرود و فاصلة او با دوران حیات کفعمی زیاد است و نمیتواند عده او باشد. کفعمی امالی شیبانی را از مآخذ کتاب دیگر خود، یعنی المصباح ذکر میکند. (کفعمی، 1405، ص(ع)(ع)2)
مراجع
فهرست منابع
1. ابن ندیم، ابوالفرج ، الفهرست ، محقّق : رضا تجدّد ، بیجا ، تهران، بینا ، بیتا.
2. انصاری قمی، محمّد رضا، «امالی شیخ طوسی»، کیهان اندیشه ، شماره 56، 13(ع)3.
3. برقی، احمد بن محمّد بن خالد، رجال البرقی، تهران، دانشگاه تهران، 1383ق.
4. تهرانی، آقابزرگ، الذریعة الى تصانیف الشیعة، قم، اسماعیلیان، بیتا.
5. حلی، ابن داود، رجال ابن داود، بیجا، تهران، دانشگاه تهران، 1383.
6. خوئی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدییث و تفصیل طبقات الرواه، بیجا ، قم، مرکز نشر الثقافه الاسلامیه فی العالم، 13(ع)2.
(ع). رازی، منتجبالدین، الفهرست، قم، کتابخانة آیتالله العظمی مرعشى نجفی، 1366ق.
8. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دارالعلم الدار الشامیه، 1412.
(ص). سید بن طاووس، على بن موسى، اقبال الاعمال، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 136(ع).
10. شبیری زنجانی، سید محمد جواد ، «امالی شیخ مفید» مجموعه مقالات کنگرة شیخ مفید، شماره (ص)2 ، بی تا.
11. صدر، سید حسن، نهایة الدرایة فی شرح الرسالة الموسومة بالوجیزة للبهائی، بیجا، المشعر، بی تا.
12. صدوق، ابو جعفر علی بن بابویه ، الأمالی، تهران، اسلامیه، 1362.
13. طبرسى، رضىالدین حسن بن فضل، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، 13(ع)2.
14. ------------ ، مکارم الأخلاق، قم، شریف رضى، 1412.
15. طوسى، ابو جعفر محمّد بن الحسن، الأمالی، قم، دارالثقافة، 1414.
16. ------------ ، الفهرست، نجف، المکتبة المرتضویة، بی تا.
1(ع). ------------ ، رجال الشیخ الطوسی، قم ، اسلامى، 1415.
18. غضائرى، احمد بن حسین، رجال ابن الغضائری، بیجا، بینا، بیتا.
1(ص). کلینی، محمّد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365.
20. کفعمى، ابراهیم بن على عاملى، المصباح، قم، رضی، 1405.
21. مازندرانی، ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب(ع)، بیجا ، قم، مؤسسة انتشارات علّامه، 13(ع)(ص)ق.
22. مجلسی، محمّد باقر، بحارالأنوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1404.
23. مدیر شانهچی، کاظم، علم الحدیث و درایة الحدیث، چ پانزدهم، قم، اسلامی، 13(ع)(ص).
24. مفید، محمّد بن محمّد بن نعمان، الأمالی، قم، کنگرة جهانى شیخ مفید، 1413.
25. نباطى بیاضى، على بن یونس، الصراط المستقیم، نجف، کتابخانة حیدریه، 1384ق.
26. نجاشى، محمّد بن محمّد، احمد بن على، رجال النجاشی، قم، اسلامی، 140(ع).
نویسندگان:
کرم سیاوشی، جواد محمدی
فصلنامه شیعه شناسی شماره 4(ص)
ادامه دارد...